هادی غفاری؛ علی یونسی؛ آتنا عابدینی
دوره 6، مکرر شماره 23 ، شهریور 1395، ، صفحه 54-37
چکیده
یکی از مهمترین چالشهای پیش روی توسعه کشاورزی در مناطق روستایی، عدم استفاده بهینه از عوامل تولید بهویژه زمین و آب است که با مسئله خرد بودن و پراکندگی اراضی متعلق به هر یک از بهرهبرداران در ارتباط میباشد. برای حل این چالش در کشورهای مختلف از سیاستهای یکپارچه سازی اراضی به عنوان یک راهحل منطقی و قابل اجرا استفاده شده است. هدف ...
بیشتر
یکی از مهمترین چالشهای پیش روی توسعه کشاورزی در مناطق روستایی، عدم استفاده بهینه از عوامل تولید بهویژه زمین و آب است که با مسئله خرد بودن و پراکندگی اراضی متعلق به هر یک از بهرهبرداران در ارتباط میباشد. برای حل این چالش در کشورهای مختلف از سیاستهای یکپارچه سازی اراضی به عنوان یک راهحل منطقی و قابل اجرا استفاده شده است. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر یکپارچه سازی اراضی کشاورزی بر بهرهوری کشاورزی شهرستان شازند میباشد. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی میباشد و برای گردآوری دادهها از روشهای کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) استفاده شده است. به علت وجود تعداد محدود روستاهایی که در آنها طرح یکپارچه سازی انجام گرفته و همچنین بنا بر نظر کارشناسان جهاد کشاورزی شهرستان شازند، دو روستای حمریان و مهاجران خاک به عنوان نمونه انتخاب گردیدهاند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روشهای آماری آزمون ناپارامتری ویلکاکسون (مقایسه دوره زمانی قبل و بعد)، آزمون فریدمن، آزمون کالماگوروف – اسمیرنوف و آزمون تی تست جفتی و مستقل استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان میدهد که تفاوت معناداری در دوره قبل و بعد از اجرای طرح در تعداد قطعات اراضی هر بهرهبردار، سطح زیر کشت و همچنین عملکرد گندم و جو، مساحت تحت پوشش آبیاری تحت فشار، هزینه استفاده از ماشین آلات برای شخم، کرت بندی، مرزکشی، نهرکشی و فاروزنی، هزینه آماده سازی زمین، هزینههای کاشت، میزان استفاده از ماشین آلات برای کودپاشی و بذرپاشی، میزان استفاده از ماشین آلات در برداشت، میزان استفاده از ماشین آلات در حمل محصول، میزان استفاده از سموم، میزان استفاده از کارگر و همچنین میزان مصرف آب بهوجود آمده و این امر توانسته است تغییرات مهمی در بهرهوری عوامل تولید ایجاد کند.
زینب شعبانی کوشالشاهی؛ امیرمنصور طهرانچیان؛ سید مجتبی مجاوریان
دوره 5، مکرر دوم شماره 20 ، اسفند 1394، ، صفحه 24-13
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر سیاستهای پولی بر سرمایهگذاری بخش خصوصی در زیربخشهای کشاورزی ایران (90-1357) است. برای این منظور، از روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان دادند که اعتبارات اعطایی در هر سه زیربخش، تأثیر مثبت و معنیداری بر سرمایهگذاری بخش خصوصی دارد. کششپذیری سرمایهگذاری بخش ...
بیشتر
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر سیاستهای پولی بر سرمایهگذاری بخش خصوصی در زیربخشهای کشاورزی ایران (90-1357) است. برای این منظور، از روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان دادند که اعتبارات اعطایی در هر سه زیربخش، تأثیر مثبت و معنیداری بر سرمایهگذاری بخش خصوصی دارد. کششپذیری سرمایهگذاری بخش خصوصی نسبت به اعتبارات در زیربخش شیلات، بیشتر از دو زیربخش دیگر است. بنابراین، به دنبال اعمال سیاست پولی توسط دولت، سرمایهگذاری بخش خصوصی در زیربخش شیلات بیشتر از دو زیربخش دیگر افزایش مییابد. کشش سرمایهگذاری نسبت به نرخ بهره و نرخ تورم، منفی و نسبت به نرخ ارز و شاخص قیمت، مثبت و معنیدار است. سرمایهگذاری دولتی، در هر 3 زیربخش اثر جایگزینی بر سرمایهگذاری بخش خصوصی دارد و ضریب آن منفی و معنیدار برآورد شده است. با توجه با تأکیدی که در بند ی اصل 143 قانون برنامه پنجم توسعه کشور بر حمایت دولت از سرمایهگذاری بخش خصوصی، به منظور ارتقای ارزش افزوده بخش کشاورزی ایران شده و با توجه به یافتههای پژوهش، پیشنهاد میشود تسهیل جریان ورود اعتبارات به بخش کشاورزی و تأثیر سیاستهای مالی دولت بر فعالیتهای بخش خصوصی مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد.
حامد صاحب هنر؛ علی چشمی؛ محمدعلی فلاحی
دوره 3، شماره 11 ، شهریور 1392، ، صفحه 56-41
چکیده
مطالعات تجربی نشان میدهد که پول در کوتاهمدت آثار حقیقی دارد و در بلندمدت خنثی است. با توجه به کانالهای انتقال سیاست پولی و ویژگیهای خاص بخشهای اقتصادی، محتمل است که واکنش این بخشها به یک شوک پولی متفاوت باشد. در این تحقیق با استفاده از روش خودبازگشتبرداری بیزین و بر اساس رویکرد راداز و ریگوبون (2003) در بررسی آثار ...
بیشتر
مطالعات تجربی نشان میدهد که پول در کوتاهمدت آثار حقیقی دارد و در بلندمدت خنثی است. با توجه به کانالهای انتقال سیاست پولی و ویژگیهای خاص بخشهای اقتصادی، محتمل است که واکنش این بخشها به یک شوک پولی متفاوت باشد. در این تحقیق با استفاده از روش خودبازگشتبرداری بیزین و بر اساس رویکرد راداز و ریگوبون (2003) در بررسی آثار بخشی یک شوک پولی، عکسالعمل بخشهای اصلی اقتصاد ایران (صنعت، خدمات و کشاورزی) به یک شوک پولی برآورد و مقایسه شده است. نتایج تحقیق بر اساس دادههای فصلی سالهای 1367 الی 1389 نشان میدهد که اولاً، شوک پولی در کوتاهمدت آثار حقیقی بر ارزشافزوده بخشهای اقتصاد ایران دارد. ثانیاً، واکنش بخشها متفاوت است و ثالثاً، بخش خدمات بیشترین حساسیت را به شوک پولی دارد. از سوی دیگر، بر اساس تابع عکسالعمل آنی بخش کشاورزی به شوک پولی میتوان گفت، کانالهای انتقال سیاست پولی در این بخش بسیار ضعیف هستند و عملاً این بخش هیچ واکنش معناداری به شوک پولی نشان نمیدهد. بر این اساس در صورت وقوع یک شوک پولی انقباضی، انتظار داریم ارزش افزوده بخش خدمات نسبت به بخش صنعت و کشاورزی کاهش بیشتری یابد و توزیع درآمد به نفع فعالان بخش کشاورزی تغییر کند.