نابرابری درآمد
مهدی زاهد غروی؛ میثم حداد؛ فاطمه صادق پور؛ محمد رضا محمدی
چکیده
نابرابری توزیع درآمد یکی از چالشها و مسایل هر اقتصادی است. اگر نابرابری توزیع درآمد به شدت افزایش یابد، نارضایتی اجتماعی دامن زده میشود و خطر ناآرامیهای اجتماعی و سیاسی به شدت افزایش مییابد. با توجه به اهمیت رابطه رشد اقتصادی با نابرابری توزیع درآمد و امکان تفاوت این ارتباط در کشورهای مختلف این پژوهش ارتباط بین رشد اقتصادی ...
بیشتر
نابرابری توزیع درآمد یکی از چالشها و مسایل هر اقتصادی است. اگر نابرابری توزیع درآمد به شدت افزایش یابد، نارضایتی اجتماعی دامن زده میشود و خطر ناآرامیهای اجتماعی و سیاسی به شدت افزایش مییابد. با توجه به اهمیت رابطه رشد اقتصادی با نابرابری توزیع درآمد و امکان تفاوت این ارتباط در کشورهای مختلف این پژوهش ارتباط بین رشد اقتصادی و نابرابری توزیع درآمد در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه و اقتصادهای در حال گذار را با روش دادههای ترکیبی در دوره زمانی 2003 تا 2019 بررسی کرده است. یافتههای پژوهش دلالت دارند در کشورهای توسعه یافته منحنی کوزنتس U شکل معکوس تایید نشده است اما در کشورهای در حال توسعه تایید شده است. همچنین در اقتصادهای در حال گذار رابطه رشد اقتصادی با نابرابری توزیع درآمد، درجه دوم نبوده و به صورت خطی و معکوس بوده است. از نتایج این مطالعه میتوان در برنامه ریزی و اتخاذ تصمیم برای توزیع درآمد در بین کشورهای مختلف براساس درجه توسعه یافتگی و پیشبینی رشد اقتصادی آنها استفاده کرد.
اقتصاد کلان
سمیه حسنوند؛ منصور زراءنژاد؛ امیرحسین منتظرحجت
دوره 6، شماره 22 ، فروردین 1395، ، صفحه 118-103
چکیده
اقتصاد سایه یک پدیده واقعی با مفاهیم مهم و پیچیده است که نیاز به توجه و مطالعهای عمیق دارد. برای همه کشورهای جهان و بهویژه کشورهای در حال توسعه که از حجم گستردهتری از این فعالیتها برخوردار هستند، همواره نگرانیهایی در مورد روند رو به رشد اقتصاد سایه وجود دارد. به دلیل ماهیت پنهان اقتصاد سایه و ثبتنشدن آن، آمار رسمی وضعیت ...
بیشتر
اقتصاد سایه یک پدیده واقعی با مفاهیم مهم و پیچیده است که نیاز به توجه و مطالعهای عمیق دارد. برای همه کشورهای جهان و بهویژه کشورهای در حال توسعه که از حجم گستردهتری از این فعالیتها برخوردار هستند، همواره نگرانیهایی در مورد روند رو به رشد اقتصاد سایه وجود دارد. به دلیل ماهیت پنهان اقتصاد سایه و ثبتنشدن آن، آمار رسمی وضعیت دقیقی از اقتصاد دولت را نشان نمیدهد و از آنجا که این آمار برای سیاستگذاریها به کار گرفته میشوند، ارقام و اطلاعات نادرست ممکن است منجر به پاسخهای سیاستی نامناسب شود. در پژوهش حاضر، هدف آن است تا اثر نرخ بیکاری بر اقتصاد سایه برای 67 کشور در حال توسعه و طی دوره 2009-1999 مورد بررسی قرار داده شود. روش تجزیه و تحلیل مقاله رویکرد گشتاورهای تعمیمیافته سیستمی (System GMM) است. در مجموع، نتایج حاصل از این رویکرد نشاندهنده آن است که در کشورهای مورد مطالعه نرخ بیکاری تأثیری مثبت بر اقتصاد سایه دارد.