سیاست پولی
جواد خلیل زاده؛ حسن حیدری؛ سحر بشیری
چکیده
در این پژوهش تأثیر مخارج دولت توأم با حجم اعتبارات بانکی بر روی رشد اقتصادی در ایران با در نظر گرفتن نقش سیاستهای پولی در قالب یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی مورد مطالعه قرارگرفته است. بدین منظور ابتدا مدلی متشکل از بخشهای خانوار، تولید، دولت و نفت، بانکها و مؤسسات مالی واسطه و مقام پولی برای اقتصاد ایران تعریف شد. سپس مدل مطالعه ...
بیشتر
در این پژوهش تأثیر مخارج دولت توأم با حجم اعتبارات بانکی بر روی رشد اقتصادی در ایران با در نظر گرفتن نقش سیاستهای پولی در قالب یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی مورد مطالعه قرارگرفته است. بدین منظور ابتدا مدلی متشکل از بخشهای خانوار، تولید، دولت و نفت، بانکها و مؤسسات مالی واسطه و مقام پولی برای اقتصاد ایران تعریف شد. سپس مدل مطالعه تصریح و معادلات هر بخش تبیین گردید. پس از مشخص شدن فروض، خصوصیات و نحوه ارتباط بخشهای مختلف مدل با همدیگر نسبت به بهینهیابی هر بخش بسته به نوع هدف هر کدام اقدام گردید. پس از شبیهسازی مدل، به کمک نسبتهای واقعی و شبیهسازی شده و همچنین با استفاده از گشتاورهای متغیرها، مدل مورد برازش واقع و در نهایت توابع عکسالعمل آنی مربوط به شوک مخارج دولت بر روی متغیرهای تولید، مصرف، سرمایهگذاری، تسهیلات و سپردههای بانکی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت که نتایج حاصله در غالب موارد منطبق با انتظارات تئوریک و واقعیات اقتصادی کشور بوده است.
دادههای تابلویی پویا
حسن حیدری؛ عسل صادقپور
دوره 6، شماره 21 ، دی 1394، ، صفحه 28-11
چکیده
این مطالعه با استفاده از دادههای هشت کشور بزرگ اسلامی معروف به گروه دی هشت برای دوره زمانی 2013- 2000 به بررسی تأثیر گردشگری، مصرف انرژی و بیثباتی سیاسی بر رشد اقتصادی میپردازد. برای به دست آوردن نتیجه مستندتر با استفاده از هر دو روش تخمین مدل دیفرانسیلی و سیستمی تابلویی GMM به بررسی تأثیر متغیرهای مورد نظر پرداخته شده است. نتایج نشان ...
بیشتر
این مطالعه با استفاده از دادههای هشت کشور بزرگ اسلامی معروف به گروه دی هشت برای دوره زمانی 2013- 2000 به بررسی تأثیر گردشگری، مصرف انرژی و بیثباتی سیاسی بر رشد اقتصادی میپردازد. برای به دست آوردن نتیجه مستندتر با استفاده از هر دو روش تخمین مدل دیفرانسیلی و سیستمی تابلویی GMM به بررسی تأثیر متغیرهای مورد نظر پرداخته شده است. نتایج نشان میدهد که؛ مصرف انرژی و گردشگری به طور قابل ملاحظهای بر رشد اقتصادی کشورهای دی هشت مؤثر بوده و بیانگر این نکته است که اگر برخی حمایتها از صنعت گردشگری توسط کشورهای مورد مطالعه انجام پذیرد، صنعت توریسم میتواند رشد اقتصادی در این منطقه را تحریک نماید. در راستای انتظارات ما نتایج برآورد مدل نیز نشان میدهد بیثباتی سیاسی مانع روند رشد اقتصادی در کشورهای دی هشت است، بنابراین باید در این کشورها به منظور غلبه بر بیثباتی سیاسی و جذب گردشگران بینالمللی جهت تقویت رشد اقتصادی اقدام جدی صورت گیرد. اما مصرف انرژی بیشترین تأثیر را بر رشد اقتصادی در مجموعه کشورهای عضو دارد که سیاستهای کاهش رشد مصرف انرژی بدون برنامهریزی لازم جهت حمایت از بخش تولید در این کشورها، اثرات نگران کنندهای بر رشد اقتصادی خواهد داشت.
