رشد اقتصادی
علی حسنوند؛ بهار سالاروند
چکیده
این پژوهش به بررسی اثر ناهمگن توسعه مالی، شاخص سهگانه انرژی و پیچیدگی اقتصادی بر رشد اقتصادی کشورهای نوظهور N11 طی سالهای 2000 تا 2023 میپردازد. با استفاده از رگرسیون کوانتایل مبتنی بر گشتاور (MMQR)، الگوی تأثیرگذاری این متغیرها در چندکهای مختلف توزیع رشد تحلیل شده است. آزمون پسران فرضیه همگنی ضرایب را رد کرد و بر این اساس، مدل اصلی ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی اثر ناهمگن توسعه مالی، شاخص سهگانه انرژی و پیچیدگی اقتصادی بر رشد اقتصادی کشورهای نوظهور N11 طی سالهای 2000 تا 2023 میپردازد. با استفاده از رگرسیون کوانتایل مبتنی بر گشتاور (MMQR)، الگوی تأثیرگذاری این متغیرها در چندکهای مختلف توزیع رشد تحلیل شده است. آزمون پسران فرضیه همگنی ضرایب را رد کرد و بر این اساس، مدل اصلی با روش MMQR برآورد شد تا تغییرات اثرگذاری هر متغیر در سطوح مختلف رشد بررسی گردد. همچنین، برای آزمون استحکام نتایج در تأثیر متوسط، از روشهای مقاوم PCSE، Driscoll-Kraay و FGLS استفاده شد. نتایج نشان داد اثرگذاری متغیرها بر رشد بهشدت ناهمگن است؛ توسعه مالی و شهرنشینی در اغلب چندکها تأثیر مثبت و معناداری دارند، گرچه اثر شهرنشینی در چندکهای بالاتر کاهش مییابد. پیچیدگی اقتصادی، شاخص سهگانه انرژی و مصرف انرژی تجدیدپذیر عمدتاً در چندکهای پایین و میانی مؤثرند، در حالیکه سرمایهگذاری مستقیم خارجی بیشتر در چندکهای بالای رشد تأثیرگذار است. نتایج روشهای مقاوم نیز بر تأثیر مثبت همه متغیرها بهطور متوسط صحه گذاشتند. یافتهها نشان میدهد که کشورهایی با رشد پایینتر باید بر بهبود سهگانه انرژی، پیچیدگی اقتصادی و انرژی تجدیدپذیر تمرکز کنند، در حالی که کشورهای با رشد بالاتر باید سیاستهایی در جهت جذب سرمایه خارجی و توسعه مالی اتخاذ کنند. این امر بر ضرورت تدوین سیاستهای رشد متمایز و هدفمند براساس جایگاه کشور در طیف رشد اقتصادی تأکید دارد.
رشد اقتصادی
امیر تقوی؛ غلامرضا زمانیان؛ سحر بشیری؛ مصیب پهلوانی
چکیده
نیل به رشد و توسعه اقتصادی از مهمترین دغدغههای اصلی هر نظام اقتصادی است. نظام مالی توسعهیافته، یکی از الزامات بسیار مهم در تحقق رشد و توسعه اقتصادی پایدار محسوب میشود؛ از اینرو با توجه به منابع محدود، تامین مالی سرمایهگذاریها، تخصیص و هدایت منابع به سمت بخشها و فعالیتهای مولد و از سوی دیگر ضرورت افزایش بهرهوری و استفاده ...
بیشتر
نیل به رشد و توسعه اقتصادی از مهمترین دغدغههای اصلی هر نظام اقتصادی است. نظام مالی توسعهیافته، یکی از الزامات بسیار مهم در تحقق رشد و توسعه اقتصادی پایدار محسوب میشود؛ از اینرو با توجه به منابع محدود، تامین مالی سرمایهگذاریها، تخصیص و هدایت منابع به سمت بخشها و فعالیتهای مولد و از سوی دیگر ضرورت افزایش بهرهوری و استفاده بهینه از عوامل تولید در جهت دستیابی به حداکثر بازدهی رشد اقتصادی و افزایش رقابتپذیری در راستای بهبود عملکرد اقتصاد بسیار حائز اهمیت است. براین اساس هدف از این تحقیق بررسی اثر اعتبارات و بهرهوری بر رشد ارزش افزوده بخشهای اقتصادی ایران با بهرهگیری از دادههای سری زمانی فصلی و استفاده از رویکرد خودتوضیح برداری عاملی تعمیمیافته (FAVAR) در بازه زمانی q41402-q11391 است. براساس نتایج تحقیق واکنش رشد ارزش افزوده بخشهای اقتصادی نسبت به شوک اعتبارات و بهرهوری از توزیع یکنواختی به لحاظ زمانبندی و بزرگی برخودار نیستند؛ به گونهای که بخش صنعت نسبت به اعتبارات و تشکیل سرمایه ماشینآلات، بخش کشاورزی نسبت به بهرهوری و بخش خدمات نسبت به نرخ ارز حساسیت بیشتری در مقایسه بخشی داشتهاند.
اقتصاد کلان
مسعود سعادت مهر؛ ali younessi؛ داود شیران
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی همبستگی تلاطم بین بازارهای سهام، نفت و گاز در ایران و تاثیر آن بر رشد اقتصادی کشور پرداخته است. در این راستا از روش تحلیل همبستگی شرطی ثابت (CCC) مدل خودرگرسیونی مشروط بر ناهمسانی واریانسهای تعمیمیافته چندمتغیره (MGARCH) استفاده شده است. دادههای این پژوهش بصورت فصلی (سال 1383 تا سال 1402) جمعآوری و مورد استفاده قرار ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی همبستگی تلاطم بین بازارهای سهام، نفت و گاز در ایران و تاثیر آن بر رشد اقتصادی کشور پرداخته است. در این راستا از روش تحلیل همبستگی شرطی ثابت (CCC) مدل خودرگرسیونی مشروط بر ناهمسانی واریانسهای تعمیمیافته چندمتغیره (MGARCH) استفاده شده است. دادههای این پژوهش بصورت فصلی (سال 1383 تا سال 1402) جمعآوری و مورد استفاده قرار گرفتهاند. نتایج نشان میدهد که تلاطم در همه بازارهای به تکانههای دوره قبل در همان بازار وابستگی دارد به عبارت دیگر اثرات خودی در همه بازارها به لحاظ آماری معنادار هستند. نتایج حاکی از آن است که تکانه بازار نفت به طور معنیداری باعث افزایش تلاطم در بازار سهام می شود. به طور متقابل، تکانه بازده در بازار سهام بر تلاطم بازار نفت سرایتپذیر است همچنین تکانه بازار سهام و تکانه بازار نفت به بازار گاز سرایتپذیر است. نتایج نشان داد که تکانه بازار سهام باعث کاهش تلاطم رشد اقتصادی و تکانه بازار نفت باعث افزایش تلاطم رشد اقتصادی در ایران میشوند. علیرغم وجود سرریز تکانهها میان بازارها، اثرات سرریز تلاطم میان این بازارها وجود ندارد به طوری که تلاطم در یک بازار، تلاطم در بازارهای دیگر را متاثر نمیسازد.
