مصعب عبدالهی آرانی؛ نسرین منصوری؛ سیاوش جانی؛ نوشین آقایی
چکیده
در دهههای اخیر، خطرات و آسیبهای زیستمحیطی ناشی از رشد اقتصادی، رشد جمعیت و مصرف انرژی بیشتر نمایان شده است. در این میان، یکی از پیشرفتهای جدید در مطالعهی رابطهی میان عوامل اقتصادی مؤثر بر کیفیت زیستمحیطی، توجه به ماهیت فضایی پدیدههای زیستمحیطی است. از اینرو هدف این مطالعه، به مدلسازی ارتباط انتشار CO2 و رشد اقتصادی ...
بیشتر
در دهههای اخیر، خطرات و آسیبهای زیستمحیطی ناشی از رشد اقتصادی، رشد جمعیت و مصرف انرژی بیشتر نمایان شده است. در این میان، یکی از پیشرفتهای جدید در مطالعهی رابطهی میان عوامل اقتصادی مؤثر بر کیفیت زیستمحیطی، توجه به ماهیت فضایی پدیدههای زیستمحیطی است. از اینرو هدف این مطالعه، به مدلسازی ارتباط انتشار CO2 و رشد اقتصادی در کنار سایر عوامل تأثیرگذار بوده است. انتشار CO2 به عنوان معیاری برای آلودگی محیطزیست در ایران با استفاده از مدل دوربین فضایی (SDM) و در چارچوب دادههای تابلویی فضایی در میان استانهای ایران طی دوره 1396-1382 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که در مجموع GDP سرانه واقعی باعث افزایش انتشار CO2 در سطح استانها میشود، چرا که ضریب مثبت GDP سرانه واقعی از ضریب منفی GDP سرانه واقعی فضایی بزرگتر است. یکی دیگر از متغیرهای بسیار مهم در افزایش انتشار CO2در سطح استانها، شدت مصرف انرژی و وقفه فضایی آن میباشد که بالاترین ضرایب معنادار و مثبت را در مدل این مقاله دارد. همچنین قیمت وزنی انرژی استانی و وقفه فضایی آن نیز تأثیر معنادار و منفی را بر انتشار CO2 داشته است. هر چند افزایش درجه شهرنشینی تأثیر معناداری بر انتشار CO2 همان استان نداشته است، اما افزایش درجه شهرنشینی استانهای همجوار باعث افزایش انتشار CO2 شده است. در نهایت ضریب وقفه فضایی متغیر وابسته، معنادار و مثبت بوده که نشان میدهد افزایش انتشار CO2 در استانهای همسایه باعث افزایش انتشار CO2 در همان استان شده است.
اقتصاد کلان
علی فلاحتی؛ مریم حیدریان
چکیده
در یک سیستم اقتصادی، فعالیتهای دولت نقشی اساسی در رشد و توسعه اقتصادی کشورها ایفا میکند، اما افزایش این فعالیتها تا آستانهای خاص اثر مثبت بر رشد اقتصادی دارد و از آن آستانه به بعد افزایش بیش از حد فعالیتهای دولت نه تنها اثر مثبتی بر رشد اقتصادی ندارد، بلکه این فعالیتها از موانع اصلی رشد محسوب میشوند. از جمله این فعالیتها ...
بیشتر
در یک سیستم اقتصادی، فعالیتهای دولت نقشی اساسی در رشد و توسعه اقتصادی کشورها ایفا میکند، اما افزایش این فعالیتها تا آستانهای خاص اثر مثبت بر رشد اقتصادی دارد و از آن آستانه به بعد افزایش بیش از حد فعالیتهای دولت نه تنها اثر مثبتی بر رشد اقتصادی ندارد، بلکه این فعالیتها از موانع اصلی رشد محسوب میشوند. از جمله این فعالیتها میتوان به مخارج سرمایهای دولت و بدهیهای عمومی اشاره نمود که در این مطالعه تلاش شده است با استفاده از دادههای استانی و مدل رگرسیون انتقال ملایم پانلی (PSTR) به بررسی اثرات آستانهای و غیرخطی سرمایهگذاری دولتی و بدهی عمومی بر تولید ناخالص داخلی در دو مدل مجزا طی دوره زمانی 1395-1379 پرداخته شود. نتایج آزمون خطی بودن، وجود رابطه غیرخطی بین متغیرهای مورد بررسی را نشان میدهد، همچنین لحاظ نمودن یک تابع انتقال با یک پارامتر آستانهای که بیانگر یک مدل دو رژیمی است، برای تصریح رابطه غیرخطی بین متغیرهای مورد مطالعه کفایت میکند. نتایج مربوط به برآورد مدلها نشان میدهد که بدهیهای عمومی و سرمایهگذاری در رژیم اول دارای اثرگذاری مثبتی بر تولید هستند ولی با عبور از حد آستانهای و وارد شدن به رژیم دوم، شدت این اثرگذاری بیشتر شده و منفی میشوند. به نظر میرسد این نتیجه به دلیل اثر برونرانی بر بخش خصوصی و افزایش بدهیهای عمومی به واسطه افزایش مخارج سرمایهای دولت میباشد و فرضیه منحنی لافر را تأیید میکند.
