الگوی خود رگرسیون با وقفههای توزیع شده
زهرا کریمی موغاری؛ مهرانگیز غلامرضا
چکیده
سهم مالیات از کل درآمدهای عمومیدر میان کشورها، متفاوت استو عوامل اصلی که به عنوان علّت تفاوت در ساختار مالیاتی مورد بحث قرار گرفته است، سطح توسعه کشورهاست که به طور معمول توسط تولید ناخالص داخلی سرانه، تخصص مولد یا ساختار اقتصاد؛ عوامل خارجی مانند سطح سرمایهگذاری مستقیم خارجی و تجارت نشان داده میشود. میزان بدهی عمومی و سیاستهای ...
بیشتر
سهم مالیات از کل درآمدهای عمومیدر میان کشورها، متفاوت استو عوامل اصلی که به عنوان علّت تفاوت در ساختار مالیاتی مورد بحث قرار گرفته است، سطح توسعه کشورهاست که به طور معمول توسط تولید ناخالص داخلی سرانه، تخصص مولد یا ساختار اقتصاد؛ عوامل خارجی مانند سطح سرمایهگذاری مستقیم خارجی و تجارت نشان داده میشود. میزان بدهی عمومی و سیاستهای عمومی، از جمله نرخ ارز، تورم و سیاستهای مالی، کارایی دولت و عوامل سازمانی مانند ثبات سیاسی، پاسخگویی و شفافیت، حقوق مدنی و سیاسی، سطح تحصیلی، هزینههای عمومیصرف شده جهت آموزش و ...نیز عوامل تعیین کننده درآمد مالیاتی هستند. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر شاخصهای توسعه بر درآمدهای مالیاتی ایران طی دوره زمانی 93-1358 بر اساس روش خودرگرسیون با وقفههای گسترده (ARDL) بوده است. بر اساس نتایج بدست آمده از این مطالعه، افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه در کشور بر نسبت مالیات مستقیم به تولید ناخالص داخلی تأثیر مثبت اما بر نسبت مالیات غیرمستقیم به تولید ناخالص داخلی تأثیر منفی و معناداری گذاشته است. همچنین تأثیر شاخص توسعه انسانی، بر نسبت مالیات مستقیم و مالیات غیرمستقیم به تولید ناخالص داخلی، مثبت و معنادار و اثر شاخص نابرابری توزیع درآمد یعنی ضریب جینی بر نسبت مالیات مستقیم و مالیات غیرمستقیم به تولید ناخالص داخلی، منفی و معنادار بوده است. در نهایت، تأثیر شاخص ترکیبی توسعه بر نسبت مالیات مستقیم به تولید ناخالص داخلی و همچنین نسبت مالیات غیرمستقیم به تولید ناخالص داخلی مثبت و معنادار بوده است. همچنین درآمدهای نفتی کشور تأثیر منفی و معناداری بر نسبت مالیات مستقیم و مالیات غیرمستقیم به تولید ناخالص داخلی دارد.
الگوی خود رگرسیون با وقفههای توزیع شده
علیرضا عرفانی؛ عابدین حسینی؛ حمید ملکی
دوره 5، شماره 20 ، مهر 1394، ، صفحه 61-45
چکیده
هدف اصلی در این مقاله، بررسی و آزمون اثرات نامتقارن نوسانات نرخ ارز (بر حسب تکانههای مثبت و منفی) بر سرمایهگذاری بخش خصوصی در ایران است. برای بررسی شوکهای ارز در ابتدا با استفاده از فیلتر هودریک- پرسکات، شوکهای پیشبینی شده و شوکهای پیشبینی نشده مثبت و منفی استخراج شده است. در ادامه در تصریح معادله سرمایهگذاری بخش خصوصی ...
بیشتر
هدف اصلی در این مقاله، بررسی و آزمون اثرات نامتقارن نوسانات نرخ ارز (بر حسب تکانههای مثبت و منفی) بر سرمایهگذاری بخش خصوصی در ایران است. برای بررسی شوکهای ارز در ابتدا با استفاده از فیلتر هودریک- پرسکات، شوکهای پیشبینی شده و شوکهای پیشبینی نشده مثبت و منفی استخراج شده است. در ادامه در تصریح معادله سرمایهگذاری بخش خصوصی علاوه بر لحاظ این شوکها، تأثیر متغیرهای دیگر نظیر تولید ناخالص داخلی (بدون نفت) و سرمایهگذاری دولتی مورد توجه قرار گرفته است. برای این منظور با استفاده از الگوی خودبازگشتی با وقفههای توزیعی (ARDL) و همچنین الگوی تصحیح خطا (ECM)، وجود رابطه بلندمدت و کوتاهمدت میان سرمایهگذاری بخش خصوصی و عوامل مؤثر بر آن طی سالهای 1389- 1357 مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل حاکی از اثرات نامتقارن نرخ ارز بر سرمایهگذاری بخش خصوصی است به طوری که شوکهای مثبت نرخ ارز، اثرات بیشتری نسبت به شوکهای منفی دارند.
رشد اقتصادی
رضا اکبریان؛ علی قائدی
دوره 1، شماره 3 ، آذر 1390، ، صفحه 48-11
چکیده
یکی از مهمترین اهداف اقتصادی کشورها، ایجاد شرایط لازم جهت افزایش تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی میباشد. از جمله شرایط لازم جهت افزایش تولید و رشد اقتصادی، سرمایهگذاری در زیرساختهای اقتصادی است. سرمایهگذاری در زیرساختهای اقتصادی به طور کلی با افزایش بهرهوری عوامل تولید، گسترش محدوده بازار، تعادل عرضه و تقاضا، ایجاد ...