اقتصاد کلان
مریم حیدریان؛ آمنه شهیدی
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی این موضوع، نقش میانجی و تعاملی حکمرانی در رابطه بدهی و رشد اقتصادی را در منتخبی از کشورهای جهان مورد ارزیابی قرار میدهد. برای این منظور، کشورهای منتخب در چهار گروه: 1- کشورهای با بدهی بالا و حکمرانی بالا؛ 2- کشورهای با بدهی پایین و حکمرانی بالا؛ 3- کشورهایی با بدهی پایین و حکمرانی پایین و 4- کشورهای با بدهی بالا ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی این موضوع، نقش میانجی و تعاملی حکمرانی در رابطه بدهی و رشد اقتصادی را در منتخبی از کشورهای جهان مورد ارزیابی قرار میدهد. برای این منظور، کشورهای منتخب در چهار گروه: 1- کشورهای با بدهی بالا و حکمرانی بالا؛ 2- کشورهای با بدهی پایین و حکمرانی بالا؛ 3- کشورهایی با بدهی پایین و حکمرانی پایین و 4- کشورهای با بدهی بالا و حکمرانی پایین دستهبندی شده و مدلهای در نظر گرفته شده در قالب روش خودرگرسیون با وقفههای توزیعی پانلی، طی دوره زمانی 2002- 2023 برآورد شده است. نتایج برآورد مدل مربوط به اثر بدهی (در کنار متغیرهایی همچون سرمایهگذاری، درجه بازی تجاری، نرخ مشارکت نیروی کار، نرخ تورم) بر رشد اقتصادی، حاکی از آن است که در کوتاهمدت در هر چهار گروه کشورها، بدهی باعث کاهش رشد اقتصادی شده است اما در بلندمدت، افزایش رشد اقتصادی صرفاً کشورهای دارای حکمرانی بالا را به همراه داشته است. همچنین زمانی که اثر حکمرانی خوب در کنار بدهیهای دولت به صورت تعاملی بر رشد اقتصادی مورد برازش قرار گرفته است، در تمامی گروه کشورها، اثر منفی بدهی را کاهش یا اثر مثبت بلندمدت آن را افزایش داده است. بر اساس یافتههای پژوهش میتوان استدلال کرد که حکمرانی متغیری اثرگذار بر رابطه بدهی و رشد است؛ به عبارت دیگر، بافت و ساختار حاکمیتی در کشورها میتواند در مدیریت مؤثر بدهیهای دولت و رشد بیشتر سرمایهگذاری مولد و متعاقبلاً رشد اقتصادی، نقش مهمی را ایفا نماید.
محیط زیست؛
علی محمدی پور
چکیده
در دهههای اخیر کشورهای در حال توسعه، بنا به عقب افتادگی شدید و شتابزدگی جهت دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی بالاتر، با بحرانها و معضلات زیستمحیطی گستردهتر و خطرناکتری مواجه میباشند. در این مطالعه اثر رشد اقتصادی برکیفیت محیط زیست در کشورهای در حال توسعه منتخب با استفاده از روش GMM طی بازه زمانی 2010 الی 2024، مورد بررسی قرار میگیرد. ...
بیشتر
در دهههای اخیر کشورهای در حال توسعه، بنا به عقب افتادگی شدید و شتابزدگی جهت دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی بالاتر، با بحرانها و معضلات زیستمحیطی گستردهتر و خطرناکتری مواجه میباشند. در این مطالعه اثر رشد اقتصادی برکیفیت محیط زیست در کشورهای در حال توسعه منتخب با استفاده از روش GMM طی بازه زمانی 2010 الی 2024، مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج نشان داد که رشد اقتصادی اثر مثبت روی باز بودن تجاری دارد و انتشار دی اکسید کربن بر تجارت خارجی اثر منفی میگذارد. از سویی متغیرهای رشد اقتصادی و باز بودن تجاری اثر مثبت و معناداری روی انتشار دی اکسید کربن دارند. لذا سیاستهای مناسب برای حفظ محیط زیست در کنار سیاستهای رشد اقتصادی و بسط تجارت میتواند علاوه بر رشد اقتصادی منجر به بهبود کیفیت محیط زیست گردد. با توجه به تایید فرضیه پناهگاه آلودگی (PHH) در مطالعه حاضر، نقش کلیدی نظارتی و سیاستگذاری دولتهای کشورهای در حال توسعه جهت حفظ سلامت عمومی آحاد جامعه و نیل به اهداف توسعه پایدار جهانی، بسیار حائز اهمیت میباشد. همچنین با عنایت به شرایط وخیم اقتصادی در ایران، متاسفانه به نظر میرسد سیاستگذاران اقتصادی در این کشور، نه تنها کسب رشد اقتصادی بالاتر را بر مدیریت آلایندههای زیستمحیطی و حفاظت از منابع طبیعی کاملاً ترجیه میدهند؛ بلکه وضع مقررات تکمیلی (تشویقی، مالیات بر کربن و ...) بر ورود سرمایههای خارجی و حتی کارکرد نظارتی و سیاستگذاری دولت در پیادهسازی اقتصاد سبز را به کل به فراموشی سپردهاند.
اقتصاد شهری
اکبر نیکخواه سرنقی؛ کریم آذربایجانی؛ سعید دائی کریم زاده
چکیده
رابطۀ بین رشد اقتصادی، باز بودن تجاری اقتصاد و کیفیت محیط زیست در کشورهای در حال توسعه، یکی از موضوعات بسیار مهم در ادبیات اقتصادی میباشد و در سالهای اخیر یکی از مسائل چالشی کشورهایی است که از ناحیه سیاستهای رشد اقتصادی و بسط تجارت خارجی، دچار تخریب و کاهش کیفیت محیط زیست شدهاند. در این مطالعه، رابطۀ مذکور در کشورهای در حال توسعه ...
بیشتر
رابطۀ بین رشد اقتصادی، باز بودن تجاری اقتصاد و کیفیت محیط زیست در کشورهای در حال توسعه، یکی از موضوعات بسیار مهم در ادبیات اقتصادی میباشد و در سالهای اخیر یکی از مسائل چالشی کشورهایی است که از ناحیه سیاستهای رشد اقتصادی و بسط تجارت خارجی، دچار تخریب و کاهش کیفیت محیط زیست شدهاند. در این مطالعه، رابطۀ مذکور در کشورهای در حال توسعه شامل 27 کشور به همراه ایران طی سالهای 2000 تا 2020 با استفاده از روش GMM، مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج آزمون همجمعی دلالت بر وجود رابطه تعادلی بلندمدت میان متغیرها دارد و با توجه به نتایج حاصل از تخمین، متغیرهای باز بودن تجاری و انتشار دی اکسید کربن روی رشد اقتصادی اثر مثبت دارند و متغیر رشد اقتصادی اثر مثبت روی باز بودن تجاری دارد و انتشار دی اکسید کربن بر تجارت خارجی اثر منفی میگذارد. از سویی متغیرهای رشد اقتصادی و باز بودن تجاری اثر مثبت و معناداری روی انتشار دی اکسید کربن دارند. لذا سیاستهای مناسب برای حفظ محیط زیست در کنار سیاستهای رشد اقتصادی و بسط تجارت میتواند علاوه بر رشد اقتصادی، منجر به بهبود کیفیت محیط زیست گردد.
رشد اقتصادی
احمد فالح عبدالحسن الساعدی؛ نرگس صالحنیا؛ محمد طاهر احمدی شادمهری
چکیده
نفت یکی از مهمترین منابع ثروت ملی در جهان محسوب میشود که اخیراً قیمت آن نوسانات زیادی داشته است و کشورهای صادرکنندهی نفتی وابسته را در معرض خطر بیثباتی اقتصادی قرار میدهد. از اینرو، هدف مطالعه حاضر، مقایسه اثرات بالقوه نامتقارن نوسانات قیمت نفت خام بر رشد تولید ناخالص داخلی واقعی دو کشور همسایه خاورمیانه (ایران و عراق) است. ...
