با همکاری مشترک دانشگاه پیام نور و انجمن اقتصاد انرژی ایران

نوع مقاله : پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه الزهرا (س)، تهران، ایران

2 کارشناس ارشد توسعه اقتصادی و برنامه‌ریزی دانشگاه الزهرا (س)، تهران، ایران

3 دکتری اقتصاد دانشگاه سمنان، سمنان ایران

چکیده

رشد اقتصادی یکی از مهم‌ترین اهداف اقتصاد به شمار می‌آید و تأثیر انکارناپذیری در بهبود سطح رفاه افراد جامعه دارد. شناخت عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی همواره مورد ‌توجه اقتصاد‌دانان بوده است. عوامل متعددی نظیر ارتقاء بهره‌وری نیروی‌کار، انباشت سرمایه، مخارج دولت، پیشرفت تکنولوژی، در کنار توهم مالی بر رشد اقتصادی اثر دارند. توهم مالی منبع بی‌اعتمادی بین دولت و مردم است که از کانال بودجه دولت و درآمد‌های مالیاتی روی رشد اقتصادی اثر می‌گذارد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین توهم مالی و رشد اقتصادی ایران در سال‌های ‌93-‌57 است. مطالعه شامل دو مرحله است: در مرحله اول، توهم مالی در چارچوب الگوی ارتباطات خطی ساختاری نرم‌‌افزار لیزرل (LISRE) تصریح و با استفاده از داده‌های بانک مرکزی و مرکز آمار ایران طی سال‌های 93-57، برآورد شده است. نتایج نشان می‌دهند مهم‌ترین متغیر تعیین‌کننده اندازه توهم مالی در ایران، بار مالیاتی است که سیاست‌گذاران سعی در پنهان‌کردن این با‌ر مالیاتی از طریق ایجاد توهم بدهی دولت و توهم مخارج مصرفی بخش خصوصی نسبت به سطوح بدهی عمومی را دارند. در مرحله دوم پس از برآورد توهم مالی، رابطه آن با رشد اقتصادی به کمک مدل خود ‌توضیح‌برداری با وقفه‌های‌گسترده ‌ARDL مورد بررسی قرار گرفته است. یافته‌های ‌حاصل از آزمون نشان می‌دهند که توهم مالی در‌ کوتاه‌مدت و بلند‌مدت اثر منفی و معناداری بر رشد اقتصادی در کشور ایران دارد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Investigating the Relationship between Fiscal Illusion and Economic Growth in Iran During 1978-2014

نویسندگان [English]

  • Fatemeh Bazazan 1
  • Sahar Zare Joneghani 2
  • Solmaz Safari 3

1 Associate Professor of Economics, Alzahra University, Tehran, Iran

2 M.A. in Economic Development and Planning, Alzahra University, Tehran, Iran

3 Ph.D. in Economics, Semnan University, Semnan, Iran

چکیده [English]

Economic growth is considered as one of the most important goals of the economy and has an undeniable effect on improving the welfare of the community. Knowing the factors affecting economic growth has always been an issue for economists. Several factors such as promoting labor force productivity, capital accumulation,‌ government's expenditures, technological progress, as well as fiscal illusions affect economic growth. Fiscal illusion is the source of distrust between the government and the people, which influences the economic growth through the channel of state budget and tax revenues. The purpose of this study is to investigate the relationship between fiscal illusions and economic growth in Iran during the period of 1978-2014. The study consists of two steps: firstly, the fiscal illusions in the context of the model of LISRE software (Linear Structural Relationships) are determined and measured by the data given from the Central Bank and the Statistics Center of Iran during the years of 1978-2014. The results indicate that the most important determinant of the size of fiscal illusions in Iran is the tax burden that policy makers try to conceal by creating government debt illusions and illusions of private sector expenditures on public debt levels. In the second step, after estimating the fiscal illusion, its relationship with economic growth has been investigated using the ARDL model. The findings of the test show that fiscal illusions have a negative and significant effect on the economic growth in Iran in both short and long terms.

