اقتصاد کلان
علی رضازاده؛ علی مریدیان؛ فاطمه هواس بیگی
چکیده
یکی از مهمترین درسهای بحران مالی جهانی در سال 2008، اهمیت حفظ ثبات مالی و مهار ریسک سیستماتیک بود. در همین حال، اکثر اقتصادهای در حال توسعه در سراسر جهان به دنبال افزایش فراگیربودن سیستمهای مالی خود هستند. شمول مالی برای رشد فراگیر حیاتی است و راهحلهای سیاستی را برای از بین بردن موانعی که افراد را از بازارهای مالی محروم میکند، ...
بیشتر
یکی از مهمترین درسهای بحران مالی جهانی در سال 2008، اهمیت حفظ ثبات مالی و مهار ریسک سیستماتیک بود. در همین حال، اکثر اقتصادهای در حال توسعه در سراسر جهان به دنبال افزایش فراگیربودن سیستمهای مالی خود هستند. شمول مالی برای رشد فراگیر حیاتی است و راهحلهای سیاستی را برای از بین بردن موانعی که افراد را از بازارهای مالی محروم میکند، ارائه میدهد. در این راستا، هدف اصلی این مطالعه، بررسی تأثیر شمول مالی و اندازه اقتصاد سایه بر رشد اقتصادی کشورهای منطقه منا طی دوره 2018-2008 میباشد. نتایج حاصل از برآورد مدل پانل فضایی نشان میدهد که شمول مالی تأثیر مثبت و معنیدار بر رشد اقتصادی دارد. به این معنی که شمول مالی ابزاری مؤثر در تقویت رشد سریع اقتصادی است. رابطه مثبت بین شمول مالی و رشد اقتصادی نشان میدهد که افزایش نفوذ بانکی، در دسترس بودن مراکز بانکی و نفوذ جغرافیایی میتواند رشد اقتصادی را در بلندمدت تقویت کند. همچنین در اقتصادهای مورد مطالعه، اندازه اقتصاد سایه تأثیر منفی بر رشد اقتصادی دارد و این امر نشان میدهد که اقتصاد سایه مانعی برای توسعه اقتصادی است.
شیوا علیزاده؛ محمد علیزاده؛ وحید شقاقی شهری؛ محبوبه دلفان
چکیده
طی سالهای اخیر نوسانات زیادی در متغیرهای کلیدی اقتصاد کلان مانند رشد و تورم و... در کشور ایران مشاهده شده است. از آنجایی که متغیرهای اقتصادی مذکور نقش قابل توجهی در وضعیت ثبات اقتصادی دارند، لذا بررسی وضعیت ثبات اقتصادی کشور به یکی از موضوعات چالش برانگیز تبدیل شده است. این در حالی است که تمرکززدایی مالی به عنوان سیاستی که ممکن است ...
بیشتر
طی سالهای اخیر نوسانات زیادی در متغیرهای کلیدی اقتصاد کلان مانند رشد و تورم و... در کشور ایران مشاهده شده است. از آنجایی که متغیرهای اقتصادی مذکور نقش قابل توجهی در وضعیت ثبات اقتصادی دارند، لذا بررسی وضعیت ثبات اقتصادی کشور به یکی از موضوعات چالش برانگیز تبدیل شده است. این در حالی است که تمرکززدایی مالی به عنوان سیاستی که ممکن است ثبات اقتصادی کشور را افزایش دهد اخیرا مورد توجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. مطالعه حاضر با استفاده از روش پانل فضایی به دنبال بررسی تأثیرات تمرکززدایی مالی بر ثبات اقتصادی کشور (شاخصی ترکیبی از رشد اقتصادی، تورم و کسری بودجه) طی سالهای 1395-1385 است. نتایج مطالعه رابطه غیرخطی میان تمرکززدایی مالی و ثبات اقتصادی را نشان میدهد، به طوریکه یک درصد بهبود تمرکززدایی مالی درآمد موجب کاهش 63/0 درصدی شاخص ترکیبی ثبات اقتصادی شده است اما با افزایش تمرکززدایی مالی درآمد، ثبات اقتصادی افزایش مییابد. همچنین نتایج نشان میدهد یک درصد بهبود تمرکززدایی مخارج موجب افزایش 4/1 درصدی شاخص ثبات اقتصادی شده است، این در حالی است که در سطوح بالای تمرکززدایی مالی مخارج، نتایج بر کاهش ثبات اقتصادی دلالت دارند.
محمد جعفری؛ علی حسنوند؛ یونس گلی
چکیده
شکاف رشد اقتصادی بین کشورها یکی از واقعیتهای مهم اقتصادی است که شناخت دلایل اصلی آن از اهمیت بالایی برخوردار است. در همین راستا مطالعه حاضر با استفاده از شواهد آماری 91 کشور برای دوره زمانی 2017-2003 و تجزیه شاخص تایل فضایی به برآورد اجزای شکاف رشد اقتصادی کشورها میپردازد. نتایج نشان میدهد که سهم اثرات همسایگی در تعیین شکاف رشد اقتصادی ...
