اقتصاد کلان
مریم حیدریان؛ آمنه شهیدی
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی این موضوع، نقش میانجی و تعاملی حکمرانی در رابطه بدهی و رشد اقتصادی را در منتخبی از کشورهای جهان مورد ارزیابی قرار میدهد. برای این منظور، کشورهای منتخب در چهار گروه: 1- کشورهای با بدهی بالا و حکمرانی بالا؛ 2- کشورهای با بدهی پایین و حکمرانی بالا؛ 3- کشورهایی با بدهی پایین و حکمرانی پایین و 4- کشورهای با بدهی بالا ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی این موضوع، نقش میانجی و تعاملی حکمرانی در رابطه بدهی و رشد اقتصادی را در منتخبی از کشورهای جهان مورد ارزیابی قرار میدهد. برای این منظور، کشورهای منتخب در چهار گروه: 1- کشورهای با بدهی بالا و حکمرانی بالا؛ 2- کشورهای با بدهی پایین و حکمرانی بالا؛ 3- کشورهایی با بدهی پایین و حکمرانی پایین و 4- کشورهای با بدهی بالا و حکمرانی پایین دستهبندی شده و مدلهای در نظر گرفته شده در قالب روش خودرگرسیون با وقفههای توزیعی پانلی، طی دوره زمانی 2002- 2023 برآورد شده است. نتایج برآورد مدل مربوط به اثر بدهی (در کنار متغیرهایی همچون سرمایهگذاری، درجه بازی تجاری، نرخ مشارکت نیروی کار، نرخ تورم) بر رشد اقتصادی، حاکی از آن است که در کوتاهمدت در هر چهار گروه کشورها، بدهی باعث کاهش رشد اقتصادی شده است اما در بلندمدت، افزایش رشد اقتصادی صرفاً کشورهای دارای حکمرانی بالا را به همراه داشته است. همچنین زمانی که اثر حکمرانی خوب در کنار بدهیهای دولت به صورت تعاملی بر رشد اقتصادی مورد برازش قرار گرفته است، در تمامی گروه کشورها، اثر منفی بدهی را کاهش یا اثر مثبت بلندمدت آن را افزایش داده است. بر اساس یافتههای پژوهش میتوان استدلال کرد که حکمرانی متغیری اثرگذار بر رابطه بدهی و رشد است؛ به عبارت دیگر، بافت و ساختار حاکمیتی در کشورها میتواند در مدیریت مؤثر بدهیهای دولت و رشد بیشتر سرمایهگذاری مولد و متعاقبلاً رشد اقتصادی، نقش مهمی را ایفا نماید.
اقتصاد کلان
علی فلاحتی؛ مریم حیدریان
چکیده
در یک سیستم اقتصادی، فعالیتهای دولت نقشی اساسی در رشد و توسعه اقتصادی کشورها ایفا میکند، اما افزایش این فعالیتها تا آستانهای خاص اثر مثبت بر رشد اقتصادی دارد و از آن آستانه به بعد افزایش بیش از حد فعالیتهای دولت نه تنها اثر مثبتی بر رشد اقتصادی ندارد، بلکه این فعالیتها از موانع اصلی رشد محسوب میشوند. از جمله این فعالیتها ...
بیشتر
در یک سیستم اقتصادی، فعالیتهای دولت نقشی اساسی در رشد و توسعه اقتصادی کشورها ایفا میکند، اما افزایش این فعالیتها تا آستانهای خاص اثر مثبت بر رشد اقتصادی دارد و از آن آستانه به بعد افزایش بیش از حد فعالیتهای دولت نه تنها اثر مثبتی بر رشد اقتصادی ندارد، بلکه این فعالیتها از موانع اصلی رشد محسوب میشوند. از جمله این فعالیتها میتوان به مخارج سرمایهای دولت و بدهیهای عمومی اشاره نمود که در این مطالعه تلاش شده است با استفاده از دادههای استانی و مدل رگرسیون انتقال ملایم پانلی (PSTR) به بررسی اثرات آستانهای و غیرخطی سرمایهگذاری دولتی و بدهی عمومی بر تولید ناخالص داخلی در دو مدل مجزا طی دوره زمانی 1395-1379 پرداخته شود. نتایج آزمون خطی بودن، وجود رابطه غیرخطی بین متغیرهای مورد بررسی را نشان میدهد، همچنین لحاظ نمودن یک تابع انتقال با یک پارامتر آستانهای که بیانگر یک مدل دو رژیمی است، برای تصریح رابطه غیرخطی بین متغیرهای مورد مطالعه کفایت میکند. نتایج مربوط به برآورد مدلها نشان میدهد که بدهیهای عمومی و سرمایهگذاری در رژیم اول دارای اثرگذاری مثبتی بر تولید هستند ولی با عبور از حد آستانهای و وارد شدن به رژیم دوم، شدت این اثرگذاری بیشتر شده و منفی میشوند. به نظر میرسد این نتیجه به دلیل اثر برونرانی بر بخش خصوصی و افزایش بدهیهای عمومی به واسطه افزایش مخارج سرمایهای دولت میباشد و فرضیه منحنی لافر را تأیید میکند.