رضا قادری مقدم؛ بیژن باصری؛ نعمت اله فلیحی؛ غلامرضا عباسی
چکیده
انرژی به عنوان یکی از مهمترین نهادههای تولید جایگاه ویژهای در رشد اقتصادی کشورها ایفا نموده و در ایجاد ارزش افزوده فعالیتهای رو به رشد صنعتی و خدماتی نقش انکار ناپذیری دارد. هدف این پژوهش ارزیابی و شناسایی رابطه بین مصرف انرژی برق و سطح توسعه مالی بر رشد اقتصادی ایران میباشد. تمرکز اصلی مقاله بر یافتن روابط در قالب الگوهای غیرخطی ...
بیشتر
انرژی به عنوان یکی از مهمترین نهادههای تولید جایگاه ویژهای در رشد اقتصادی کشورها ایفا نموده و در ایجاد ارزش افزوده فعالیتهای رو به رشد صنعتی و خدماتی نقش انکار ناپذیری دارد. هدف این پژوهش ارزیابی و شناسایی رابطه بین مصرف انرژی برق و سطح توسعه مالی بر رشد اقتصادی ایران میباشد. تمرکز اصلی مقاله بر یافتن روابط در قالب الگوهای غیرخطی و نامتقارن بین الگوهای مصرف انرژی، توسعه مالی و رشد اقتصادی به صورت هم زمان میباشد. دوره مورد بررسی مطالعه 1399-1360 و مدل مورد استفاده الگوهای رگرسیونی با وقفه توزیعی ARDL میباشند. در این تحقیق، برای متغیر توسعه مالی از دو شاخص نسبت اعتبارات داخلی بخش خصوصی به تولید ناخالص داخلی و نسبت نقدینگی بخش خصوصی به تولید ناخالص داخلی استفاده شد. نتایج حاصل از برآوردهای الگو نشان داد بین رشد اقتصادی، مصرف انرژی و توسعه مالی رابطهای نامتقارن وجود دارد، به نحوی که در کوتاهمدت و بلندمدت شوک مثبت مصرف انرژی و توسعه مالی باعث کاهش نرخ رشد اقتصادی شده است. شوک مثبت مصرف انرژی موجب تلاش تولیدکنندگان برای کاهش مصرف انرژی و کاهش رشد اقتصادی در کوتاهمدت شده است. در نتیجه رخداد هر شوک مثبتی به متغیرهای توسعه مالی، رشد اقتصادی کاهش مییابد. این موضوع موجب کاهش مصرف و دسترسی پایینتر به منابع مالی و کاهش فعالیتهای سرمایهگذاری میشود.
رشد اقتصادی
سلمان ستوده نیا کرانی؛ محمد طاهر احمدی شادمهری؛ محمدجواد رزمی؛ مهدی بهنامه
چکیده
در این مطالعه به بررسی اثر وضع مالیات سبز در قالب سناریوهای مختلف (پایه، 5%، 10% و 20%) بر مصرف انرژیهای فسیلی (نفت گاز، بنزین و گازطبیعی)، انتشار گازهای گلخانهای و رفاه اجتماعی در ایران با مدل تعادل عمومی محاسبهپذیر پویای بازگشتی (RDCGE) پرداخته شد. کالیبراسیون مدل با بکارگیری ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390 و سناریوی پایه (0% اعمال مالیات ...
بیشتر
در این مطالعه به بررسی اثر وضع مالیات سبز در قالب سناریوهای مختلف (پایه، 5%، 10% و 20%) بر مصرف انرژیهای فسیلی (نفت گاز، بنزین و گازطبیعی)، انتشار گازهای گلخانهای و رفاه اجتماعی در ایران با مدل تعادل عمومی محاسبهپذیر پویای بازگشتی (RDCGE) پرداخته شد. کالیبراسیون مدل با بکارگیری ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390 و سناریوی پایه (0% اعمال مالیات سبز) صورت پذیرفت. همچنین، جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار Matlab استفاده شد. نتایج نشان داد که همراه با افزایش نرخ وضع مالیات سبز، اگر یک شوک مثبت بر تولید ناخالص داخلی وارد شود، از روند افزایش مصرف نفت گاز، گاز طبیعی و بنزین کاسته میشود. همچنین، با اعمال 0% و 5% مالیات سبز، مصرف انرژیهای فسیلی مورد بررسی کارایی نداشته، با اعمال 10% مالیات سبز، مصرف گاز طبیعی و بنزین کارایی داشته، لیکن مصرف نفتگاز کارایی ندارد. با اعمال 20% مالیات سبز، مصرف انرژیهای فسیلی مورد بررسی کارایی خواهد داشت. همراه با افزایش نرخ وضع مالیات سبز، اگر یک شوک بر تولید ناخالص داخلی وارد شود، از روند افزایش انتشار گازهای آلاینده کاسته میشود و به منظور کاهش انتشار گازهای آلاینده در فرایند رشد اقتصادی، میبایست نرخ مالیات سبز بیش از 10% اعمال شود. در نهایت، همراه با افزایش نرخ وضع مالیات سبز از 0% به 5%، 10% و 20% اگر یک شوک بر تولید ناخالص داخلی وارد شود، رفاه اجتماعی به ترتیب، کمتر از 1%، بیش از 1% و مجدداً کمتر از 1% افزایش مییابد. لذا در میان سناریوهای مورد بررسی، وضع 10% مالیات سبز، بهترین سناریو جهت افزایش رفاه اجتماعی میباشد.
