رشد اقتصادی
سلمان ستوده نیا کرانی؛ محمد طاهر احمدی شادمهری؛ محمدجواد رزمی؛ مهدی بهنامه
چکیده
در این مطالعه به بررسی اثر وضع مالیات سبز در قالب سناریوهای مختلف (پایه، 5%، 10% و 20%) بر مصرف انرژیهای فسیلی (نفت گاز، بنزین و گازطبیعی)، انتشار گازهای گلخانهای و رفاه اجتماعی در ایران با مدل تعادل عمومی محاسبهپذیر پویای بازگشتی (RDCGE) پرداخته شد. کالیبراسیون مدل با بکارگیری ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390 و سناریوی پایه (0% اعمال مالیات ...
بیشتر
در این مطالعه به بررسی اثر وضع مالیات سبز در قالب سناریوهای مختلف (پایه، 5%، 10% و 20%) بر مصرف انرژیهای فسیلی (نفت گاز، بنزین و گازطبیعی)، انتشار گازهای گلخانهای و رفاه اجتماعی در ایران با مدل تعادل عمومی محاسبهپذیر پویای بازگشتی (RDCGE) پرداخته شد. کالیبراسیون مدل با بکارگیری ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390 و سناریوی پایه (0% اعمال مالیات سبز) صورت پذیرفت. همچنین، جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار Matlab استفاده شد. نتایج نشان داد که همراه با افزایش نرخ وضع مالیات سبز، اگر یک شوک مثبت بر تولید ناخالص داخلی وارد شود، از روند افزایش مصرف نفت گاز، گاز طبیعی و بنزین کاسته میشود. همچنین، با اعمال 0% و 5% مالیات سبز، مصرف انرژیهای فسیلی مورد بررسی کارایی نداشته، با اعمال 10% مالیات سبز، مصرف گاز طبیعی و بنزین کارایی داشته، لیکن مصرف نفتگاز کارایی ندارد. با اعمال 20% مالیات سبز، مصرف انرژیهای فسیلی مورد بررسی کارایی خواهد داشت. همراه با افزایش نرخ وضع مالیات سبز، اگر یک شوک بر تولید ناخالص داخلی وارد شود، از روند افزایش انتشار گازهای آلاینده کاسته میشود و به منظور کاهش انتشار گازهای آلاینده در فرایند رشد اقتصادی، میبایست نرخ مالیات سبز بیش از 10% اعمال شود. در نهایت، همراه با افزایش نرخ وضع مالیات سبز از 0% به 5%، 10% و 20% اگر یک شوک بر تولید ناخالص داخلی وارد شود، رفاه اجتماعی به ترتیب، کمتر از 1%، بیش از 1% و مجدداً کمتر از 1% افزایش مییابد. لذا در میان سناریوهای مورد بررسی، وضع 10% مالیات سبز، بهترین سناریو جهت افزایش رفاه اجتماعی میباشد.
انرژی
نسیم مسعودی؛ نظر دهمرده؛ مرضیه اسفندیاری
چکیده
مصرف گسترده انرژیهای تجدیدناپذیر در کنار افزایش گسترده فعالیتهای اقتصادی در چند دهه اخیر پیامدهای زیست محیطی گستردهای داشته است. افزایش دمای زمین، تغییرات آب و هوایی، بالا آمدن سطح آب دریاها و در نهایت تشدید منازعات بینالمللی از جمله این پیامدها محسوب میشوند. طی سالیان اخیر برخی کشورها تلاش گستردهای در راستای استفاده بیشتر ...
