نویسندگان
1 دانشیار دانشکده اقتصاد، دانشگاه مازندران
2 دانشجوی دکتری اقتصاد سنجی، دانشگاه مازندران
چکیده
تجریه و تحلیل اقتصادی از مشارکت زنان در بازار کار از زمان مینسر(1962Mincer;) و کاین (1966Cain;) توجه زیادی را در ادبیات اقتصاد به خود جلب کردهاست. در سالهای اخیر نرخ مشارکت زنان در کشورهای توسعه یافته بهطور چشمگیری افزایش یافتهاست در حالیکه در کشورهای در حال توسعه منطقه منا از جمله ایران؛ این نرخ، تغییرات قابل ملاحظهای نداشته است.
از اینرو، این پژوهش اثرات توسعه اقتصادی در چارچوب فرضیه U شکل و دیگر عوامل مؤثر بر نرخ مشارکت زنان کشورهای منتخب خاورمیانه و شمال آفریقا را بررسی نموده است. برای دستیابی به این هدف، از روش پانل پروبیت کسری بازهی صفر و یک در دورهی زمانی 1990 تا 2010 استفاده شده است.
نتایج برآورد حاکی از آن است که رابطهی بین توسعهی اقتصادی و نرخ مشارکت زنان کشورهای منطقه منا U شکل است. همچنین، آموزش عالی اثری مثبت و معنادار بر نرخ مشارکت زنان این منطقه دارد. نرخ بیکاری و باروری سبب کاهش حضور زنان در بازار کار شده است. با تأیید فرضیهی Uشکلِ رابطه میان توسعهی اقتصادی و مشارکت زنان و با توجه به دوران گذار کشورهای مورد مطالعه از مراحل توسعه یافتگی، افزایش سطح سواد به ویژه در میان دختران، افزایش نرخ مشارکت زنان در این کشورها مورد انتظار است. این خود هشداری برای سیاستگزاران اقتصادی است که با زمینه سازی و سرمایهگذاری مناسب جهت تسهیل حضور زنان در بازار کار، از سرمایه فکری و معنوی نیمی از نیروی بالقوه جامعه، استفادهی بهتر نمایند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Impact of Development on Female Economic Participation in MENA Countries by Fractional Panel Probit Model
نویسندگان [English]
- ZahraMila Elmi 1
- Kheizaran Roostaei Shalmani 2
چکیده [English]
Economic literature has shown significant attention towards the economical analysis of female participation rate since Mincer (1992) and Cain (1966). In the recent years, female participation rate increased considerably in the developed countries, while this rate had a little change in developing countries of Middle East and North of Africa like Iran.
Hence, this study discusses the effects of economic development on female labor force participation rates in selected countries in MENA region in 1990-2010 within the framework of U-shaped hypothesis. In addition to the effects of economic development, other determinants of female labor force participation are also analyzed. To achieve this goal, the method of Fractional Panel Probit is used. In our best knowledge, this method is used for the first time for this issue.
The estimation results suggest that relationship between economic development and the rate of female participation in MENA is U-shaped. Also, higher education has a significant and positive effect on the female participation rate. Unemployment and fertility rate reduce female participation rate in the labor market.
کلیدواژهها [English]
- Female Participation Rate
- Economic Development
- U-shaped Hypothesis
- Fractional Panel Probit
- Middle East and North Africa (MENA) Region