محیط زیست؛
زهرا نصراللهی؛ حبیب انصاری سامانی؛ معصومه روزبهانی
چکیده
توسعه پایدار مفهومی بسیار گسترده بوده و دستیابی به آن ضامن رفاه پایدار جوامع است. از طرف دیگر توزیع درآمد بر بسیاری از شاخصهای توسعه پایدار تأثیرگذار است و در نتیجه پرداختن به چگونگی ارتباط این دو برای دستیابی به توسعه پایدار الزامی است. بنابراین لزوم بررسی ارتباط این دو متغیر هدف این پژوهش قرار گرفت. متغیرهای ضریب جینی به عنوان ...
بیشتر
توسعه پایدار مفهومی بسیار گسترده بوده و دستیابی به آن ضامن رفاه پایدار جوامع است. از طرف دیگر توزیع درآمد بر بسیاری از شاخصهای توسعه پایدار تأثیرگذار است و در نتیجه پرداختن به چگونگی ارتباط این دو برای دستیابی به توسعه پایدار الزامی است. بنابراین لزوم بررسی ارتباط این دو متغیر هدف این پژوهش قرار گرفت. متغیرهای ضریب جینی به عنوان متغیر مستقل اصلی و شاخص ترکیبی توسعه پایدار (ترکیب شاخصهای سرمایه انسانی، سرمایه فیزیکی و سرمایه محیطی) به عنوان متغیر وابسته پژوهش انتخاب شدهاند. برای پاسخگویی به سؤال پژوهش از یک مدل رگرسیونی از دادههای پانل در استانهای ایران در دوره (1393-1387) که با استفاده از روش FGLS تخمین زده شده، بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد که ارتباط بین دو متغیر نابرابری درآمدی و شاخص ترکیبی توسعه پایدار منفی است. همچنین نتایج حاکی از آن است که تأثیر متغیر نرخ رشد تولید ناخالص داخلی سرانه و متغیر شدت انرژی بر متغیر وابسته مدل به ترتیب مثبت و منفی و از لحاظ آماری معنیدار بوده است. در حالی که تأثیر متغیر ساختار صنعت و نرخ شهرنشینی از لحاظ آماری معنیدار نیست. با توجه به نتایج مدل رگرسیون میتوان با کاهش نابرابری در راستای توسعه پایدار گام برداشت.
یاسر فیض آبادی؛ فاطمه ملکی
دوره 5، مکرر اول شماره 20 ، دی 1394، ، صفحه 80-69
چکیده
روند توسعهیافتگی در کشورهای مختلف جهان دارای مراتب گوناگون است، بهطوریکه براساس شاخصهای مختلف، کشورها به طبقات متفاوتی نظیر توسعهیافته، نسبتاً توسعهیافته، در حالتوسعه و توسعهنیافته تقسیمبندی میشوند. در داخل یک کشور نیز روند توسعهیافتگی بین استانها، شهرها و مناطق روستایی مختلف یکسان نمیباشد و دارای طبقات ...
بیشتر
روند توسعهیافتگی در کشورهای مختلف جهان دارای مراتب گوناگون است، بهطوریکه براساس شاخصهای مختلف، کشورها به طبقات متفاوتی نظیر توسعهیافته، نسبتاً توسعهیافته، در حالتوسعه و توسعهنیافته تقسیمبندی میشوند. در داخل یک کشور نیز روند توسعهیافتگی بین استانها، شهرها و مناطق روستایی مختلف یکسان نمیباشد و دارای طبقات متفاوتی است. پژوهش حاضر درصدد سنجش و رتبهبندی سطح توسعهیافتگی مناطق روستایی استانهای مختلف کشور در دو مقطع زمانی 1383 و 1393 و همچنین پاسخگویی به این پرسش اساسی است که آیا شدت نابرابری مناطق روستایی بین استانها بعد از یکدهه تغییر یافته است یا خیر. بدین منظور از 67 شاخص توسعه روستایی و همچنین دو تکنیک تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی استفاده شده است. نتایج حاصل از یافتههای تحقیق نشان میدهد که در سال 1383 تعداد 9 استان توسعهیافته، 3 استان نسبتاً توسعهیافته، 4 استان کمتر توسعهیافته، 5 استان توسعهنیافته و بقیه ناهمگن بودهاند. در حالیکه در سال 1393 تعداد 8 استان توسعهیافته، 5 استان نسبتاً توسعهیافته، 6 استان کمتر توسعهیافته، 6 استان توسعهنیافته و بقیه ناهمگن شناخته شدند. همچنین شدت نابرابری در بین مناطق روستایی استانهای کشور بعد از یک دهه کمتر شده است، بهطوری که درصد تغییرات نابرابری برابر با 017/0 میباشد. بنابراین توصیه میگردد افزایش تولید و رشد بخش کشاورزی در کنار مقوله توزیع صحیح درآمد و خدمات رسانی رفاهی به مناطق روستایی در دستور کار مسئولین امر قرار گیرد.