رشد اقتصادی
علیرضا کازرونی؛ حسین اصغرپور؛ مریم نفیسی مقدم
چکیده
هدف مطالعه حاضر بررسی اثر شاخص ثبات سیاسی و دموکراسی بر رشد اقتصادی در کشورهای منتخب عضو سازمان همکاری اسلامی (OIC) میباشد. برای این منظور از روش پانل پویا در چارچوب روش گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی برای 34 کشور عضو OIC در بازه زمانی 2014-1986 استفاده شده است. برای اندازهگیری شاخص ثبات سیاسی با توجه به شرایط کشورهای مورد مطالعه از پنج مؤلفه ...
بیشتر
هدف مطالعه حاضر بررسی اثر شاخص ثبات سیاسی و دموکراسی بر رشد اقتصادی در کشورهای منتخب عضو سازمان همکاری اسلامی (OIC) میباشد. برای این منظور از روش پانل پویا در چارچوب روش گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی برای 34 کشور عضو OIC در بازه زمانی 2014-1986 استفاده شده است. برای اندازهگیری شاخص ثبات سیاسی با توجه به شرایط کشورهای مورد مطالعه از پنج مؤلفه درگیری داخلی، درگیری خارجی، دخالت نظامیان در سیاست، تنشهای مذهبی و تنشهای نژادی استفاده خواهد شد. نتایج حاصل از تخمین الگوهای رشد برای این مؤلفهها نشان میدهد که کاهش جنگ داخلی اثر مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی در کشورهای مورد بررسی دارد و سایر مؤلفههای ثبات سیاسی اثر معناداری بر رشد اقتصادی ندارند. در ادامه الگوی رشد دیگری با استفاده از شاخص ترکیبی ثبات سیاسی و نیز شاخصهای دموکراسی طراحی شده است. این شاخص متشکل از پنج مؤلفه فوق است که با استفاده از روش تحلیل مؤلفههای اساسی PCA بدست آمده است. نتایج حاکی از آن است که ثبات سیاسی و دموکراسی تأثیر مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی در کشورهای OIC دارد. لذا برقراری ثبات سیاسی و دموکراسی در این کشورها همانند سایر کشورهای در حال توسعه میتواند موجبات تسریع رشد اقتصادی را فراهم نماید.
تجارت بینالملل
هانا ابوالحسن بیگی؛ علیرضا کازرونی؛ محمد مهدی برقی اسگویی؛ حسین اصغرپور
چکیده
یکی از ویژگیهای بارز اقتصاد ایران طی چهار دهه اخیر، تورم بالا و بیثباتی تورمی است. بیثباتی تورمی با ایجاد بیثباتی در فضای اقتصادیمیتواند روابط بین متغیرهای اقتصادی را تغییر دهد. هدف این مطالعه بررسی اثر غیرخطی بیثباتی تورمی بر رابطه نرخ ارز با تراز تجاری (غیرنفتی) طی دوره ۱۳95-۱۳52 برای اقتصاد ایران است. برای این منظور ابتدا ...
بیشتر
یکی از ویژگیهای بارز اقتصاد ایران طی چهار دهه اخیر، تورم بالا و بیثباتی تورمی است. بیثباتی تورمی با ایجاد بیثباتی در فضای اقتصادیمیتواند روابط بین متغیرهای اقتصادی را تغییر دهد. هدف این مطالعه بررسی اثر غیرخطی بیثباتی تورمی بر رابطه نرخ ارز با تراز تجاری (غیرنفتی) طی دوره ۱۳95-۱۳52 برای اقتصاد ایران است. برای این منظور ابتدا بیثباتی تورمی با استفاده از روش گارچ نمایی (EGARCH) کمّی سازی شده، سپس مدل تحقیق با استفاده از رهیافت مارکوفسوئیچینگ برآورد شده است. نتایج حاکی از آن است که رفتار تراز تجاری در ایران، قابل تفکیک به سه رژیم (کسری تراز تجاری پایین، متوسط و بالا) است. افزایش نرخ ارز موجب بهبود تراز تجاری در هر سه رژیم شده است. اثر بیثباتی تورمی بر رابطه نرخ ارز با تراز تجاری در رژیم کسری تراز تجاری بالا و متوسط بسیار ناچیز است و معنادار نیست. در صورتی که در رژیم کسری تراز تجاری پایین منفی و معنادار است. در این رژیم، بیثباتی تورمی موجب تضعیف اثر نرخ ارز بر تراز تجاری شده است و با افزایش بیثباتی تورمی رابطه نرخ ارز با تراز تجاری بیشتر تضعیف میشود.
تجارت بینالملل
محمد مهدی برقی اسگویی؛ علیرضا کازرونی؛ بهزاد سلمانی؛ صابر خداوردیزاده
دوره 8، شماره 31 ، تیر 1397، ، صفحه 61-78
چکیده
تراز تجاری یکی از مهمترین متغیرهای کلان و از محدودیتهای استراتژیک اقتصاد کلان برای کشورهای در حال توسعه میباشد. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی تأثیر نرخ پسانداز بر تراز تجاری ایران است. در این راستا، با استفاده از رویکردهای رگرسیون فازی و خودرگرسیون با وقفههای توزیعی و با به کارگیری دادههای سری زمانی طی سالهای 1394-1339 به بررسی ...
بیشتر
تراز تجاری یکی از مهمترین متغیرهای کلان و از محدودیتهای استراتژیک اقتصاد کلان برای کشورهای در حال توسعه میباشد. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی تأثیر نرخ پسانداز بر تراز تجاری ایران است. در این راستا، با استفاده از رویکردهای رگرسیون فازی و خودرگرسیون با وقفههای توزیعی و با به کارگیری دادههای سری زمانی طی سالهای 1394-1339 به بررسی این موضوع پرداخته شده است. نتایج حاصل از رگرسیون فازی نشان میدهد که متغیرهای نرخ پسانداز، درجه باز بودن تجاری و تولید ناخالص داخلی سرانه اثر مثبت و نرخ ارز مؤثر واقعی اثر منفی بر تراز تجاری دارند. همچنین نتایج حاصل از خودرگرسیون با وقفههای توزیعی نشانگر این است که متغیرهای نرخ پسانداز و تولید ناخالص داخلی سرانه اثرات مثبتی در کوتاهمدت و بلندمدت بر تراز تجاری داشتهاند. از سویی در بلندمدت نرخ ارز مؤثر واقعی و درجه باز بودن تجاری موجب بدتر شدن تراز تجاری گردیدهاند. سایر نتایج حاکی از آن است که ضریب تصحیح خطا نشان میدهد که در هر سال حدود 93 درصد از عدم تعادل کوتاهمدت برای دستیابی به تعادل بلندمدت تعدیل میشود. با توجه به نتایج حاصل از تحقیق به منظور کاهش کسری تجاری، افزایش در پسانداز ناخالص داخلی میتواند یکی از توصیههای سیاستی مهم باشد.