انرژی
محمد حسین احسانفر
دوره 7، شماره 25 ، دی 1395، ، صفحه 85-96
چکیده
انرژی یک نیاز اساسی برای استمرار توسعه اقتصادی، تدارک و تأمین رفاه و آسایش زندگی بشری است. به دلیل محدودیت و کمیابی منابع و نیز با توجه به نقش و اهمیت گسترده انرژی در رشد و توسعه اقتصادی کشورها، تعیین عوامل تأثیرگذار بر تقاضای انرژی از اهمیت خاصی برخوردار است. در ایران مطالعات زیادی در ارتباط با تقاضای انرژی صورت گرفته است. اما این ...
بیشتر
انرژی یک نیاز اساسی برای استمرار توسعه اقتصادی، تدارک و تأمین رفاه و آسایش زندگی بشری است. به دلیل محدودیت و کمیابی منابع و نیز با توجه به نقش و اهمیت گسترده انرژی در رشد و توسعه اقتصادی کشورها، تعیین عوامل تأثیرگذار بر تقاضای انرژی از اهمیت خاصی برخوردار است. در ایران مطالعات زیادی در ارتباط با تقاضای انرژی صورت گرفته است. اما این تحقیق با رویکردی متفاوت به مطالعه در این زمینه پرداخته است. مطالعه حاضر هم به تأثیر یکپارچهسازی بازار انرژی و هم به تأثیر رشد اقتصادی بر مصرف انرژی در اقتصاد ایران با رویکرد گشتاورهای تعمیمیافته طی دوره 2014-1975 پرداخته است. نتایج تجربی مطالعه حاضر نشان داد یکپارچهسازی بازار انرژی و رشد اقتصادی اثرات مثبت و معنیداری را بر مصرف انرژی داشته است. همچنین کشش قیمتی تقاضای انرژی در تمام مدلها حاکی از پایین بودن این کشش در اقتصاد کشور ایران طی دوره مورد مطالعه بوده است. کشش درآمدی نیز در مدلهای نهایی بزرگتر از یک برآورد گردیده است.
دادههای تابلویی پویا
محمد رضا لطفعلی پور؛ محمد حسین مهدوی عادلی؛ حسن رضایی
دوره 6، شماره 24 ، مهر 1395، ، صفحه 17-38
چکیده
به دلیل محدودیت منابع انرژی و اهمیت آن در زنجیره عرضه هم به عنوان کالای نهایی برای مصرفکنندگان و هم به عنوان نهاده برای تولیدکنندگاناز یک طرف و از طرف دیگر با توجه به نوسانات زیاد قیمت آن و افزایش انتشار گازهای گلخانهای، سیاستهای حفاظت از آن و عوامل تأثیرگذار بر عرضه و تقاضای آن در دهههای اخیر مورد توجه مجامع علمی و سیاستگذاری ...
بیشتر
به دلیل محدودیت منابع انرژی و اهمیت آن در زنجیره عرضه هم به عنوان کالای نهایی برای مصرفکنندگان و هم به عنوان نهاده برای تولیدکنندگاناز یک طرف و از طرف دیگر با توجه به نوسانات زیاد قیمت آن و افزایش انتشار گازهای گلخانهای، سیاستهای حفاظت از آن و عوامل تأثیرگذار بر عرضه و تقاضای آن در دهههای اخیر مورد توجه مجامع علمی و سیاستگذاری قرار گرفته است. در این مطالعه رابطه بین مصرف انرژی، صادرات و رشد اقتصادی در بخش صنعت ایران با استفاده از آمارهای ترکیبی مصرف انرژی، صادرات و ارزش افزوده زیر بخشهای صنعتی در حد تفصیل کدهای 2 رقمی ISIC طی سالهای 1390-1380 مورد آزمون قرار گرفته است. برای مطالعه رابطه علّیت و پویایی بین متغیرهای مورد بررسی در بخش صنعت از علّیت تودا-یاماموتو و تصحیح خطای برداری استفاده شده است. نتایج نشان میدهد از صادرات به مصرف انرژی و رشد اقتصادی در کوتاهمدت رابطه علّیت وجود ندارد اما در سایر موارد بین مصرف انرژی، صادرات و رشد اقتصادی رابطه علّیت کوتاهمدت، بلندمدت و قوی دوطرفه مثبت وجود دارد.
