جواد ارباب؛ سید رضا حسینی
چکیده
تمرکز سیاستهای توسعه در نظام سرمایهداری بر رشد اقتصادی، رویکردهای گوناگون معنویتگرایی را تحتتأثیر جدی خود قرار داده است؛ سوای انگیزههای اولیه کنترلکننده مخاطرات در ترویج اندیشه سرمایهداری، گسترش معنویتهای نوظهور و تغییرات روزافزون ایجاد شده در ساختار مفهومی معنویت، بستر مناسبی برای تبدیل معنویت به ابزاری مهم برای ...
بیشتر
تمرکز سیاستهای توسعه در نظام سرمایهداری بر رشد اقتصادی، رویکردهای گوناگون معنویتگرایی را تحتتأثیر جدی خود قرار داده است؛ سوای انگیزههای اولیه کنترلکننده مخاطرات در ترویج اندیشه سرمایهداری، گسترش معنویتهای نوظهور و تغییرات روزافزون ایجاد شده در ساختار مفهومی معنویت، بستر مناسبی برای تبدیل معنویت به ابزاری مهم برای اهداف نظام سرمایهداری فراهم ساخته است؛ در این میان ماهیت و چگونگی روابط متقابل میان معنویت و رشد اقتصادی و نیز نحوه اثرپذیری آنها از یکدیگر، از عناصر ضروری برای شناخت و تحلیل اقتصاد سرمایهداری به شمار میرود. در این مقاله با بررسی و تحلیل اسناد ناظر به رویکردهای معنویتگرا در ادبیات سرمایهداری، روابط فیمابین و نیز نحوه تأثیر و تأثر معنویت و رشد اقتصادی تبیین شد. بر این اساس مشخص شد، سیاستهای رشد محور در ادبیات سرمایهداری، چگونه با سوءاستفاده از مفاهیم شخصیسازی شده از معنویت، بستر لازم برای کالاسازی عناصر معنوی را فراهم و تعالی روحانی بشر را از مسیر سود محوری دنبال میکند. تلاش برای مصرف تظاهری و استفاده از ثروت برای نشان دادن قدرت و برتری بر طبقات پایینتر، سرمایه را نه بهعنوان ابزار ارتقای معنویت اجتماعی بلکه بهمثابه ابزار سلطه تبدیل کرده است. این امر تحریف معنویت از مفاهیم دینی و آسیبهای مضاعف بر کیفیت و کمیت رشد اقتصادی را بهدنبال داشته است. در این پژوهش نحوه اثرپذیری متقابل معنویت و رشد اقتصادی با توجه به مفاهیم، کارکردها، بسترها و شواهد موجود در جغرافیای نظام سرمایهداری بهصورت مجزا مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد هر یک از عناصر معنویت و رشد، بهصورت مستقل اثرات معنیداری را بر یکدیگر اعمال میکنند.