بیشتر
مصرف گسترده انرژیهای تجدیدناپذیر در کنار افزایش گسترده فعالیتهای اقتصادی در چند دهه اخیر پیامدهای زیست محیطی گستردهای داشته است. افزایش دمای زمین، تغییرات آب و هوایی، بالا آمدن سطح آب دریاها و در نهایت تشدید منازعات بینالمللی از جمله این پیامدها محسوب میشوند. طی سالیان اخیر برخی کشورها تلاش گستردهای در راستای استفاده بیشتر از پتانسیلهای انرژیهای تجدیدپذیر را شروع نمودهاند. این تلاشها در راستای مزایای بیشتر استفاده از این انرژیها و همچنین رعایت توافقنامههای بینالمللی برای کاهش دمای کره زمین بوده است. در واقع طی دهههای اخیر رشد پایدار اقتصادی برای اکثر اقتصادهای جهان به یک هدف مهم تبدیل شده است. لازمه دستیابی به این هدف، تثبیت یا کاهش انتشار گازهای گلخانهای است. این امر مستلزم گذار از فعالیتهای اقتصادی مبتنی بر منابع انرژی آلاینده به فعالیتهای مبتنی بر فناوریها و مصرفی با تأثیر محیط زیست کمتر است. هدف این مطالعه بررسی اثر نوآوریهای فنی، مصرف انرژیهای تجدیدپذیر و رشد اقتصادی بر انتشار CO2 در کشورهای منتخب آژانس بینالمللی انرژیهای تجدیدپذیر (IRENA) با استفاده از رویکرد ایستا، پویا و ضرایب بلندمدت دادههای ترکیبی طی دوره زمانی 2016-1990 بود. نتایج این مطالعه نشان داد که نوآوری فنی و انرژیهای تجدیدناپذیر تأثیر مثبتی بر انتشار CO2 داشته است اما اثر انرژیهای تجدیدپذیر بر انتشار CO2 منفی و معنیدار بوده است. تأثیر رشد اقتصادی نیز بر انتشار CO2 مثبت و معنیدار میباشد.
توسعه مالی
حسین فتحی زاده؛ مسعود نونژاد؛ علی حقیقت؛ عباس امینی فرد
چکیده
در این تحقیق رابطه بین رشد اقتصادی، شدت انرژی و توسعه مالی در بخشهای کشاورزی، صنعت و معدن و خدمات از اقتصاد ایران بررسی شده است. به این منظور، از دادههای سری زمانی سالانه بخشها در دوره 1353 تا 1395 استفاده شد. جهت تحلیل روابط، روشهای خودرگرسیون با وقفه توزیع شده (ARDL) و خودرگرسیون برداری ساختاری (SVAR) به کار گرفته شد. نتایج رابطه بلندمدت ...
بیشتر
در این تحقیق رابطه بین رشد اقتصادی، شدت انرژی و توسعه مالی در بخشهای کشاورزی، صنعت و معدن و خدمات از اقتصاد ایران بررسی شده است. به این منظور، از دادههای سری زمانی سالانه بخشها در دوره 1353 تا 1395 استفاده شد. جهت تحلیل روابط، روشهای خودرگرسیون با وقفه توزیع شده (ARDL) و خودرگرسیون برداری ساختاری (SVAR) به کار گرفته شد. نتایج رابطه بلندمدت مدل ARDLنشان میدهد که تأثیر شدت انرژی بر رشد اقتصادی بخشهای صنعت و معدن و خدمات منفی و معنادار و در بخش کشاورزی مثبت و معنادار است. اثر توسعه مالی بر رشد اقتصادی بخشهای کشاورزی و صنعت و معدن مثبت و معنادار است، در حالی که علی رغم تأثیر مثبت توسعه مالی بر رشد اقتصادی در بخش خدمات، ضریب این متغیر به لحاظ آماری معنادار نیست. همچنین، بر اساس نتایج تجزیه واریانس در مدل SVARرشد شدت انرژی و توسعه مالی سهم زیادی از نوسانات رشد اقتصادی بخشهای مختلف اقتصاد ایران داشتهاند. به طور مشابه، رشد اقتصادی و توسعه مالی نیز سهم قابل توجهی از نوسانات شدت انرژی بخشها داشتهاند. در نهایت، شدت انرژی بیشترین سهم را از نوسانات توسعه مالی در بخش صنعت داشته است، در حالی که سهم رشد اقتصادی از نوسانات توسعه مالی در بخش خدمات نیز قابل توجه است.
رشد اقتصادی
عباسعلی رضائی؛ علی رئیس پور؛ محسن زاینده رودی؛ سید عبدالمجید جلائی
چکیده
برابری قدرت خرید همچنان موضوع مهم و مورد توجه محققان در مباحث اقتصاد بینالملل است. اهمیت اعتبار این نظریه نه تنها به دلیل مطالعات تجربی بلکه به خاطر اهمیت آن برای سیاستگذاران است. نظریه PPp بیانگر این است که به دلیل وجود آربیتراژ در بازار بینالمللی کالاها، انتظار بر آن است که نرخ ارز حقیقی در بلندمدت به سطح تعادلی و ثابت خود برگردد. ...
