رشد اقتصادی
فرهاد خداداد کاشی؛ سمانه نورانی آزاد؛ سمیه شاطری
چکیده
اگر چه رشد اقتصادی متأثر از رشد عوامل تولید است اما شیوه حکمرانی و اندازه دولت نیز بر رشد اقتصادی مؤثر میباشد. در این مطالعه تأثیر اندازه دولت و حکمرانی بر رشد اقتصادی کشورهای حوزه سند چشمانداز در بازه زمانی 2017-2006 ارزیابی میشود. بدینمنظور با استفاده از پایگاه اطلاعات بانک جهانی و دادههای 24 کشور حوزه سند چشمانداز (عمان، کویت، ...
بیشتر
اگر چه رشد اقتصادی متأثر از رشد عوامل تولید است اما شیوه حکمرانی و اندازه دولت نیز بر رشد اقتصادی مؤثر میباشد. در این مطالعه تأثیر اندازه دولت و حکمرانی بر رشد اقتصادی کشورهای حوزه سند چشمانداز در بازه زمانی 2017-2006 ارزیابی میشود. بدینمنظور با استفاده از پایگاه اطلاعات بانک جهانی و دادههای 24 کشور حوزه سند چشمانداز (عمان، کویت، ازبکستان، امارات، ترکیه، ترکمنستان، تاجیکستان، یمن، عربستان، پاکستان، قطر، لبنان، قزاقستان، قرقیزستان، گرجستان، عراق، ایران، اردن، مصر، بحرین، ارمنستان، آذربایجان، افغانستان و رژیم اشغالگر قدس)، اندازه بهینه دولت براساس روش پیشنهادی بارو ارزیابی و سپس با بهرهگیری از دادههای تابلویی و تکنیک گشتاورهای تعمیمیافته دومرحلهای غیرخطی تأثیر اندازه دولت و حکمرانی بر رشد اقتصادی این کشورها برآورد شده است. یافتههای تحقیق دلالت برآن دارد که متوسط اندازه بهینه دولت درکشورهای مورد مطالعه معادل 38/18 درصد تولید ناخالص داخلی بوده است. همچنین نتایج برآورد مدل مؤید آن است که در کشورهای با اندازه دولت کمتر از حد بهینه، رشد مخارج دولت اثر مثبت بر رشد اقتصادی دارد در حالیکه کشورهای با اندازه دولت بزرگتر از حد بهینه، مخارج دولت اثر منفی بر رشد اقتصادی داشته است. علاوه بر این، نتایج تحقیق بر این امر صحه گذاشت که رشد اقتصادی متأثر از نوع حکمرانی دولتها میباشد.
فرهاد خدادادکاشی؛ محمدنبی شهیکیتاش؛ سمانه نورانیآزاد
دوره 5، شماره 19 ، تیر 1394، ، صفحه 114-95
چکیده
هدف محوری این مقاله بررسی ارتباط میان ساختار بازار و رشد اقتصادی در ایران میباشد. در این مقاله برای ارزیابی ساختار بازار، ابتدا با استفاده از رویکرد لوپز و آزام (2002) شاخص مارکآپ درونزا استخراج شده و پس از آن ارتباط میان مارکآپ و رشد اقتصادی بر اساس مدل بارانوا (2013) بررسی شده است. در این تحقیق 131 صنعت کارخانهای ایران در کد ISIC چهاررقمی ...
بیشتر
هدف محوری این مقاله بررسی ارتباط میان ساختار بازار و رشد اقتصادی در ایران میباشد. در این مقاله برای ارزیابی ساختار بازار، ابتدا با استفاده از رویکرد لوپز و آزام (2002) شاخص مارکآپ درونزا استخراج شده و پس از آن ارتباط میان مارکآپ و رشد اقتصادی بر اساس مدل بارانوا (2013) بررسی شده است. در این تحقیق 131 صنعت کارخانهای ایران در کد ISIC چهاررقمی در بازه سالهای 1390-1374 انتخاب شده و قدرت بازاری، تغییرات حدسی، مارکآپ درونزا و اثرات آن بر رشد مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که با استناد به تغییرات حدسی در 91 درصد صنایع، بنگاهها به همکاری و هماهنگی با یکدیگر میپردازند. از طرفی در 2/94 درصد صنایع، شاخص لرنر و مارکآپ بهترتیب بالاتر از 1/0 درصد و 001/1 بوده است. همچنین نتایج حاصل از اثرات مارکآپ درونزا بر رشد اقتصادی نشان میدهد که با افزایش مارکآپ بهدلیل کاهش ضریب رقابت بین بنگاهها، رابطه منفی بین این دو متغیر وجود دارد. به عبارت دیگر رقابت محدود در اقتصاد کشور منجر به کاهش ضریب رشد اقتصادی در ایران شده است.