بیشتر
نفت یکی از مهمترین منابع ثروت ملی در جهان محسوب میشود که اخیراً قیمت آن نوسانات زیادی داشته است و کشورهای صادرکنندهی نفتی وابسته را در معرض خطر بیثباتی اقتصادی قرار میدهد. از اینرو، هدف مطالعه حاضر، مقایسه اثرات بالقوه نامتقارن نوسانات قیمت نفت خام بر رشد تولید ناخالص داخلی واقعی دو کشور همسایه خاورمیانه (ایران و عراق) است. در این مطالعه، انحراف از میانگین به عنوان نوسانات قیمت نفت خام در نظر گرفته شده است و برای برآورد اثرات نامتقارن بلندمدت و کوتاهمدت نوسانات قیمت نفت خام بر رشد اقتصادی دو کشور صادرکننده نفت (ایران و عراق) با دو مدل یک و دو از رویکرد رهیافت الگوی خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی غیرخطی (NARDL) و دادههای سالیانه 1990-2022 استفاده شده است. تجزیه و تحلیل نامتقارن، نتایج قابل توجهی را در مورد تفاوت پاسخهای رشد اقتصادی به شوکهای مثبت و منفی قیمت نفت خام ارائه میدهد. در مورد ایران، واکنش تولید ناخالص داخلی واقعی به شوک مثبت نفت در بلندمدت بزرگتر از شوک منفی نفت است. نتایج نشان داد که گرچه افزایش قیمت نفت در کوتاهمدت سبب افزایش رشد اقتصادی ایران میشود اما افزایش قیمت نفت در بلندمدت رشد حقیقی ایران را کاهش میدهد. بهعلاوه، شوک منفی نفت در کوتاهمدت و بلندمدت سبب کاهش رشد اقتصادی ایران میشود. از سوی دیگر، شوک مثبت نفتی در کوتاهمدت سبب افزایش رشد اقتصادی عراق میشود در حالی که در بلندمدت اثر قابل توجهی بر تولید ناخالص داخلی واقعی عراق ندارد. یافتههای تجربی این مطالعه، پیامدهای سیاستی مهمی برای سیاستگذاران و مقامات ایران و عراق در رابطه با رشد اقتصادی پایدار ارائه میدهد.
نابرابری درآمد
مهدی زاهد غروی؛ میثم حداد؛ فاطمه صادق پور؛ محمد رضا محمدی
چکیده
نابرابری توزیع درآمد یکی از چالشها و مسائل هر اقتصادی است. اگر نابرابری توزیع درآمد به شدت افزایش یابد، نارضایتی اجتماعی دامن زده میشود و خطر ناآرامیهای اجتماعی و سیاسی به شدت افزایش مییابد. با توجه به اهمیت رابطه رشد اقتصادی با نابرابری توزیع درآمد و امکان تفاوت این ارتباط در کشورهای مختلف، این پژوهش ارتباط بین رشد اقتصادی ...
بیشتر
نابرابری توزیع درآمد یکی از چالشها و مسائل هر اقتصادی است. اگر نابرابری توزیع درآمد به شدت افزایش یابد، نارضایتی اجتماعی دامن زده میشود و خطر ناآرامیهای اجتماعی و سیاسی به شدت افزایش مییابد. با توجه به اهمیت رابطه رشد اقتصادی با نابرابری توزیع درآمد و امکان تفاوت این ارتباط در کشورهای مختلف، این پژوهش ارتباط بین رشد اقتصادی و نابرابری توزیع درآمد در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه و اقتصادهای در حال گذار را با روش دادههای ترکیبی در دوره زمانی 2003 تا 2019 بررسی کرده است. یافتههای پژوهش دلالت دارند که در کشورهای توسعه یافته منحنی کوزنتس U شکل معکوس تأیید نشده است، اما در کشورهای در حال توسعه تأیید شده است. همچنین در اقتصادهای در حال گذار رابطه رشد اقتصادی با نابرابری توزیع درآمد، درجه دوم نبوده و به صورت خطی و معکوس بوده است. از نتایج این مطالعه میتوان در برنامهریزی و اتخاذ تصمیم برای توزیع درآمد در بین کشورهای مختلف براساس درجه توسعه یافتگی و پیشبینی رشد اقتصادی آنها استفاده کرد.
کشورهای صادر کننده نفت
محسن جعفری؛ مرضیه اسفندیاری؛ مصیب پهلوانی
چکیده
نقش مثبت توسعه بازارهای مالی در کاهش تأثیر نفرین منابع طبیعی بر رشد اقتصادی کشورها، هنگامی مشخص میشود که توسعه بخش مالی در یک کشور بتواند درآمدهای حاصل از منابع طبیعی را به پروژههای توسعهای و سرمایهای تخصیص داده و در نهایت، منجر به رشد اقتصادی گردد. لذا، در این مطالعه به بررسی تأثیر حکمرانی درآمدهای نفتی بر رشد اقتصادی کشورهای ...
بیشتر
نقش مثبت توسعه بازارهای مالی در کاهش تأثیر نفرین منابع طبیعی بر رشد اقتصادی کشورها، هنگامی مشخص میشود که توسعه بخش مالی در یک کشور بتواند درآمدهای حاصل از منابع طبیعی را به پروژههای توسعهای و سرمایهای تخصیص داده و در نهایت، منجر به رشد اقتصادی گردد. لذا، در این مطالعه به بررسی تأثیر حکمرانی درآمدهای نفتی بر رشد اقتصادی کشورهای منتخب عضو اوپک با تأکید بر توسعه بخش بانکی، با استفاده از روش خودگرسیون برداری دادههای تابلویی پویا (PVAR GMM) پرداخته شد. برای این منظور، دادههای مورد نیاز از پایگاه داده توسعه مالی جهانی(GFDD)، شاخصهای توسعه جهانی (WDI)، صندوق بین المللی پول (IMF) و پایگاه داده کشورهای منتخب عضو اوپک (ایران، عراق، عربستان سعودی، کویت، ونزوئلا، نیجریه، الجزایر، امارات و لیبی) طی دوره 2022-2003 استخراج و جهت تجزیهوتحلیل دادهها نیز از نرمافزار STATA استفاده شد. نتایج نشان داد که شاخصهای حکمرانی درآمدهای نفتی (سهم سرمایهگذاری بخش دولتی و خصوصی از درآمدهای نفتی) و شاخصهای توسعه بخش بانکی از تأثیر مثبتی بر رشد اقتصادی برخوردار میباشند. همچنین، درآمدهای نفتی از تأثیر معنادار مثبتی بر رشد اقتصادی برخوردار بوده، لیکن، با افزایش رشد درآمدهای نفتی، رشد اقتصادی کاهش یافته و بیانگر وجود پدیده نفرین منابع طبیعی یا بیماری هلندی در کشورهای مورد بررسی میباشد. در نهایت، شاخصهای توسعه بخش بانکی باعث تقویت تأثیر مثبت شاخصهای حکمرانی درآمدهای نفتی بر رشد اقتصادی و در نتیجه کاهش اثرات منفی نفرین منابع طبیعی در کشورهای یاد شده میشود.
سیداحسان حسینیدوست؛ حمید سپهردوست؛ فرشید مرادی
چکیده
مقابله با فقر از جمله اهداف مهمی است که در تمامی برنامهریزیهای اقتصادی بدان توجه میشود اما به دلیل چند بعدی بودن این پدیده، پرداختن به عوامل مؤثر بر آن همواره جزء مسائل چالش برانگیز در مباحث اقتصادی میباشد. از یک سو، علیرغم توصیههای دین اسلام درخصوص ارتقاء رفاه اقتصادی و فقرزدایی از جامعه، آمارهای منتشره بیانگر فاصله داشتن ...