کینزیهای جدید
حسن حیدری؛ لسیان سعیدپور
دوره 5، شماره 20 ، مهر 1394، ، صفحه 78-61
چکیده
این مقاله تأثیر شوکهای سیاست مالی و ضرایب فزاینده مالی را در اقتصاد ایران و در چارچوب الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) کینزینهای جدید با رویکرد بیزی مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان میدهند که شوک افزایش مالیات بر مصرف منجر به کاهش تولید در کوتاهمدت میشود. همچنین شوک افزایش مخارج دولت باعث افزایش تولید در کوتاهمدت و ...
بیشتر
این مقاله تأثیر شوکهای سیاست مالی و ضرایب فزاینده مالی را در اقتصاد ایران و در چارچوب الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) کینزینهای جدید با رویکرد بیزی مورد بررسی قرار داده است. نتایج نشان میدهند که شوک افزایش مالیات بر مصرف منجر به کاهش تولید در کوتاهمدت میشود. همچنین شوک افزایش مخارج دولت باعث افزایش تولید در کوتاهمدت و افزایش تورم در بلندمدت میشود. از آنجایی که عموماً تأمین مالی مخارج دولت در ایران با افزایش پایه پولی همراه است، تورمزا بودن شوک مخارج دولت معقول و منطقی به نظر میرسد. نتایج ضرایب فزاینده مالی ساختاری نیز نشان میدهند که مخارج کوتاه مدت دولت با ضریب 29/1 درصد رابطه مستقیم و مالیات بر فروش و دستمزد با ضریب 22/0 درصد رابطه غیرمستقیم، با تولید دارند. بنابراین تأمین مالی افزایش مخارج دولت با استفاده از مالیات بر فروش و دستمزد میتواند به عنوان یک سیاست مالی مؤثر برای افزایش تولید تلقی گردد.
حسن حیدری؛ داود حمیدیرزی
دوره 5، شماره 19 ، تیر 1394، ، صفحه 56-41
چکیده
هدف این پژوهش بررسی فرضیه همگرایی درآمد سرانه نیروی کار در حضور وابستگی فضایی و برآورد اثرات سرریز فضایی رشد اقتصادی در بین 11 کشور حوزه دریای خزر در بازه زمانی 2010- 1990 میباشد. بدین منظور مدل سولوی فضایی در چارچوب دادههای تلفیقی پویای فضایی تخمین زده شده است. بررسی نتایج این تحقیق بیانگر صادق بودن فرضیه همگرایی بتای شرطی برای متغیر ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی فرضیه همگرایی درآمد سرانه نیروی کار در حضور وابستگی فضایی و برآورد اثرات سرریز فضایی رشد اقتصادی در بین 11 کشور حوزه دریای خزر در بازه زمانی 2010- 1990 میباشد. بدین منظور مدل سولوی فضایی در چارچوب دادههای تلفیقی پویای فضایی تخمین زده شده است. بررسی نتایج این تحقیق بیانگر صادق بودن فرضیه همگرایی بتای شرطی برای متغیر درآمد سرانه نیروی کار در بین کشورهای تحت بررسی میباشد و هر کشور بهطور متوسط با سرعت 2/26 درصد در مسیر رشد متوازن به سمت حالت پایدار خاص خود حرکت میکند. همچنین بر طبق مدل دوربین فضایی، سرریز فضایی مثبت درآمد سرانه نیروی کار در بین کشورهای حوزه دریای خزر برقرار است و در صورتیکه میانگین وزنی لگاریتم درآمد سرانه نیروی کار کشورهای مجاور یک کشور، یک درصد افزایش یابد، بهطور متوسط لگاریتم درآمد سرانه نیروی کار آن کشور به اندازه 75/0 درصد افزایش مییابد. تعمیق همکاری های منطقه ای و گسترش بازارهای مشترک در جهت کسب منافع بیشتر اقتصادی؛ دو پیشنهاد مهم سیاستی این مطالعه میباشد.