بیشتر
شکاف رشد اقتصادی بین کشورها یکی از واقعیتهای مهم اقتصادی است که شناخت دلایل اصلی آن از اهمیت بالایی برخوردار است. در همین راستا مطالعه حاضر با استفاده از شواهد آماری 91 کشور برای دوره زمانی 2017-2003 و تجزیه شاخص تایل فضایی به برآورد اجزای شکاف رشد اقتصادی کشورها میپردازد. نتایج نشان میدهد که سهم اثرات همسایگی در تعیین شکاف رشد اقتصادی بیش از سهم تفاوت بهرهوری است. همچنین سهم اثرات فضایی در تفاوت رشد کشورهای اروپایی و سهم تفاوت بهرهوری در تفاوت رشد کشورهای آسیایی بالاتر از سایر عوامل بوده است. علاوه بر این، رشد اقتصادی کشورهای اروپایی همگرا و کشورهای آسیایی واگرا است. براساس برآورد مدل به روش GMM، صنعتی شدن یکی از عوامل اصلی برای تفاوت رشد اقتصادی کشورها است لذا با توسعه صنعت و افزایش بهرهوری زمینه همگرا شدن اقتصاد ایران به اقتصادهای برتر فراهم میشود.
رشد اقتصادی
سیاب ممی پور؛ عاطفه رضایی
دوره 8، شماره 31 ، تیر 1397، ، صفحه 107-122
چکیده
رابطه معکوس بین رشد اقتصادی و نرخ بیکاری در ادبیات اقتصادی با عنوان قانون اوکان شناخته میشود. باتوجهبهاهمیتقانوناوکاندرسیاستگذاریاقتصادی،بررسیرابطه نرخبیکاریورشد اقتصادیدرسطحاستانها،از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین با توجه به امکان جابهجایی نیروی کار برحسب شرایط اقتصادی بین استانها، اثرات مکانی و سرریز فضایی ...
بیشتر
رابطه معکوس بین رشد اقتصادی و نرخ بیکاری در ادبیات اقتصادی با عنوان قانون اوکان شناخته میشود. باتوجهبهاهمیتقانوناوکاندرسیاستگذاریاقتصادی،بررسیرابطه نرخبیکاریورشد اقتصادیدرسطحاستانها،از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین با توجه به امکان جابهجایی نیروی کار برحسب شرایط اقتصادی بین استانها، اثرات مکانی و سرریز فضایی در مطالعات ناحیهای بسیار ضروری است؛ از اینرو هدف اصلی از این مطالعه، بررسی قانون اوکان برای استانهای کشور ایران با رویکرد اقتصادسنجی فضایی است و اینکه آیا قانون اوکان میتواند بهعنوان یک رابطه کلی جهت بررسی واکنش بازار کار به تغییرات رشد اقتصادی ناحیهای، در استانهای ایران مورد استفاده قرار گیرد. به این منظور از دادههای پانل برای 30 استان طی دوره زمانی ۱۳۹۲-۱۳۸۴ استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل نشان میدهد که رشد اقتصادی و نرخ بیکاری استانها دارای وابستگی فضایی بوده و اثرات و عملکرد بازار کار یک استان، علاوه بر وضعیت اقتصاد کلان و ویژگیهای آن استان، تحت تأثیر وضعیت اقتصادی استانهای مجاور نیز است. به همین دلیل در این مطالعه برای بررسی قانون اوکان از پنل فضایی استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل پنل فضایی (SAC) نشان میدهد رابطه اوکان در سطح استانهای ایران مورد تأیید قرار میگیرد و توسعه بازار کار ناحیهای تنها محدود به مرزهای استانی نبوده و به استانهای دیگر نیز سرریز میکند.
نابرابری درآمد
سهراب دلانگیزان؛ یونس گلی؛ یحیی گلی
دوره 7، شماره 28 ، مهر 1396، ، صفحه 83-98
چکیده
نابرابری رشد مناطق یکی از مباحث مهم اقتصاد شهری و منطقهای است، در این راستا مطالعه حاضر با استفاده از دادههای منطقهای مرکز آمار در دوره زمانی 1384 تا 1392 و شاخص نابرابری تایل به اندازهگیری نابرابری و بررسی اثرات صنعتی شدن بر آن با استفاده از اقتصادسنجی فضایی میپردازد، تجزیه شاخص نابرابری تایل نشان میدهد که سهم عمدهای از نابرابری ...
بیشتر
نابرابری رشد مناطق یکی از مباحث مهم اقتصاد شهری و منطقهای است، در این راستا مطالعه حاضر با استفاده از دادههای منطقهای مرکز آمار در دوره زمانی 1384 تا 1392 و شاخص نابرابری تایل به اندازهگیری نابرابری و بررسی اثرات صنعتی شدن بر آن با استفاده از اقتصادسنجی فضایی میپردازد، تجزیه شاخص نابرابری تایل نشان میدهد که سهم عمدهای از نابرابری رشد بین مناطق به دلیل اثرات همسایگی بین استانها و تفاوت در بهرهوری میباشد. نتایج حاصل از اقتصادسنجی فضایی نشان میدهد، که رشد اقتصادی استانها همگرا بوده و صنعتی شدن در استان خاص باعث واگرایی رشد اقتصادی و اثرات سرریز آن باعث همگرایی رشد اقتصادی استانها میشود، بنابراین افزایش سرمایهگذاری در مناطق کمتر توسعه یافته براساس مزیتهای نسبی میتواند موجبات همگرایی رشد اقتصادی استانها را فراهم کند.