بیشتر
مقابله با فقر از جمله اهداف مهمی است که در تمامی برنامهریزیهای اقتصادی بدان توجه میشود اما به دلیل چند بعدی بودن این پدیده، پرداختن به عوامل مؤثر بر آن همواره جزء مسائل چالش برانگیز در مباحث اقتصادی میباشد. از یک سو، علیرغم توصیههای دین اسلام درخصوص ارتقاء رفاه اقتصادی و فقرزدایی از جامعه، آمارهای منتشره بیانگر فاصله داشتن کشورهای مسلمان نسبت به شرایط مطلوب است و از سوی دیگر، فقدان مطالعه جامعی که به بررسی اثر متغیرهای مختلف اقتصادی بر فقر قابلیتی در این گروه از کشورها پرداخته باشد به چشم میخورد. همچنین، پژوهشهای انجام شده درمورد سایر کشورها نیز دچار تناقض در یافتهها هستند که ضرورت بررسی این مسئله را دوچندان میکند. بر این اساس، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر عوامل مؤثر بر فقر قابلیتی از قبیل شاخص جهانی شدن، نرخ تورم، نرخ شهرنشینی و رشد اقتصادی در کشورهای منتخب مسلمان موسوم به گروه D8 مبتنی بر روش حداقل مربعات تعمیم یافته در دسترس (FGLS) طی دورة زمانی 2021-1997 میباشد. نتایج حاصله نشاندهنده اثر منفی و معنادار جهانیشدن بر فقر قابلیتی در کشورهای مذکور هستند که حاکی از ایجاد بهبود نسبی در وضعیت رفاهی این کشورها است. همچنین، تأثیر رشد اقتصادی بر فقر قابلیتی مثبت بوده که ناشی از عدم بکارگیری منافع حاصل از رشد در جهت بهبود زیرساختهای رفاهی در این کشورها میباشد. اثر متغیرهای کنترلی مانند تورم و توزیع جغرافیایی جمعیت نیز بر فقر قابلیتی مثبت ارزیابی شده است. براساس نتایج حاصله میتوان توصیه نمود که اقتصادهای گروه D8 به اتخاذ برنامههای کنترل تورم همگام با جلوگیری از رشد حاشیه نشینی در شهرها بپردازند و با ارتقای شاخصهای جهانی شدن در کنار کنترل جنبههای منفی آن، به کاهش فقر در اقتصادهای خود کمک نمایند.
رشد اقتصادی
حسین اصغرپور؛ محمدسالار شهریاری؛ جعفر حقیقت؛ سامان حاتم راد؛ منصور حیدری
چکیده
یکی از مشکلات مهم در بررسی رشد اقتصادی، همسانسازی تواتر متغیرهای موثر بر تولید است که این رویکرد منجر به از دست رفتن اطلاعات متغیرهای توضیحی که تواتر بالایی نسبت به رشد اقتصادی دارند، میشود. در مطالعه حاضر سعی شده است با استفاده از روش میداس و میداس ور به بررسی تاثیر بازده بازار بورس اوراق بهادار تهران بر رشد اقتصادی ایران طی دوره ...
بیشتر
یکی از مشکلات مهم در بررسی رشد اقتصادی، همسانسازی تواتر متغیرهای موثر بر تولید است که این رویکرد منجر به از دست رفتن اطلاعات متغیرهای توضیحی که تواتر بالایی نسبت به رشد اقتصادی دارند، میشود. در مطالعه حاضر سعی شده است با استفاده از روش میداس و میداس ور به بررسی تاثیر بازده بازار بورس اوراق بهادار تهران بر رشد اقتصادی ایران طی دوره 1390 تا 1400 در قالب دادهای فصلی و ماهانه پرداخته شود. نتایج حاصل از برآوردها دلالت براثرات نامتقارن بازده بازار سهام بر رشد اقتصادی ایران دارد. به طوری که در ماهاول فصول که تعداد رونق بازار سهام زیاد بوده است، بازده سهام تاثیر بسیار زیاد مثبت و معنی دار بر رشد اقتصادی داشته است که این تاثیر مثبت با افزایش تعداد رکود در ماههای سوم کاهش یافته و در ماه دوم هر فصل که تعداد رکود در بازار سهام زیاد بوده است،بازده سهام تاثیر منفی و معنی دار بر رشد اقتصادی ایران داشته است. همچنین یافته های تجربی دلالت بر این دارد که شدت تاثیرگذاری بازده سهام در دوره های رکود قویتر از دوره های رونق بوده است. از این رو، مهمترین توصیه سیاستی تحقیق حاضر این است که به منظور افزایش رشد اقتصادی، لازم است سیاستگذاران اقتصادی با اتخاذ سیاستهای مناسب زمینه را برای رشد و توسعه بازار سهام و افزایش بازدهی آن فراهم نموده و از بروز رکود و طولانیتر شدن آن در بازار سهام جلوگیری کنند.
رشد اقتصادی
حسین عیوضلو؛ معصومه مطلبی
چکیده
در این مقاله رابطه بین عدالت از دیدگاه اسلامی و رشد اقتصادی بررسی میشود. در پژوهش حاضر سعی شده است، مطابق با رویکرد شهید آیت الله محمد باقر صدر و دیگر اقتصاددانان اسلامی از عدالت، شاخصهای عدالت در مرحله توزیع قبل از تولید و توزیع بعد از تولید در نظر گرفته شده و رابطه بین عدالت و رشد در دو مدل بررسی شود. نتایج تخمین مدل اول با استفاده ...
بیشتر
در این مقاله رابطه بین عدالت از دیدگاه اسلامی و رشد اقتصادی بررسی میشود. در پژوهش حاضر سعی شده است، مطابق با رویکرد شهید آیت الله محمد باقر صدر و دیگر اقتصاددانان اسلامی از عدالت، شاخصهای عدالت در مرحله توزیع قبل از تولید و توزیع بعد از تولید در نظر گرفته شده و رابطه بین عدالت و رشد در دو مدل بررسی شود. نتایج تخمین مدل اول با استفاده روش خودتوضیح برداری با وقفههای گسترده (ARDL) طی دوره زمانی 98-1357 نشان میدهد که شاخص فیزیکی کیفیت زندگی بهعنوان شاخص عدالت قبل از تولید و شاخص رفاه آمارتیاسن بهعنوان شاخص عدالت بعد از تولید، در کوتاهمدت و بلندمدت اثر مثبت بر رشد تولید ناخالص داخلی دارد. همچنین، نتایج مدل دوم با استفاده از روش حداقل مربعات کاملا اصلاحشده (FMOLS) طی دوره زمانی 98-1375 نشان میدهد که شاخص رفاه آمارتیاسن و شاخص آزادسازی اقتصادی بهعنوان شاخص عدالت اجتماعی اثر مثبت بر رشد تولید ناخالص داخلی دارد. بنابراین، برای اثرگذاری عدالت بر بهبود رشد لازم است به عدالت در مراحل مختلف تولید توجه ویژهای شود و برقراری و حفظ عدالت اقتصادی و اجتماعی میتواند نقش زیادی در افزایش تولید ناخالص داخلی و توسعه پایدار داشته باشد.
انرژی
الهام نوبهار؛ ندا صادقی
چکیده
انرژی بهعنوان یکی از مهمترین عوامل تولید نقش مهمی در رشد اقتصادی کشورها دارد. اما در دنیای امروز پرداختن به مسائل رشد اقتصادی بدون توجه به جنبههای توسعه پایدار و پیامدهای بین نسلی آن غیرممکن است. با توجه به اهمیت و تفاوتهای انرژیهای تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر در رشد و توسعه پایدار کشورها، هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی رابطه علیت بین ...