دادههای تابلویی پویا
حسن حیدری؛ عسل صادقپور
دوره 6، شماره 21 ، دی 1394، ، صفحه 28-11
چکیده
این مطالعه با استفاده از دادههای هشت کشور بزرگ اسلامی معروف به گروه دی هشت برای دوره زمانی 2013- 2000 به بررسی تأثیر گردشگری، مصرف انرژی و بیثباتی سیاسی بر رشد اقتصادی میپردازد. برای به دست آوردن نتیجه مستندتر با استفاده از هر دو روش تخمین مدل دیفرانسیلی و سیستمی تابلویی GMM به بررسی تأثیر متغیرهای مورد نظر پرداخته شده است. نتایج نشان ...
بیشتر
این مطالعه با استفاده از دادههای هشت کشور بزرگ اسلامی معروف به گروه دی هشت برای دوره زمانی 2013- 2000 به بررسی تأثیر گردشگری، مصرف انرژی و بیثباتی سیاسی بر رشد اقتصادی میپردازد. برای به دست آوردن نتیجه مستندتر با استفاده از هر دو روش تخمین مدل دیفرانسیلی و سیستمی تابلویی GMM به بررسی تأثیر متغیرهای مورد نظر پرداخته شده است. نتایج نشان میدهد که؛ مصرف انرژی و گردشگری به طور قابل ملاحظهای بر رشد اقتصادی کشورهای دی هشت مؤثر بوده و بیانگر این نکته است که اگر برخی حمایتها از صنعت گردشگری توسط کشورهای مورد مطالعه انجام پذیرد، صنعت توریسم میتواند رشد اقتصادی در این منطقه را تحریک نماید. در راستای انتظارات ما نتایج برآورد مدل نیز نشان میدهد بیثباتی سیاسی مانع روند رشد اقتصادی در کشورهای دی هشت است، بنابراین باید در این کشورها به منظور غلبه بر بیثباتی سیاسی و جذب گردشگران بینالمللی جهت تقویت رشد اقتصادی اقدام جدی صورت گیرد. اما مصرف انرژی بیشترین تأثیر را بر رشد اقتصادی در مجموعه کشورهای عضو دارد که سیاستهای کاهش رشد مصرف انرژی بدون برنامهریزی لازم جهت حمایت از بخش تولید در این کشورها، اثرات نگران کنندهای بر رشد اقتصادی خواهد داشت.
محیط زیست؛
روح اله نظری؛ محمدحسین مهدوی عادلی؛ یداله دادگر
دوره 6، شماره 21 ، دی 1394، ، صفحه 60-47
چکیده
توجه به آسیبهای محیط زیستی ناشی از بخش انرژی در روند حرکت جهانی به سوی توسعه پایدار، ضروری است. بنابراین، تعیین اثرگذاری عوامل مختلف بر آلودگی محیط زیست از لحاظ نظری، عملی و سیاستگذاری در جهت رشد اقتصادی متناسب با اهداف توسعه پایدار اجتنابناپذیر است. از این روی این مقاله به بررسی عوامل مؤثر بر آلودگی محیطزیست ایران با توجه به ...
بیشتر
توجه به آسیبهای محیط زیستی ناشی از بخش انرژی در روند حرکت جهانی به سوی توسعه پایدار، ضروری است. بنابراین، تعیین اثرگذاری عوامل مختلف بر آلودگی محیط زیست از لحاظ نظری، عملی و سیاستگذاری در جهت رشد اقتصادی متناسب با اهداف توسعه پایدار اجتنابناپذیر است. از این روی این مقاله به بررسی عوامل مؤثر بر آلودگی محیطزیست ایران با توجه به دو دیدگاه اقتصادی-اجتماعی و فراسنجهای اقلیمی و با استفاده از دادههای 1392-1353 و به روش گشتاورهای تعمیمیافته (GMM) میپردازد. نتایج مطالعه حاکی از آنست که اثر متغیرهای رشد اقتصادی، درجه تراکم، مصرف انرژی و تعداد خودروها بر آلودگی محیط زیست مثبت و معنادار است. اما درجة بازبودن اقتصاد کشور، درجه حرارت و میزان بارندگی با میزان آلودگی محیط زیست رابطه منفی و معنیدار داشته است.