ابراهیمی، صلاح (1391). "برآورد حجم قاچاق کالا در ایران به روش فازی". پایان‌نامه کارشناسی ارشد، گروه علوم اقتصادی، دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی، دانشگاه شهید چمران اهواز.
ابریشمی، حمید (1388). "اقتصادسنجی کاربردی (رویکردهای نوین)". با همکاری دکتر محسن مهرآرا، چاپ اول، انتشارات دانشگاه تهران.
ابونوری، اسمعیل و لاجوردی، حسن (1395). "برآورد شاخص آسیب‌پذیری و تاب‌آوری اقتصادی به روش پارامتریکی: بررسی موردی کشورهای عضو اوپک". فصلنامه نظریه‌های کاربردی اقتصاد، دوره 3، شماره 3، ‌44-25.
استادی، حسین (1395). "عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی ایران و اثر افزایش قیمت حامل‌های انرژی". فصلنامه علمی پژوهشیپژوهش‌های رشد و توسعه اقتصادی‌، شماره 24، 141-129.
جلال‌آبادی، اسدالله و بهرامی، جاوید (1389). "عوامل تعیین‌ کننده رشد اقتصادی در گروه کشورهای مختلف (رویکردی نو به عوامل تعیین کننده رشد اقتصادی)". فصلنامه اقتصاد مقداری (بررسی‌های اقتصادی سابق)، دوره 7، شماره 1، 51-23.
غواصی‌کناری، محمد و سهرابی، حسینعلی (1393). "توهم مالی و ابزارهای ‌حسابداری". دانش حسابداری، دوره 5، شماره 17، 28-7.
فطرس، محمدحسن و دلائی میلان، علی (1395). "بررسی اقتصاد زیرزمینی و فرار مالیاتی در چارچوب مدل‌های تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE)". فصلنامه علمی پژوهشی پژوهش‌های رشد و توسعه اقتصادی، دوره 7، شماره 25، 80-61.
مداح، مجید و صادقی، فرزانه (1392). "بررسی روند توهم مالی در اقتصاد ایران (رهیافت مدل شاخص چند‌گانه‌-‌ علل چند‌گانه)". فصلنامه اقتصاد مقداری (بررسی اقتصادی سابق)، دوره 10، شماره 3، 113-85.
مداح، مجید و فراهتی، محبوبه (1394). "تحلیل تجربی توهم مالی در ایران (با تأکید بر نقش مالیات‌های غیر‌مستقیم)". پژوهشنامه مالیات، شماره 29، 97-67.
مداح، مجید و محمدنیا‌ سروری، زینب (1395). "بررسی رابطه بین فساد اقتصادی، اقتصاد سایه‌ای و آلودگی محیط زیست در کشورهای منتخب اوپک (رهیافت لیزرل)". فصلنامه اقتصاد مقداری (بررسی‌های اقتصادی سابق)، دوره 13، شماره 4، 18-1.
مداح، مجید؛ جیحون تبار، فوزیه و رضاپور، زهره (1393). "توهم مالی و تقاضا برای مخارج دولت در اقتصاد ایران". تحقیقات اقتصادی، دوره 49، شماره 4، 750-729.
مداح، مجید؛ جیحون‌تبار، فوزیه و رضاپور، زهره (1393). "تحلیل تجربی پویایی مخارج عمومی در اقتصاد ایران در چارچوب مدل رأی‌دهنده میانه و با وجود توهم مالی". فصلنامه پژوهش‌ها و سیاست‌های اقتصادی‌، شماره 72، ‌‌216-197.
مداح، مجید؛ صفری، سولماز و صادقی، فرزانه (1395). "ارتباط توهم مالی و اقتصاد سایه‌ای در ایران". فصلنامهپژوهش‌هاوسیاست‌هایاقتصادی، شماره 78، 144-121.
ویرا، آرماندو لوئیس (2011). "لیزرل محاوره‌ای در عمل: شروع با یک رهیافت SIPLIS". ترجمه زراءنژاد، منصور و ابراهیمی، صلاح؛ انتشارات نور علم.
 

 

 
Abbott, A. & Jones, P. (2015). “Fiscal Illusion and Cyclical Government Expenditure: State Government Expenditure in The United States”. Scottish Journal of Political Economy, 63(2), 177-193.
Amusa, H., Mabunda, R. & Mabugu, R. (2008). “Fiscal Illusion at the Local Sphere: an Empirical Test of The Flypaper Effect Using South African Municipal Data”. South African Journal of Economics, 76(3), 1-23.
Buehn, A., Dell’Anno, R. & Schneider, F. (2012). “Fiscal Illusion and The Shadow Economy: Two Sides of The Same Coin?”. Munich Personal Repec Archive, University Library of Munich, Germany, 1-31.
Cziraky, D. (2004). “Estimation of Dynamic Structural Equation Models with Latent Variables”. Metodoloski Zvezki, (1)1, 185-204.
Dell’Anno, R. & Mourao, P. (2012). “Fiscal Illusion around the World: An Analysis Using the Structural Equation Approach”. Public Finance Review, 40(2), 270-299.
Dell'Anno, R. & Dollery, B. (2012). “Comparative Fiscal Illusion: A Fiscal Illusion Index for The European Union.” Munich Personal Repec Archive, University Library of Munich, Germany, NO.42537, 1-29.
Dollery, B. & Worthington, A. (1996). “The Empirical Analysis of Fiscal Illusion”. Journal of Economic Surveys, 10(3), 261-297.
Gemmell, N., Morrissey, O. & Pinar, A. (2000). “Fiscal Illusion and Political Accountability : Theory and Evidence from Two Local Tax Regimes in Britain”. Public Choice, 110, 199–224.
Gerard, T. & Ngangue, N. (2015). “Does Fiscal Illusion Impact Budget Policy? A Panel Data Analysis”. International Journal of Economics and Finance, 5(1), 240-248.
Heyndels, B. & Smolders, C. (1994). “Fiscal Illusion at The Local Level: Empirical Evidence For The Flemish Municipalities”. Public Choice, 80, 325-338.
Mourão, P. R. (2008). “The Consequences of Fiscal Illusion on Economic Growth”. E-Journal of Tax Research, 6(2), 82−89.
Oates, W. E. (1988). “On the Nature and Measurement of Fiscal Illusion: A Survey”. in Taxation and Fiscal Federalism: Essays in Honour of Russell Mathews, G. Brennan et al., eds., Sydney: Australian National University Press, 65-82.
Pesaran, M. H. & Pesaran, B. (1997). “Microfit 4.0: An Interactive Econometric Software Package”. Oxford University Press, 1-224.
Wagner, R. E. (1976). “Revenue Structure, Fiscal Illusion and Budgetary Choice”. Public Choice, 25, 45-61.