اقتصاد کلان
محمد مهدی زارع شحنه؛ زهرا نصراللهی؛ حجت پارسا
چکیده
نیروی انسانی یکی از ارکان و عناصر اصلی رشد و توسعه هر کشوری به شمار میآید. در این جهت زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه، نقشی تعیینکننده در پیشبرد اهداف رشد و توسعه دارند. بنابراین اولاً میبایست در برنامهریزیها و سیاستگذاریها این بخش از جامعه را مورد توجه قرار داد. ثانیاً سیاستگذاریهای مختلف میتواند تأثیرات متفاوتی ...
بیشتر
نیروی انسانی یکی از ارکان و عناصر اصلی رشد و توسعه هر کشوری به شمار میآید. در این جهت زنان به عنوان نیمی از جمعیت جامعه، نقشی تعیینکننده در پیشبرد اهداف رشد و توسعه دارند. بنابراین اولاً میبایست در برنامهریزیها و سیاستگذاریها این بخش از جامعه را مورد توجه قرار داد. ثانیاً سیاستگذاریهای مختلف میتواند تأثیرات متفاوتی بر کمّیت و کیفیت عملکرد آنان به جای بگذارد. یکی از جنبههای مرتبط با این بحث، نحوه اثرگذاری سیاستهای کلان اقتصادی بر میزان مشارکت زنان در بازار کار و شکاف جنسیتی در اشتغال است. لذا این مقاله، در چارچوب یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی نیوکینزی، به بررسی تأثیر شوکهای پولی، مالی و نفتی بر متغیرهای کلان اقتصادی از جمله تولید، اشتغال زنان و مردان، اشتغال کل و نابرابری جنسیتی در بازار کار ایران میپردازد. نتایج نشان میدهد که تمامی شوکها (شوک پولی، مالی و نفتی)، موجب افزایش تولید، اشتغال زنان و مردان، و اشتغال کل میشوند. این شوکها، اشتغال مردان را بیش از اشتغال زنان افزایش میدهند، در نتیجه، نابرابری جنسیتی در بازار کار افزایش مییابد.
رشد اقتصادی
کیومرث امیری؛ علی اصغر انواری رستمی؛ مهرداد قنبری؛ بابک جمشیدی نوید
چکیده
از آنجا که نظام مالیاتی منبع اصلی درآمد دولت و ابزار سیاست مالی برای توزیع درآمد و ثروت بوده و حساسیت زیادی نسبت به نوسانات اقتصادی و شوکهای تولید ناخالص داخلی دارد، عامل تعیین کننده در تحقق اقتصاد تلقی میشود. بنابراین تحول نظام مالیاتی در راستای بهبود وضعیت آن به لحاظ کارکردهای آن و در راستای دستیابی به اهداف مدنظر در قانون برنامه ...
بیشتر
از آنجا که نظام مالیاتی منبع اصلی درآمد دولت و ابزار سیاست مالی برای توزیع درآمد و ثروت بوده و حساسیت زیادی نسبت به نوسانات اقتصادی و شوکهای تولید ناخالص داخلی دارد، عامل تعیین کننده در تحقق اقتصاد تلقی میشود. بنابراین تحول نظام مالیاتی در راستای بهبود وضعیت آن به لحاظ کارکردهای آن و در راستای دستیابی به اهداف مدنظر در قانون برنامه ششم به ویژه اهداف کمی آن، امری ضروری میباشد. از این رو پژوهش حاضر، در ابتدا به بررسی وضعیت فعلی نظام مالیاتی در چارچوب شاخصهای مالیاتی و تبیین هدفگذاریهای برنامه ششم در خصوص هریک از این شاخصها پرداخته و سپس با توجه به چالشهای عمده نظام مالیاتی کشور، برنامههایی به منظور ایجاد تحول در نظام مالیاتی کشور ارائه خواهد شد. هدف این پژوهش، از یک طرف ارزیابی نظام مالیاتی کشور است و از طرف دیگر رتبهبندی سامانهای منتخب امور مالیاتی میباشد. برای شناسایی نظام مالیاتی در ابتدا توسط خبرگان، مؤلفههای اصلی شناسایی شده توسط 10 خبره با رویکرد دلفی ارزیابی شده و در نهایت 31 مؤلفه که در نظام مالیاتی احتمال وجود آن میرفت، شناسایی شدند. سپس مؤلفههای شناسایی شده با روش DANP ارزیابی شدند و ناکار آمدی سیستم حقوقی به عنوان مهمترین مؤلفه معرفی شد. همچنین؛ نتایج ویکور نشان داد رتبه بندی سازمانها، ابتدا سازمان امور مالیاتی استان البرز، سپس سازمان امور مالیاتی استان تهران و رتبه سوم نیز به سازمان امور مالیاتی استان کرمانشاه تعلق گرفت.