بیشتر
انرژی بهعنوان یکی از مهمترین عوامل تولید نقش مهمی در رشد اقتصادی کشورها دارد. اما در دنیای امروز پرداختن به مسائل رشد اقتصادی بدون توجه به جنبههای توسعه پایدار و پیامدهای بین نسلی آن غیرممکن است. با توجه به اهمیت و تفاوتهای انرژیهای تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر در رشد و توسعه پایدار کشورها، هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی رابطه علیت بین رشد اقتصادی و مصرف انرژیهای تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر در کشورهای دو گروه D8 و G7 است. در این راستا با استفاده از دو رویکرد علیت دومیترسکو-هورلین (2012) و کونیا (2006) به بررسی روابط بین متغیرها در دوره زمانی 2000 تا 2022 پرداخته شده است. نتایج این مطالعه حاکی از وجود رابطه علیت یکطرفه از تولید ناخالص داخلی به مصرف انرژیهای تجدیدپذیر در کشورهای گروه D8 است. همچنین در این کشورها بین مصرف انرژیهای تجدیدناپذیر و تولید ناخالص داخلی رابطه علیتی وجود ندارد. به عبارت دیگر در کشورهای عضوگروه D8، رشد اقتصادی متأثر از مصرف انرژیها نیست اما با افزایش رشد اقتصادی، کشورها به استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر روی می آورند. از سوی دیگر در کشورهای عضو گروه G7 که از سطح توسعهیافتگی بالاتری برخوردارند، نتایج نشان دهنده وجود رابطه علیت یکطرفه از مصرف انرژیهای تجدیدپذیر به تولید ناخالص داخلی است. همچنین نتایج وجود رابطه علیت یکطرفه از تولید ناخالص داخلی به مصرف انرژیهای تجدیدناپذیر را نشان می دهد. به عبارت دقیقتر در کشورهای گروه G7، رشد اقتصادی متأثر از مصرف انرژیهای تجدیدپذیر است و بر مصرف انرژیهای تجدیدناپذیر اثر میگذارد.
محمدرضا لعلی؛ سعید دائی کریم زاده؛ فرزاد کریمی
چکیده
مطالعات اخیر در مورد شبکههای پیچیده در تجارت بینالملل نشان میدهد که تعداد شرکاء، شدت تجارت، اتصالات غیرمستقیم تجاری و موقعیت مرکزی هر شریک در شبکه تجارت جهانی نقش بسزایی در رشد اقتصادی دارند. رویکرد تحلیل شبکه در بررسی اثر تجارت بر رشد اقتصادی، قادر است برخلاف روشهای مرسوم و دو جانبه که تنها روابط تجاری مستقیم را مورد مطالعه ...
بیشتر
مطالعات اخیر در مورد شبکههای پیچیده در تجارت بینالملل نشان میدهد که تعداد شرکاء، شدت تجارت، اتصالات غیرمستقیم تجاری و موقعیت مرکزی هر شریک در شبکه تجارت جهانی نقش بسزایی در رشد اقتصادی دارند. رویکرد تحلیل شبکه در بررسی اثر تجارت بر رشد اقتصادی، قادر است برخلاف روشهای مرسوم و دو جانبه که تنها روابط تجاری مستقیم را مورد مطالعه قرار میدهد، روابط تجاری غیرمستقیم (کشورهای واسطه در تجارت) در تعاملات بینالمللی را شناسایی و اندازهگیری کند. این پژوهش با هدف بررسی اثر شاخصهای مرکزیت تجارت جهانی بر رشد اقتصادی، با استفاده از دادههای تابلویی 42 کشور منتخب آسیایی و مشترک المنافع در دو مرحله انجام شده است. در ابتدا پس از ساخت ماتریسهای جهتدار وزنی تجارت و محاسبه شاخصهای مرکزیت کشورها برای سالهای منتخب، اثر شاخصهای مذکور را به عنوان متغیر توضیحی تجارت بر رشد اقتصادی بررسی و با تأثیر متغیر درجه باز بودن تجارت مقایسه شده است. نتایج حاکی از آنست که شاخصهای مرکزیت حاصل از شبکه تجارت جهانی، ضمن اثرگذاری بیشتر، توضیح دهندگی بهتری بر رشد اقتصادی در مقایسه با شاخص مرسوم درجه باز بودن تجارت نشان میدهد، ضمن اینکه در این میان دو شاخص مرکزیت نزدیکی به دلیل نقش هستهای در شبکه و درهم تنیدگی روابط تجاری و شاخص بردار ویژه به دلیل ایجاد رابطه با کشورهایی که خود با شرکای با اهمیت در شبکه در ارتباط هستند، از اهمیت بیشتری بر رشد اقتصادی برخوردارند.
سلمان ستوده نیا کرانی؛ سجاد کلانی نسب
چکیده
یکی از ویژگیهای کشورهای توسعه یافته، وجود بازارها و نهادهای مالی کارآمد است که ضمن ایفای نقش مهم در اقتصاد این کشورها زمینه ساز رشد اقتصادی و توسعه این کشورها نیز هستند. امروزه در کشورهای مختلف، بسیاری از شاخصها توسط مراجع مختلف آماری و علمی مانند سازمانهای دولتی، سازمانهای بینالمللی، دانشگاهها و سایر مراکز در زمینههای ...
بیشتر
یکی از ویژگیهای کشورهای توسعه یافته، وجود بازارها و نهادهای مالی کارآمد است که ضمن ایفای نقش مهم در اقتصاد این کشورها زمینه ساز رشد اقتصادی و توسعه این کشورها نیز هستند. امروزه در کشورهای مختلف، بسیاری از شاخصها توسط مراجع مختلف آماری و علمی مانند سازمانهای دولتی، سازمانهای بینالمللی، دانشگاهها و سایر مراکز در زمینههای مختلف تهیه شده و در اختیار عموم قرار میگیرند. این شاخصها در تشخیص اقتصاد قوی و بررسی روند اقتصادی کشورها به معامله گران کمک میکنند. در این پژوهش تأثیر شاخصهای کلان بر رشد اقتصادی ایران مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج نشان میدهد که مدیریت شرایط تحریمها و پیادهسازی منسجم استراتژی اقتصاد مقاومتی طی اوایل برنامه ششم باعث تقویت شاخص مذکور گردیده، بهطوریکه متوسط NSED به حد فاصل بین برنامههای دوم و سوم ارتقاء یافته است، مطابق نتایج تحلیل حساسیت، برنامههای چهارم و سوم بهعنوان موفقترین برنامههای توسعهای و همچنین برنامههای پنجم و اول با ضعیفترین عملکرد، متمایز گردیدهاند.
اقتصاد کلان
علی رضازاده؛ علی مریدیان؛ فاطمه هواس بیگی
چکیده
یکی از مهمترین درسهای بحران مالی جهانی در سال 2008، اهمیت حفظ ثبات مالی و مهار ریسک سیستماتیک بود. در همین حال، اکثر اقتصادهای در حال توسعه در سراسر جهان به دنبال افزایش فراگیربودن سیستمهای مالی خود هستند. شمول مالی برای رشد فراگیر حیاتی است و راهحلهای سیاستی را برای از بین بردن موانعی که افراد را از بازارهای مالی محروم میکند، ...
بیشتر
یکی از مهمترین درسهای بحران مالی جهانی در سال 2008، اهمیت حفظ ثبات مالی و مهار ریسک سیستماتیک بود. در همین حال، اکثر اقتصادهای در حال توسعه در سراسر جهان به دنبال افزایش فراگیربودن سیستمهای مالی خود هستند. شمول مالی برای رشد فراگیر حیاتی است و راهحلهای سیاستی را برای از بین بردن موانعی که افراد را از بازارهای مالی محروم میکند، ارائه میدهد. در این راستا، هدف اصلی این مطالعه، بررسی تأثیر شمول مالی و اندازه اقتصاد سایه بر رشد اقتصادی کشورهای منطقه منا طی دوره 2018-2008 میباشد. نتایج حاصل از برآورد مدل پانل فضایی نشان میدهد که شمول مالی تأثیر مثبت و معنیدار بر رشد اقتصادی دارد. به این معنی که شمول مالی ابزاری مؤثر در تقویت رشد سریع اقتصادی است. رابطه مثبت بین شمول مالی و رشد اقتصادی نشان میدهد که افزایش نفوذ بانکی، در دسترس بودن مراکز بانکی و نفوذ جغرافیایی میتواند رشد اقتصادی را در بلندمدت تقویت کند. همچنین در اقتصادهای مورد مطالعه، اندازه اقتصاد سایه تأثیر منفی بر رشد اقتصادی دارد و این امر نشان میدهد که اقتصاد سایه مانعی برای توسعه اقتصادی است.
