نوع مقاله : پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
2 دانشیار بخش اقتصاد دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
3 استادیار بخش حسابداری دانشگاه شیراز، شیراز، ایران
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، تعیین مدل اجرایی سیاست الزام سهم داخلی در برنامه سرمایهگذاری خارجی طرحها و پروژههای بزرگ-مقیاس میباشد. از آنجایی که تصمیمات سرمایهگذاری به شدت به ساختار هزینه تولید وابسته هستند، برای دستهبندی و سادهسازی اطلاعات هزینه به نحو مطلوب، از روش «مدلسازی هزینه سیستمها» (SCM)استفاده شده است. اجرای سیاست الزام سهم داخل با هدف حمایت از تولید داخل و انتقال تکنولوژی و درونزا کردن کل فرایند تولید اعمال میشود. به منظور حمایت از تولید داخل از گزینههای دیگری مانند سیاست اعطای یارانه به تولید داخل و اخذ تعرفه از کالای وارادتی نیز استفاده میشود. بنابراین در این پژوهش، سیاست الزام سهم داخل با توجه به اصول و الزامات حاکم بر تجارت بینالملل که از طریق سازمان تجارت جهانی و دیگر سازمانها و نهادهای بینالمللی اعمال میشود، با سایر گزینههای معمول مقایسه و بررسی شده است و در نهایت، مدل پیشنهادی برای الزام سهم داخل در پروژههای نفت و گاز تدوین شده است. این مدل برای یک پالایشگاه گازی با ظرفیت پالایش روزانه 20 میلیون متر مکعب گاز طبیعی ناخالص، تعیین شده و میزان سهم بهینه داخل و خارج مشخص گردیده است که در پروژه مورد بررسی سهم داخل برابر 6/49 درصد و سهم شرکت خارجی سرمایهگذار 6/50 درصد برآورد شده است. اثرات رفاهی ناشی از الزام سهم داخل از طریق مقایسه این سیاست با سیاست اعمال تعرفه بر سرمایهگذار خارجی نیز اندازهگیری و تشریح گردیده است. میزان رفاه عمومی ناشی از سیاست الزام سهم داخل در پروژه مورد بررسی، معادل 220 میلیون دلار برآورد شده است.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Optimizing the Percentage of Domestic Sector Participation in Joint Ventures in the Iranian Economy (Case Study of the Oil and Gas Industry)
نویسندگان [English]
- َAmin Arabi 1
- Hossein Marzban 2
- Javad Moradi 3
- Ahmad Sadraei Javaheri Sadraei Javaheri 2
1 Ph.D. Student of Economics, Shiraz University, Shiraz, Iran
2 Associate Professor of Economics, Shiraz University, Shiraz, Iran
3 Assitant Professor of Accounting, Shiraz University, Shiraz, Iran
چکیده [English]
The main objective of this research is to determine the executive model of the policy of the requirement of the internal contribution to the program of foreign investment in large-scale projects. Since the investment decisions are heavily dependent on the production cost structure, the "cost modeling of systems" (SCM) method has been used to categorize and simplify the cost information in a desirable manner. Implementation of the internal commitment policy is aimed at supporting domestic production and technology transfer, and the deregulation of the entire production process. In order to support domestic production, there are other options, such as subsidy policies for domestic production and tariffs for goods and services. Therefore, in this research, the internal demand policy, in accordance with the principles and requirements governing international trade, applied through the World Trade Organization and other international organizations and institutions, is compared with other common choices. Finally, the proposed model has been developed for the requirement of internal contributions to oil and gas projects. The model has been determined for a gas refinery with a daily refueling capacity of 20 million cubic meters of gross natural gas, and the optimal share of domestic and foreign investment has been identified. In the project, the share of domestic sector is equal to 49.6% and the share of the foreign investor is 6 / 50% estimated. The welfare effects of the internal contribution requirement are also measured and described by comparing this policy with the policy of applying foreign investor's tariffs. The amount of public welfare resulting from the required internal contribution policy in the project under consideration is estimated at $ 220 million.
کلیدواژهها [English]
- Requirement for Internal Contribution
- Cost Modeling
- Gas Refinery
- Tariff
- Subsidy