بیشتر
برابری قدرت خرید همچنان موضوع مهم و مورد توجه محققان در مباحث اقتصاد بینالملل است. اهمیت اعتبار این نظریه نه تنها به دلیل مطالعات تجربی بلکه به خاطر اهمیت آن برای سیاستگذاران است. نظریه PPp بیانگر این است که به دلیل وجود آربیتراژ در بازار بینالمللی کالاها، انتظار بر آن است که نرخ ارز حقیقی در بلندمدت به سطح تعادلی و ثابت خود برگردد. با توجه به بررسیها و مطالعات انجام شده در نهایت محققان به این نتیجه رسیدند که یکی از مباحث مطرح در اقتصاد کلان که مباحث سیاسی زیادی را به خود ربط داده است، نرخ ارز میباشد که نرخ ارز حقیقی رفتاری غیرخطی از خود نشان میدهد. با توجه به اهمیت موضوع در این تحقیق بر آن شدیم به بررسی سنجش نامتقارن آزمون برابری قدرت خرید با استفاده از مدل غیرخطی خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی بپردازیم. در این چارچوب برابری قدرت خرید ایران با کشورهای ژاپن، نروژ، عربستان سعودی، انگلیس و امریکا در دوره زمانی 1360 تا 1396 بررسی شد. نتایج نشان میدهد که شوکهای قیمتی در بلندمدت اثر نامتقارنی بر برابری قدرت خرید در کشورهای ژاپن، عربستان و آمریکا دارند؛ در حالیکه در کشورهای نروژ و انگلستان متقارن است. علاوه بر این در کوتاهمدت، شوکهای قیمتی در ژاپن و عربستان اثر نامتقارنی بر برابری قدرت خرید خواهند گذاشت؛ در حالیکه اثر شوکهای قیمتی در نروژ، انگلستان و آمریکا بر برابری قدرت خرید در کوتاهمدت رد میشود.
رشد اقتصادی
حسین امیری؛ محسن صالحی کمرودی؛ مهناز پاسبان
چکیده
بیشک شرایط اقتصاد کلان و چگونگی ارتباط متغیرهای اقتصاد کلان بر عملکرد اقتصادی کشورها اثرگذاری زیادی دارد. شناخت این روابط به سیاستگذاران کمک میکند اقتصاد کلان را بهتر مدیریت کنند. از این رو، در این مطالعه به بررسی رابطه میان رشد اقتصادی، نرخ تورم، نرخ سود و نرخ ارز در کشورهای مسلمان منتخب (بحرین، بنگلادش، مصر، اندونزی، ایران، ...
بیشتر
بیشک شرایط اقتصاد کلان و چگونگی ارتباط متغیرهای اقتصاد کلان بر عملکرد اقتصادی کشورها اثرگذاری زیادی دارد. شناخت این روابط به سیاستگذاران کمک میکند اقتصاد کلان را بهتر مدیریت کنند. از این رو، در این مطالعه به بررسی رابطه میان رشد اقتصادی، نرخ تورم، نرخ سود و نرخ ارز در کشورهای مسلمان منتخب (بحرین، بنگلادش، مصر، اندونزی، ایران، مالزی، پاکستان، کویت، عمان و قطر) پرداخته میشود. برای این منظور از روش Panel VAR استفاده شده است. در این مطالعه از دادههای پانلی کشورهای منتخب طی دوره 2016-2000 استفاده گردیده است. طبق نتایج بدست آمده تمام دادهها مانا هستند و مدل پایدار بود. طبق نتایج علّیت گرنجری نرخ تورم، نرخ ارز و نرخ سود علت گرنجری رشد اقتصادی؛ نرخ تورم، رشد اقتصادی و نرخ ارز علت گرنجری نرخ سود؛ نرخ تورم، رشد اقتصادی و نرخ سود علت گرنجری نرخ ارز بودند و تنها نرخ تورم علت گرنجری نداشت. بر اساس واکنشهای آنی شوکهای نرخ ارز، نرخ سود، و تورم بر رشد اقتصادی اثر مثبت داشتند. نرخ ارز، نرخ سود و رشد اقتصادی اثرات بسیار کوتاهمدت و ناچیز مثبت بر روی خود داشتند. نرخ ارز، نرخ تورم و رشد اقتصادی بر نرخ سود اثر منفی داشتهاند. در نهایت اثر نرخ سود بر نرخ ارز نامشخص و نرخ تورم و رشد اقتصادی اثر منفی بر رشد اقتصادی داشتند.