آلودگی هوا
یوسف محنت فر؛ فریبا عثمانی؛ مهدی چشمی؛ لیلا آرغا
چکیده
در دهههای اخیر، رشد اقتصادی به همراه حفظ محیط زیست از مسائل مهم پیشروی اکثر جوامع اقتصادی است. از طرفی با افزایش تکنولوژیهای جدید و گسترش تجارت، اثر تغییر ساختارهای جدید و گسترده بر محیط زیست اهمیت زیادی پیدا کرده است. بنابراین، هدف این مطالعه ارزیابی اثر پیچیدگی اقتصادی و باز بودن تجارت بر ردپای اکولوژیکی (به عنوان شاخصی برای ...
بیشتر
در دهههای اخیر، رشد اقتصادی به همراه حفظ محیط زیست از مسائل مهم پیشروی اکثر جوامع اقتصادی است. از طرفی با افزایش تکنولوژیهای جدید و گسترش تجارت، اثر تغییر ساختارهای جدید و گسترده بر محیط زیست اهمیت زیادی پیدا کرده است. بنابراین، هدف این مطالعه ارزیابی اثر پیچیدگی اقتصادی و باز بودن تجارت بر ردپای اکولوژیکی (به عنوان شاخصی برای تخریب محیط زیست) است. برای این منظور، از دادههای 18 کشور در حال توسعه آسیا طی دوره مطالعاتی 1990 تا2021 با رویکرد پانل کوانتایل استفاده شده است. علاوه بر این متغیرهای تولید ناخالص داخلی سرانه، جهانی شدن و توسعه مالی به عنوان متغیرهای کنترلی در نظر گرفته شدند. نتایج پژوهش نشان میدهد که افزایش پیچیدگی اقتصادی در چندکهای مختلف، نتایج متفاوتی گزارش میکند. به طوری که با یک درصد افزایش پیچیدگی اقتصادی در چندک دهم، ردپای اکولوژیکی بیشتر از یک درصد کاهش یافته است، اما افزایش پیچیدگی اقتصادی در چندک پنجاهم، سبب بدتر شدن کیفیت محیط زیست شده است. نتایج نشان میدهد که افزایش تجارت در همه چندکها به بهبود محیط زیست کمک شایانی کرده است، اما با افزایش جهانی شدن و توسعه مالی، ردپای اکولوژیکی در همه چندکها افزایش یافته است. بهعلاوه نتایج این مطالعه حاکی از آن است که افزایش درآمد سرانه نتایج متفاوتی در چندکهای مختلف گزارش کرده است. نتایج این مطالعه، پیامدهای سیاستی مهمی برای بهبود محیط زیست در کشورهای در حال توسعه آسیا ارائه میدهد.
رشد اقتصادی
سحر نصرنژاد نشلی؛ مانی موتمنی؛ محمد عبدی سیدکلایی
چکیده
پیچیدگی اقتصادی یکی از معیارهای سنجش دانشبنیان بودن اقتصاد یک کشور است. مطالعات متعددی نشان دادهاند بهبود شاخص پیچیدگی اقتصادی به رشد اقتصادی پایدار و بهبود رفاه میانجامد. از این رو، سیاستگذاران تمایل دارند تا توسعه و پیشرفت کشور را در مسیر اقتصاد دانشبنیان و تولید محصولات پیچیده قرار دهند. اما کانال اثرگذاری پیچیدگی بر ...
بیشتر
پیچیدگی اقتصادی یکی از معیارهای سنجش دانشبنیان بودن اقتصاد یک کشور است. مطالعات متعددی نشان دادهاند بهبود شاخص پیچیدگی اقتصادی به رشد اقتصادی پایدار و بهبود رفاه میانجامد. از این رو، سیاستگذاران تمایل دارند تا توسعه و پیشرفت کشور را در مسیر اقتصاد دانشبنیان و تولید محصولات پیچیده قرار دهند. اما کانال اثرگذاری پیچیدگی بر اقتصاد یک کشور محل پرسش است. شناسایی این کانال میتواند به تمرکز سیاستهای توسعه بیانجامد. فرضیة مورد بررسی این تحقیق، مؤثر بودن پیچیدگی اقتصادی بر حوزة فعالیتهای کارخانهای است. در مرور ادبیات مشخص شد که رابطة بین این دو متغیر از پیش تعیین شده نیست. برای آزمون فرضیه، نمونهای آماری شامل 46 کشور در دورة زمانی 31 ساله منتهی به سال 2020 انتخاب شده است. جهت پردازش دادهها از الگوی PMG استفاده شده است. نتیجه برآورد الگو نشان میدهد که افزایش ارزش افزودة صنایع کارخانهای یکی از پیامدهای ارتقاء پیچیدگی اقتصادی است. این یافته میتواند به تنظیم سیاستهای توسعهای کمک کند.
آلودگی هوا
مهدی فتح آبادی
چکیده
آلودگی محیطزیست یک تهدید جدی برای توسعه پایدار کشورهای خاورمیانه بهویژه ایران میباشد. لذا در این مقاله جفتشدگی یا جداسازی رابطه انتشار CO2 مرتبط با انرژی با رشد اقتصادی در ۶ کشور خاورمیانه در دوره 2019-1990 تحلیل گردید. ابتدا با روش شاخص میانگین لگاریتمی دیویژیا (LMDI)، مکانیسمهای پیشران انتشار CO2 کمیسازی و سپس به عوامل ضریب انتشار ...
بیشتر
آلودگی محیطزیست یک تهدید جدی برای توسعه پایدار کشورهای خاورمیانه بهویژه ایران میباشد. لذا در این مقاله جفتشدگی یا جداسازی رابطه انتشار CO2 مرتبط با انرژی با رشد اقتصادی در ۶ کشور خاورمیانه در دوره 2019-1990 تحلیل گردید. ابتدا با روش شاخص میانگین لگاریتمی دیویژیا (LMDI)، مکانیسمهای پیشران انتشار CO2 کمیسازی و سپس به عوامل ضریب انتشار CO2، شدت انرژی، فعالیت اقتصادی و جمعیت تجزیه شد. یافتههای وضعیت جداسازی با استفاده از مدل تاپیو نشان میدهد جمعیت و فعالیت اقتصادی پیشرانهای اصلی انتشار CO2در ۶ کشور منتخب خاورمیانه بودهاند. نتایج تحلیل کشش جداسازی نشان داد ایران در دورههای 1999-1990 و 2019-2015 در وضعیت جداسازی ضعیف بوده؛ یعنی افزایش همزمان رشد اقتصادی و انتشار کربن البته با رشد اقتصادی سریعتر؛ اما در دوره 2014-2000 وضعیت جفتشدگی در حال گسترش شکل گرفته که بیانگر افزایش انتشار کربن در کنار رشد اقتصادی است. امارات و عربستان در سالهای اخیر به یک وضعیت ایدهآل رسیدهاند. این دو کشور از وضعیت جداسازی منفی و جفتشدگی در حال گسترش به حالت جداسازی قوی تغییر وضعیت دادهاند که در آن رشد اقتصادی همراه با کاهش انتشار کربن بوده است. کویت و ترکیه در سه دهه اخیر در وضعیتهای جداسازی ضعیف و منفی در حال گسترش بودهاند که در آن رشد اقتصادی با افزایش انتشار کربن همراه بوده. مصر نیز ابتدای دوره با وضعیت جداسازی ضعیف و سپس به وضعیت جداسازی منفی در حال گسترش تغییر یافته است.