بیشتر
یکی از مهمترین اهداف اقتصادی کشورها، ایجاد شرایط لازم جهت افزایش تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی میباشد. از جمله شرایط لازم جهت افزایش تولید و رشد اقتصادی، سرمایهگذاری در زیرساختهای اقتصادی است. سرمایهگذاری در زیرساختهای اقتصادی به طور کلی با افزایش بهرهوری عوامل تولید، گسترش محدوده بازار، تعادل عرضه و تقاضا، ایجاد اثرات جانبی، ایجاد شرایط رقابتی بهتر و همچنین افزایش سطح رفاه باعث افزایش تولید و رشد اقتصادی میشوند. اهداف این تحقیق بررسی اثر سرمایهگذاری سرانه نیروی کار در زیرساختهای اقتصادی روی تولید ناخالص داخلی بدون نفت سرانه نیروی کار و همچنین بررسی رابطه متقابل سرمایه سرانه نیروی کار، تولید بدون نفت سرانه نیروی کار و سرمایهگذاری سرانه نیروی کار در زیرساختهای اقتصادی میباشد. بدین منظور از مدل خودتوضیح برداری (VAR) برای سالهای 1385-1340 استفاده شدهاست. نتایج تحقیق نشانمیدهد که در بلندمدت اثر سرمایهگذاری سرانه نیروی کار در زیرساختهای اقتصادی روی تولید ناخالص داخلی بدون نفت سرانه نیروی کار مثبت میباشد و سرمایهگذاری سرانه نیروی کار در زیرساخت ارتباطات بیشترین تأثیر و سرمایهگذاری سرانه نیروی کار در زیرساخت انرژی کمترین تأثیر را روی تولید ناخالص داخلی بدون نفت سرانه نیروی کار ایران دارد و در کوتاهمدت هیچ رابطه معنیداری بین رشد اقتصادی بدون نفت سرانه نیروی کار و رشد سرمایهگذاری سرانه نیروی کار در زیرساختهای اقتصادی وجود ندارد ولی اثر رشد سرمایه سرانه نیروی کار، روی رشد اقتصادی بدون نفت سرانه نیروی کار و سرمایهگذاری سرانه نیروی کار در زیرساختها معنیدار و مثبت میباشد.
رشد اقتصادی
مهدی فدایی خوراسگانی؛ سمیه نیری
دوره 1، شماره 1 ، دی 1389، ، صفحه 159-133
چکیده
در حوزه مسائل رشد و توسعه اقتصادی، تحلیلی تحولات فرهنگی جامعه از جایگاه ویژهای برخوردار است. شاخصهای فرهنگی میتواند هم به عنوان عاملی درون زا و هم عاملی برون زا از طریق تاثیر بر عوامل تولید (خصوصاً عامل انسانی) در رشد اقتصادی نقش داشته باشد. بررسی تحولات اقتصادی بدون توجه به مقوله توسعه فرهنگی امکان پذیر نیست. در ادبیات اقتصادی، ...
بیشتر
در حوزه مسائل رشد و توسعه اقتصادی، تحلیلی تحولات فرهنگی جامعه از جایگاه ویژهای برخوردار است. شاخصهای فرهنگی میتواند هم به عنوان عاملی درون زا و هم عاملی برون زا از طریق تاثیر بر عوامل تولید (خصوصاً عامل انسانی) در رشد اقتصادی نقش داشته باشد. بررسی تحولات اقتصادی بدون توجه به مقوله توسعه فرهنگی امکان پذیر نیست. در ادبیات اقتصادی، امروزه سرمایه محدود به سرمایههای فیزیکی نیست؛ بلکه شامل سرمایههای انسانی، فرهنگی، اجتماعی و طبیعی نیز میشود. مقاله حاضر، ابتدا به تحلیل وضع موجود برخی شاخصهای فرهنگی و روند تحولات آن در ایران پرداخته، سپس به چگونگی تاثیرگذاری این شاخصها بر رشد اقتصادی در ایران پرداخته است. هدف این مقاله تبیین و بررسی میزان تاثیرگذاری برخی شاخصهای فرهنگی بر رشد و توسعه اقتصادی در ایران طی سالهای 1387-1354 به روش الگوی خود رگرسیون با وقفههای توزیع شده (ARDL) میباشد. در این راستا از شاخص هائی همچون سطح دانش و سواد، نرخ خالص ازدواج، میزان استفاده از ظرفیت سینما، مطبوعات و هنجارهای اجتماعی، که شاخصهای منتخب تاثیر گذار فرهنگی بر عامل انسانی تولید و در نتیجه رشد اقتصادی بوده در مدل استفاده شده است. آزمون مدل طی سه مرحله انجام گردید: تحلیل پویا، تحلیل بلند مدت و آزمون تصحیح – خطا یا ECM. آزمون ثبات مدل نیز با استفاده از روشهای CUSUM و CUSUMQ انجام گردید. نتایج بهدست آمده بیانگر رابطه مثبت و کاملاً معناداری بین شاخصهای منتخب و رشد اقتصادی است و میزان این تاثیر در بلند مدت بیشتر از کوتاه مدت است.