بهرهوری کل عوامل تولید
احمد علی اسدپور
چکیده
در این پژوهش به بررسی تأثیر سرمایه انسانی، باز بودن تجاری، نرخ تورم، نرخ ارز و رابطه مبادله بر بهرهوری کل عوامل پرداخته شده است. دوره زمانی مورد مطالعه 1391-1360 و جهت بررسی رابطه کوتاهمدت و بلندمدت از روش ARDL استفاده شده است. نتایج برآورد معادله بهرهوری کل عوامل، مؤید این مطلب است که سرمایه انسانی، باز بودن اقتصاد و رابطه مبادله تأثیر ...
بیشتر
در این پژوهش به بررسی تأثیر سرمایه انسانی، باز بودن تجاری، نرخ تورم، نرخ ارز و رابطه مبادله بر بهرهوری کل عوامل پرداخته شده است. دوره زمانی مورد مطالعه 1391-1360 و جهت بررسی رابطه کوتاهمدت و بلندمدت از روش ARDL استفاده شده است. نتایج برآورد معادله بهرهوری کل عوامل، مؤید این مطلب است که سرمایه انسانی، باز بودن اقتصاد و رابطه مبادله تأثیر مثبت بر بهرهوری کل عوامل و متغیرهای تورم، نرخ ارز تأثیر منفی بر بهرهوری کل عوامل دارد. در ضمن هرچه اقتصاد نسبت به تجارت خارجی بازتر باشد و هر چه نیروی انسانی جامعه آموزش دیدهتر باشد، بهرهوری کل عوامل بیشتر است.
بهرهوری کل عوامل تولید
سمانه طالعی اردکانی
چکیده
علاوه بر تأثیر عوامل سنتی تولید نظیر نیروی کار و سرمایه بر رشد اقتصادی، تأثیر بهرهوری نیز همواره مورد توجه اقتصاددانان رشد و توسعه قرار داشته است. با توجه به نقش بنیادی بخش صنعت به عنوان پیشقراول توسعه اقتصادی کشور، شناسایی عوامل مؤثر بر بهرهوری این بخش میتواند زمینه را برای ارتقای سهم آن در رشد تولید ناخالص ملی فراهم نماید. بر ...
بیشتر
علاوه بر تأثیر عوامل سنتی تولید نظیر نیروی کار و سرمایه بر رشد اقتصادی، تأثیر بهرهوری نیز همواره مورد توجه اقتصاددانان رشد و توسعه قرار داشته است. با توجه به نقش بنیادی بخش صنعت به عنوان پیشقراول توسعه اقتصادی کشور، شناسایی عوامل مؤثر بر بهرهوری این بخش میتواند زمینه را برای ارتقای سهم آن در رشد تولید ناخالص ملی فراهم نماید. بر این اساس، مطالعه حاضر سعی دارد تا تأثیر متغیر مالیات را بر بهرهوری شاغلان صنایع تولیدی ایران طی برنامه پنجم توسعه (94-1390) مورد ارزیابی قرار دهد. موضوعی که کمتر مورد توجه برنامهریزان و محققان حوزه صنعت قرار داشته است. علاوه بر آن، این مقاله کوشیده است تا ارتباط متغیرهایی نظیر سرمایهگذاری در بخش صنعت و جبران خدمات مزد بگیران (حقوق و مزایا و پاداشها) را با بهرهوری شاغلان صنایع تولیدی ایران بررسی نماید. در این راستا، دادههای مورد نظر از سالنامه آماری کشور و نتایج آمارگیری از بنگاههای تولیدی کشور اخذ گردیده و با استفاده از دادههای ارزش ستانده بنگاههای ده نفر کارکن و بیشتر، شاخص بهرهوری شاغلان صنایع تولیدی ایران محاسبه شده است. سپس ارتباط ارزش مالیات اخذ شده و شاخص بهرهوری شاغلان با بهرهگیری از روش دادههای تلفیقی (پانل دیتا) مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که در سطح معنیداری ۵ درصد ضرایب متغیرهای مالیات و جبران خدمات مزد بگیران دارای ارتباطی مثبت و معنادار با بهرهوری کل نیروی کار بوده و همچنین ضریب سرمایهگذاری در سطح معنا داری ۱۰ درصد دارای تأثیر مثبت بر متغیر وابسته بوده است. به عبارت دیگر، همراه با افزایش مالیات، بهرهوری شاغلان نیز ارتقا یافته و صنایع تولیدی به منظور جبران هزینههای مالیاتی کوشیدهاند تا با افزایش بهرهوری بخشی از هزینههای آن را پوشش دهند. اما بر مبنای ضریب برآوردی، شدت تأثیرپذیری بهرهوری شاغلان در بخش صنعت از مالیات ضعیف است.