سرمایه انسانی
علی یونسی
چکیده
تمرکززدایی مالی، فرایندی است چند بعدی که در آن برخی اختیارات از دولت مرکزی به استانداران منتقل میشود و مهمترین شئون آن برگشت کلیه درآمدهای هر استان به همان استان است. یکی از اثرات تمرکززدایی مالی رشد اقتصادی است. رشد اقتصادی از طریق تفاوت میزان تولید ناخالص داخلی اندازهگیری میشود. رشد اقتصادی در هر کشوری، نشان دهنده برآیند عملکرد ...
بیشتر
تمرکززدایی مالی، فرایندی است چند بعدی که در آن برخی اختیارات از دولت مرکزی به استانداران منتقل میشود و مهمترین شئون آن برگشت کلیه درآمدهای هر استان به همان استان است. یکی از اثرات تمرکززدایی مالی رشد اقتصادی است. رشد اقتصادی از طریق تفاوت میزان تولید ناخالص داخلی اندازهگیری میشود. رشد اقتصادی در هر کشوری، نشان دهنده برآیند عملکرد اقتصادی و تولیدی هر استانی است و افزایش تولیدات هر استان منجر به رشد اقتصادی کل کشور میگردد. این مطالعه به منظور بررسی رابطه بین رشد اقتصادی و تمرکززدایی مالی در استانهای ایران انجام شده است که در آن از هر استان سه شهرستان و شهر به عنوان نمونه انتخاب شده است. تکنیک استفاده شده در این تحقیق دادههای تابلویی (پانل دیتا) است. در این روش دادهها دارای ویژگیهای سری زمانی و مقطعی هستند، از چندین بعد تشکیل شده و چندین دوره را پوشش میدهند. دوره زمانی تحقیق 1397 تا 1400 میباشد. معادلات مربوط به متغیرهای مستقل و وابسته این تحقیق از مدل تحقیق سویانتو (2009)، لنگودی (2006) و خوسینی (2006) اقتباس شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که افزایش تمرکززدایی مالی و برگشت درآمدهای هر استان به همان استان و حتی کمکهای بلاعوض دولت مرکزی، تأثیر مثبت قابل توجهی بر میزان رشد اقتصادی دارد. علاوه بر این مدل تحقیق نشان میدهد تمرکززدایی مالی میتواند موجب بهبود مخارج عمومی، کاهش جمعیت افراد کم درآمد و در نهایت بهبود شاخص سرمایه انسانی استانها گردد.
امامبخش عیدوزهی؛ محمد محبی؛ سید یعقوب زراعتکیش
چکیده
امروزه یکی از مهمترین اهداف اقتصادی کشورهای جهان، ایجاد زمینههای لازم برای رشد و توسعه اقتصادی میباشد که محیط کسب و کار از راهبردهای اصلی برای رسیدن به این مهم میباشد. فضای کسب و کار به مثابه محیط سیاستی، نهادی و رفتاری است که بازدهی و مخاطرات مرتبط با فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاریها را تحت تأثیر قرار میدهد. لذا هدف پژوهش ...
بیشتر
امروزه یکی از مهمترین اهداف اقتصادی کشورهای جهان، ایجاد زمینههای لازم برای رشد و توسعه اقتصادی میباشد که محیط کسب و کار از راهبردهای اصلی برای رسیدن به این مهم میباشد. فضای کسب و کار به مثابه محیط سیاستی، نهادی و رفتاری است که بازدهی و مخاطرات مرتبط با فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاریها را تحت تأثیر قرار میدهد. لذا هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی گروه D8) 8 کشور اسلامی در حال توسعه)، میباشد. در این تحقیق، رابطهی بین نرخ رشد سالانه تولید ناخالص داخلی، شاخص ادراک فساد، سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی و شاخص سهولت انجام کار از سال 2005 تا 2020 با استفاده از دادههای پانل (تابلویی) در خصوص «گروه هشت کشور اسلامی در حال توسعه» مورد بررسی قرارگرفته است. برای بررسی روابط پویای بلندمدت و کوتاهمدت، از میانگین گروهی ادغام شده الگوی خود توضیح با وقفههای توزیعی دارای ناهمگنی و وابستگی مقطعی استفاده شده است. طبق برآورد مدل خود توضیح با وقفههای توزیعی تابلویی، ضریب مدل تصحیح خطا برای همه کشورهای مورد بررسی منفی و از نظر آماری معنیدار میباشد. مقدار ضریب تصحیح خطا، نشان میدهد که بیشترین انحراف از تعادل بلندمدت، در سال اول اصلاح شده است. نتایج تحلیل علّیت تابلویی، علّیت دو طرفه بین رشد تولید ناخالص داخلی و سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی؛ رشد تولید ناخالص داخلی و شاخص سهولت انجام کار و شاخص ادراک فساد و شاخص سهولت انجام کار را تأیید میکند. علاوه بر این، رابطهی علّیت یک جانبه بین شاخص ادراک فساد و رشد تولید ناخالص داخلی، شاخص سهولت انجام کار و سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی حاصل گردید.
ریما محمدمرادی؛ سید کمال صادقی؛ مهرداد خان ماکو
چکیده
تبیین ارتباط بین توسعه مالی، آلودگی محیط زیست و رشد اقتصادی یکی از موضوعات مهم در ادبیات اقتصاد کلان محسوب بوده و مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. از اینرو هدف اصلی این مطالعه بررسی ارتباط متقابل توسعه مالی، آلودگی هوا و رشد اقتصادی در 20 کشور منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا طی سالهای 2018-1995 با استفاده از رهیافت دادههای تابلویی ...
بیشتر
تبیین ارتباط بین توسعه مالی، آلودگی محیط زیست و رشد اقتصادی یکی از موضوعات مهم در ادبیات اقتصاد کلان محسوب بوده و مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. از اینرو هدف اصلی این مطالعه بررسی ارتباط متقابل توسعه مالی، آلودگی هوا و رشد اقتصادی در 20 کشور منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا طی سالهای 2018-1995 با استفاده از رهیافت دادههای تابلویی پویا و تخمینزننده گشتاور سیستمی میباشد. نتایج تخمین مدل نشان میدهد افزایش انتشار دی اکسید کربن و افزایش سرمایهگذاری مستقیم خارجی موجب افزایش رشد اقتصادی در کشورهای مورد بررسی شده است. از سوی دیگر رشد اقتصادی موجب افزایش انتشار آلودگی گردیده است. همچنین با وجود تأثیر مثبت توسعه مالی بر مصرف انرژیهای پاک، نتوانسته است موجب کاهش آلودگیهای صنعتی گردد. در واقع، علیرغم رابطه دو طرفه و مثبت انرژیهای پاک و رشد اقتصادی هنوز در کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بیشتر از سوختهای فسیلی و انرژیهای تجدیدناپذیر استفاده میشود که موجب گسترش میزان آلودگیهای صنعتی میگردد. پروژههای انرژیهای پاک نسبت به سایر پروژههای تأمین انرژی، دارای بازدهی پایین و تأمین مالی بالا میباشند. لذا در کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به دلیل عدم توسعه یافتگی نهادهای مالی و ضعف آنها در تأمین مالی پروژههای انرژیهای پاک، استقبال چندانی برای سرمایهگذاری در این پروژهها صورت نگرفته تا بتواند موجبات کاهش انتشار دی اکسیدکربن را فراهم آورد.
سیدجلال علوی؛ محمدمهدی لطفی هروی؛ مرضیه اسعدی
چکیده
یکی از مهمترین مسائل در مدیریت اقتصاد کلان، تحلیل عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی است. این پژوهش به سنجش اثر توسعه مالی بر رشد اقتصادی ایران و آزمون فروض پاتریک در بازه زمانی ۱۳۹۸- ۱۳۵۷ پرداختهاست. سؤالات اصلی پژوهش عبارتند از: ۱) متغیرهای مؤثر در شاخص توسعه مالی ایران و وزن اثرگذاری آنها چیست و آیا توسعه مالی در ایران بانک-محور است یا ...