حسن حیدری؛ رقیه علینژاد؛ جواد جهانگیرزاده
دوره 4، شماره 15 ، شهریور 1393، ، صفحه 60-41
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تأثیرات آستانهای بالقوه در رابطه میان دموکراسی و رشد اقتصادی برای کشورهای عضو گروه دی هشت(D-8) طی دوره زمانی 2011- 1996 میباشد. در رابطه مورد مطالعه علاوه بر متغیرهای فوق، متغیرهای مخارج تحصیل، مخارج مصرفی دولت، صادرات مواد خام کشاورزی، نرخ تورم و شاخص باز بودن اقتصاد نیز لحاظ گردیدهاند. جهت انجام این بررسی ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی تأثیرات آستانهای بالقوه در رابطه میان دموکراسی و رشد اقتصادی برای کشورهای عضو گروه دی هشت(D-8) طی دوره زمانی 2011- 1996 میباشد. در رابطه مورد مطالعه علاوه بر متغیرهای فوق، متغیرهای مخارج تحصیل، مخارج مصرفی دولت، صادرات مواد خام کشاورزی، نرخ تورم و شاخص باز بودن اقتصاد نیز لحاظ گردیدهاند. جهت انجام این بررسی از مدل رگرسیونی انتقال ملایم تابلویی (PSTR) استفاده شده است. نتایج بدست آمده فرضیه خطی بودن را رد میکند و یک مدل دو رژیمی با حد آستانهای دموکراسی 971/0- را پیشنهاد مینماید. در رژیم اول متغیرهای دموکراسی، مخارج تحصیل و مخارج مصرفی دولت تأثیر مثبت و معنیدار و متغیرهای صادرات مواد خام کشاورزی، نرخ تورم و شاخص باز بودن اقتصاد تأثیر منفی و معنیداری بر رشد اقتصادی دارند. در رژیم دوم و پس از عبور از سطح پایین دموکراسی به سطوح بالاتر آن، متغیرهای دموکراسی، مخارج تحصیل، صادرات مواد خام کشاورزی و شاخص باز بودن اقتصاد تأثیر مثبت و معنیدار و متغیرهای مخارج مصرفی دولت و نرخ تورم تأثیر منفی و معنیداری بر متغیر رشد دارند. البته با گذار به سطوح بیشتر دموکراسی، از شدت تأثیر نرخ تورم کاسته شده، میزان تأثیرگذاری متغیرهای دموکراسی و مخارج تحصیل افزایش داشته و متغیرهای مخارج مصرفی دولت، صادرات مواد خام کشاورزی و شاخص باز بودن اقتصاد بین دو رژیم تغییر علامت دادهاند. از این رو نتایج تجربی این مطالعه تأییدی بر دیدگاه سازگاری دموکراسی میباشد.
حسن حیدری؛ حمیدرضا فعالجو؛ علمناز نظریان؛ یوسف محمدزاده
دوره 3، شماره 11 ، شهریور 1392، ، صفحه 74-57
چکیده
مطالعات متعددی وجود دارد که نشان میدهد، سرمایه اجتماعی و سرمایه سلامت بر روی رشد اقتصادی کشورها مؤثر است. از سوی دیگر، پژوهشهای زیادی در حوزه سلامت و اجتماع، ارتباط تنگاتنگ بین متغیرهای سرمایه اجتماعی و سرمایه سلامت را اثبات میکند. از اینرو در این مطالعه اثرات سرمایه اجتماعی و سرمایه سلامت و همچنین اثرات متقابل آنها بر ...
بیشتر
مطالعات متعددی وجود دارد که نشان میدهد، سرمایه اجتماعی و سرمایه سلامت بر روی رشد اقتصادی کشورها مؤثر است. از سوی دیگر، پژوهشهای زیادی در حوزه سلامت و اجتماع، ارتباط تنگاتنگ بین متغیرهای سرمایه اجتماعی و سرمایه سلامت را اثبات میکند. از اینرو در این مطالعه اثرات سرمایه اجتماعی و سرمایه سلامت و همچنین اثرات متقابل آنها بر روی رشد اقتصادی مورد بررسی و سنجش قرار گرفته است. این مطالعه برای گروه کشورهای خاورمیانه و با استفاده از دادههای Panelو روشهای LS(EGLS) و (EGLS)2SLSدر بین سالهای 1990 تا 2010 انجام پذیرفته است. دادههای مورد بررسی، از گزارشهای آماری WDI، UNDP، PWTو WGIاستخراج شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که نه تنها سرمایه سلامت و سرمایه اجتماعی بر روی رشد اقتصادی مؤثر است بلکه ارتباط متقابل آنها، با توجه به اینکه از یک طرف، سرمایه اجتماعی باعث تقویت شاخصهای سلامت روحی و جسمی افراد جامعه میشود، و از سوی دیگر، سلامت افراد جامعه در بهبود شاخصهای اجتماعی مؤثر است، بر روی رشد و توسعه اقتصادی کشورها اثر مضاعفی دارد.