سید نظامالدین مکیان؛ مهدی امامی میبدی؛ سمانه عشری؛ زهره احمدی
دوره 3، شماره 11 ، شهریور 1392، ، صفحه 84-75
چکیده
عوامل متعددی بر عملکرد بنگاههای اقتصادی تأثیرگذار میباشند. دستهای از این عوامل خارج از تسلط و کنترل فعالان اقتصادی بوده که در ادبیات این حوزه با عنوان فضای کسب و کار شناخته میشود. اگرچه مفهوم فضای کسب و کار از دیرباز در نظریات و اندیشههای اقتصادی با تعاریف و عناوین دیگر مورد بررسی قرار گرفتهاند، اما از دهه 1990 تاکنون ...
بیشتر
عوامل متعددی بر عملکرد بنگاههای اقتصادی تأثیرگذار میباشند. دستهای از این عوامل خارج از تسلط و کنترل فعالان اقتصادی بوده که در ادبیات این حوزه با عنوان فضای کسب و کار شناخته میشود. اگرچه مفهوم فضای کسب و کار از دیرباز در نظریات و اندیشههای اقتصادی با تعاریف و عناوین دیگر مورد بررسی قرار گرفتهاند، اما از دهه 1990 تاکنون این مفهوم مورد توجه کشورها و نهادهای بینالمللی قرار گرفته به طوریکه بخشی از اهداف و سیاستگزاریهای کلان کشورها به بهبود فضای کسب و کار اختصاص مییابد. با درک اهمیت جایگاه این شاخص در اقتصاد ملی، این مطالعه سعی نموده است اولویتهای بهبود سهولت کسب و کار جهت رشد اقتصادی را در دو منطقه اقتصادی جهان یعنی کشورهای اسلامی منطقه منا و منطقه سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی مورد ارزیابی و مقایسه قرار دهد. این پژوهش تأثیر مهمترین عوامل مؤثر بر فضای کسب و کار؛ یعنی شاخصهای سهولت شروع کسب و کار، اخذ اعتبار، حمایت از سرمایهگذار، پرداخت مالیات، تجارت فرامرزی واجرای قراردادها را در دو منطقه مذکور طی دوره 1386 تا 1391با استفاده از روش رگرسیونی دادههای تابلویی ارزیابی مینماید. با توجه به نتایج به دست آمده و همچنین وضعیت نسبتاً مطلوب فضای کسب و کار در منطقه سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی، لازم است کشورهای اسلامی منطقه منا برای بهبود در فضای کسب و کار شاخصهای تجارت فرامرزی و اخذ اعتبار را در سیاستگزاریهای اقتصادی خود مورد توجه ویژه قرار دهند.
سید نظام الدین مکیان؛ آزاده سعادت خواه
دوره 2، شماره 5 ، اسفند 1390، ، صفحه 68-45
چکیده
تعاریف متعددی از مفهوم فقر ارائه شده که از نظر روش شناختی ماهیت متفاوتی دارند. همچنین، روش های متفاوتی برای اندازه گیری حداقل معاش ارائه شده است. یکی از این تعاریف، خط فقر نسبی است که عبارتست از عدم توانایی خانوارها در تأمین یک سطح معین از استانداردهای زندگی که لازم و مطلوب تشخیص داده می شود. در این پژوهش، برای برآورد حداقل معاش در مناطق ...
بیشتر
تعاریف متعددی از مفهوم فقر ارائه شده که از نظر روش شناختی ماهیت متفاوتی دارند. همچنین، روش های متفاوتی برای اندازه گیری حداقل معاش ارائه شده است. یکی از این تعاریف، خط فقر نسبی است که عبارتست از عدم توانایی خانوارها در تأمین یک سطح معین از استانداردهای زندگی که لازم و مطلوب تشخیص داده می شود. در این پژوهش، برای برآورد حداقل معاش در مناطق شهری یزد از مؤلفه های هشت گروه اصلی کالایی شامل: خوراکیها، پوشاک، مسکن، لوازم و اثاثه، بهداشت و درمان، حمل و نقل، تفریح و تحصیل و گروه متفرقه به همراه شاخص قیمت آنها که توسط مرکز آمار ایران منتشر شده، استفاده کردهایم. برای تخمین حداقل معاش از روش تابع تقاضای سیستم مخارج خطی استفاده شده است. براساس برآورد این مطالعه حداقل معاش در مناطق شهری یزد برای سال 1379- سال اول برنامه سوم- برابر 442,061,10 ریال بوده که در سال 1388- سال پایانی برنامه چهارم توسعه - به رقم 819,585,33 ریال رسیده است. نتایج نشان میدهند که شاخص های نسبت سرشمار و نسبت شکاف درآمدی در سال 1379 به ترتیب 14/25 و 36/40 درصد بوده که در سال 1388 به 76/18 و 77/36 درصد رسیده است. همینطور با مقایسه میانگین شاخص استاندارد زندگی در سال های برنامه سوم توسعه با سال های برنامه چهارم در می یابیم که وضعیت فقر در برنامه چهارم نسبت به برنامه سوم توسعه یک درصد بهتر شده است؛ هرچند حداقل معاش در برنامه چهارم توسعه نسبت به برنامه سوم افزایش یافته است.