بیشتر
یکی از مهمترین مسائل در مدیریت اقتصاد کلان، تحلیل عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی است. این پژوهش به سنجش اثر توسعه مالی بر رشد اقتصادی ایران و آزمون فروض پاتریک در بازه زمانی ۱۳۹۸- ۱۳۵۷ پرداختهاست. سؤالات اصلی پژوهش عبارتند از: ۱) متغیرهای مؤثر در شاخص توسعه مالی ایران و وزن اثرگذاری آنها چیست و آیا توسعه مالی در ایران بانک-محور است یا بورس-محور؟ ۲) اثرکوتاهمدت و بلندمدت شاخص توسعه مالی بر رشد اقتصادی ایران و سرعت تعدیل به رابطه بلندمدت چگونهاست؟ ۳) رابطه علّیت میان توسعه مالی و رشد اقتصادی ایران تقاضا-محور است یا عرضه-محور؟ به این منظور ابتدا شاخص توسعه مالی جامع با استفاده از چهار متغیر شامل حجم نقدینگی، اعتبارات بانکی تخصیصیافته به بخش خصوصی، ارزش معاملات بازار سرمایه و حجم سپردههای بانکی به روش تحلیل عاملی ساخته شده است. سپس رابطه کوتاهمدت و بلندمدت با استفاده از مدل خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی محاسبه و با استفاده از آزمون علّیت گرنجر، فروض پاتریک در مورد رابطه علت و معلولی توسعه مالی و رشد اقتصادی ایران بررسی شد. در نهایت نیز سرعت اصلاح خطاهای کوتاهمدت با استفاده از مدل تصحیح خطا تحلیل شده است. نتایج نشان میدهند که میزان اثر متغیر حجم سپردههای بانکی بر شاخص توسعه مالی، بیشتر از سایر متغیرهای مالی است. همچنین شاخص توسعه مالی در کوتاهمدت و بلندمدت رابطه مثبت با رشد اقتصادی دارد. آزمون فروض پاتریک نیز دیدگاه راهبری تقاضا را که به معنای علّیت از رشد اقتصادی به توسعه مالی است را تأیید میکند.
هستی باقری؛ اصغر ابوالحسنی هستیانی؛ یگانه موسوی جهرمی؛ کامران مانی
چکیده
امروزه مالیات با حفظ موجودیت دولت و تأمین مالی برنامههای اجتماعی و سرمایهگذاری زیربنایی نقش مهمی را در رشد و توسعه اقتصادی کشورها ایفا میکند. همچنین، اخذ مالیات به تخصیص منابع، توزیع مجدد درآمد و تصحیح اثرات خارجی منفی و همچنین حمایت از صنایع داخلی کمک میکند. از اینرو فرار مالیاتی موجب کاهش نقش اثرگذاری مالیات در موارد مذکور ...
بیشتر
امروزه مالیات با حفظ موجودیت دولت و تأمین مالی برنامههای اجتماعی و سرمایهگذاری زیربنایی نقش مهمی را در رشد و توسعه اقتصادی کشورها ایفا میکند. همچنین، اخذ مالیات به تخصیص منابع، توزیع مجدد درآمد و تصحیح اثرات خارجی منفی و همچنین حمایت از صنایع داخلی کمک میکند. از اینرو فرار مالیاتی موجب کاهش نقش اثرگذاری مالیات در موارد مذکور میشود. ارتباط موضوع مطالعه از این واقعیت آشکار میشود که سالانه بخش مهمی از درآمدهای مالی از طریق فعالیتهای برنامهریزی مالی، دور زدن مالی و فرار مالیاتی که توسط بخش خصوصی انجام میشود، از بین میرود. هدف این مقاله بررسی رابطه بین فرار مالیاتی و رشد اقتصادی طی دوره 1399-1390 برای ایران است. برای این منظور از دادههای فصلی حاصل از روش دنتون و از دادههای برآوردی فرار مالیاتی استفاده شده است. در این مطالعه در قالب مدل سهبخشی اثر فرار مالیاتی بر رشد اقتصادی به روش الگوی خودرگرسیون برداری با وقفههای توزیعی (ARDL) بررسی شده است. نتایج نشان میدهد که در کوتاهمدت در مدل رشد اقتصادی ضریب متغیرهای فرار مالیاتی، نرخ اشتغال، سرمایهگذاری مستقیم خارجی و درآمد نفتی بر رشد اقتصادی منفی است. حال آنکه، در بلندمدت تأثیر فرار مالیاتی، نرخ اشتغال، درآمدنفتی و متوسط بار مالیاتی بر رشد اقتصادی مثبت است. این در حالی است که ضریب سرمایهگذاری خارجی در بلندمدت معنیدار نمیباشد.
جواد ارباب؛ سید رضا حسینی
چکیده
تمرکز سیاستهای توسعه در نظام سرمایهداری بر رشد اقتصادی، رویکردهای گوناگون معنویتگرایی را تحتتأثیر جدی خود قرار داده است؛ سوای انگیزههای اولیه کنترلکننده مخاطرات در ترویج اندیشه سرمایهداری، گسترش معنویتهای نوظهور و تغییرات روزافزون ایجاد شده در ساختار مفهومی معنویت، بستر مناسبی برای تبدیل معنویت به ابزاری مهم برای ...
بیشتر
تمرکز سیاستهای توسعه در نظام سرمایهداری بر رشد اقتصادی، رویکردهای گوناگون معنویتگرایی را تحتتأثیر جدی خود قرار داده است؛ سوای انگیزههای اولیه کنترلکننده مخاطرات در ترویج اندیشه سرمایهداری، گسترش معنویتهای نوظهور و تغییرات روزافزون ایجاد شده در ساختار مفهومی معنویت، بستر مناسبی برای تبدیل معنویت به ابزاری مهم برای اهداف نظام سرمایهداری فراهم ساخته است؛ در این میان ماهیت و چگونگی روابط متقابل میان معنویت و رشد اقتصادی و نیز نحوه اثرپذیری آنها از یکدیگر، از عناصر ضروری برای شناخت و تحلیل اقتصاد سرمایهداری به شمار میرود. در این مقاله با بررسی و تحلیل اسناد ناظر به رویکردهای معنویتگرا در ادبیات سرمایهداری، روابط فیمابین و نیز نحوه تأثیر و تأثر معنویت و رشد اقتصادی تبیین شد. بر این اساس مشخص شد، سیاستهای رشد محور در ادبیات سرمایهداری، چگونه با سوءاستفاده از مفاهیم شخصیسازی شده از معنویت، بستر لازم برای کالاسازی عناصر معنوی را فراهم و تعالی روحانی بشر را از مسیر سود محوری دنبال میکند. تلاش برای مصرف تظاهری و استفاده از ثروت برای نشان دادن قدرت و برتری بر طبقات پایینتر، سرمایه را نه بهعنوان ابزار ارتقای معنویت اجتماعی بلکه بهمثابه ابزار سلطه تبدیل کرده است. این امر تحریف معنویت از مفاهیم دینی و آسیبهای مضاعف بر کیفیت و کمیت رشد اقتصادی را بهدنبال داشته است. در این پژوهش نحوه اثرپذیری متقابل معنویت و رشد اقتصادی با توجه به مفاهیم، کارکردها، بسترها و شواهد موجود در جغرافیای نظام سرمایهداری بهصورت مجزا مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد هر یک از عناصر معنویت و رشد، بهصورت مستقل اثرات معنیداری را بر یکدیگر اعمال میکنند.