رشد اقتصادی
محمد علی احسانی؛ حمید لعل خضری؛ صالح طاهری بازخانه
چکیده
وضعیت نامطلوب رشد اقتصادی و بدهی دولت به نظام بانکی دو چالش مهم برای اقتصاد ایران به شمار میروند. با توجه به اهمیت این متغیرها در اقتصادکلان، بررسی نحوهی ارتباط بین آنها با استفاده از روشهای نوین اقتصادسنجی میتواند دلالتهای مفیدی را برای سیاستگذاران فراهم کند. از اینرو، پژوهش حاضر با به کارگیری رهیافتهای خودرگرسیون ...
بیشتر
وضعیت نامطلوب رشد اقتصادی و بدهی دولت به نظام بانکی دو چالش مهم برای اقتصاد ایران به شمار میروند. با توجه به اهمیت این متغیرها در اقتصادکلان، بررسی نحوهی ارتباط بین آنها با استفاده از روشهای نوین اقتصادسنجی میتواند دلالتهای مفیدی را برای سیاستگذاران فراهم کند. از اینرو، پژوهش حاضر با به کارگیری رهیافتهای خودرگرسیون برداری آستانهای و علّیت طیفی طی دوره 1395-1353 شواهد جدیدی از ارتباط این دو متغیر را آشکار میکند. نتایج نشان میدهند که بدهی دولت به نظام بانکی اثر دوگانه و غیرخطی بر رشد اقتصادی دارد. به گونهای که اگر نسبت بدهی به تولید کمتر از 2/18% باشد، اثرگذاری مثبتی بر رشد اقتصادی دارد. اما با عبور از مقدار آستانهی برآوردی، اثر مخرب آن بر رشد اقتصادی نمود پیدا میکند. تأثیرپذیری بدهی بانکی از رشد اقتصادی نیز غیرخطی و معکوس است. افزون بر این، در کوتاهمدت و میانمدت رابطهی علّی دو سویه بین این دو متغیر برقرار است. اما، در بلندمدت جریان علّیت از رشد اقتصادی به بدهی بانکی دولت است
رشد اقتصادی
سعید کریمی پتانلار؛ احمد جعفری صمیمی؛ حمید لعل خضری
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر سیاست تحکیم مالی مبتنی بر شوکهای درآمدی و هزینهای بر متغیرهای اقتصاد کلان کشور است. در این راستا با استفاده از روش اتورگرسیون برداری عامل افزوده (FAVAR) تأثیر شوکهای درآمدی و شوکهای هزینهای دولت بر متغیرهای رشد تولید حقیقی، رشد سرمایهگذاری، رشد مصرف بخش خصوصی و تورم در بازه زمانی 1363:1-1394:4 مطالعه شده ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر سیاست تحکیم مالی مبتنی بر شوکهای درآمدی و هزینهای بر متغیرهای اقتصاد کلان کشور است. در این راستا با استفاده از روش اتورگرسیون برداری عامل افزوده (FAVAR) تأثیر شوکهای درآمدی و شوکهای هزینهای دولت بر متغیرهای رشد تولید حقیقی، رشد سرمایهگذاری، رشد مصرف بخش خصوصی و تورم در بازه زمانی 1363:1-1394:4 مطالعه شده است. نتایج حاصل از الگوهای پژوهش حکایت از آن دارد که آثار ابزار سیاست تحکیم مالی بر متغیرهای اقتصاد کلان کشور متفاوت بوده و ارائه ابزار سیاستی یکسان جهت تأثیرگذاری مناسب بر تمام متغیرهای مورد نظر دشوار است. بنابراین با تأکید بر هدف رشد تولید حقیقی که عامل مهم و تأثیرگذار در اقتصاد است و سایر متغیرهای اقتصاد کلان را تحت تأثیر قرار میدهد، میتوان عنوان نمود که در کوتاهمدت که شامل 4 فصل میشود، کاهش مخارج عمومی و افزایش درآمدهای دولت منجر به کاهش تولید در پاسخ به واکنش منفی سرمایهگذاری و مصرف بخش خصوصی میشود و تورم کاهش مییابد. بنابراین در کوتاهمدت سیاست مناسب تحکیم مالی ترکیبی از سیاست کاهش مخارج و افزایش درآمد است و به طور مشخص سیاست کاهش مخارج جاری و افزایش مالیات بر واردات است. در میانمدت و بلندمدت که به ترتیب شامل 8 و 16 فصل میباشد رشد تولید حقیقی نسبت به سیاست کاهش مخارج کل واکنش مثبتی از خود نشان میدهد و کاهش مخارج جاری و مخارج امور اجتماعی دولت به عنوان ابزار تحکیم مالی معرفی میگردد.