مهرنوش کلانی مهابادی؛ مجید صامتی؛ حسین شریفی رنانی
چکیده
تأمین رفاه اجتماعی یکی از دغدغههای اساسی سیاستگذاران در جوامع مختلف میباشد. و از آنجا که تأمین مالی مخارج دولت، ارتباط تنگاتنگی با تأمین رفاه اجتماعی جوامع دارد لذا این مسئله نیز میتواند از اهمیت خاصی برخوردار باشد. با در نظر گرفتن هزینههای رفاهی اعمال مالیات بر مصرف و تورم، دولت برای تأمین مالی کسری بودجه خود باید نرخهایی ...
بیشتر
تأمین رفاه اجتماعی یکی از دغدغههای اساسی سیاستگذاران در جوامع مختلف میباشد. و از آنجا که تأمین مالی مخارج دولت، ارتباط تنگاتنگی با تأمین رفاه اجتماعی جوامع دارد لذا این مسئله نیز میتواند از اهمیت خاصی برخوردار باشد. با در نظر گرفتن هزینههای رفاهی اعمال مالیات بر مصرف و تورم، دولت برای تأمین مالی کسری بودجه خود باید نرخهایی از مالیات بر مصرف و تورم را اعمال نماید که هزینه نهایی رفاه اجتماعی حداقل گردد. از اینرو در این پژوهش تلاش شده است با استفاده از مدل تأمین مالی بهینه مخارج دولت منکیو نرخ بهینه مالیات بر مصرف و تورم استخراج گردد. در ابتدا به منظور محاسبه هزینه رفاه اجتماعی مالیات بر مصرف، محاسبه کششهای قیمتی و درآمدی هشت گروه کالایی از طریق سیستم مخارج خطی (LES) و روش رگرسیون به ظاهر نامرتبط (SUR) برای دوره 96-1376 صورت میگیرد و در مرحله بعد از طریق کالیبراسیون مدل نرخهای بهینه مالیات بر مصرف روی گروههای کالایی و نرخ بهینه تورم با استفاده از روش الگوریتم ژنتیک، استخراج میگردد. یافتههای تحقیق نشان میدهد نرخ بهینه مالیات برای گروههای کالایی با کشش قیمتی و درآمدی پایینتر، مقدار کمتری است؛ با افزایش رویکرد توزیعی به مدل، نرخهای بهینه مالیات برای گروه کالاهای ضروری و نرمال کاهش یافته و برای گروه کالاهای لوکس افزایش مییابد و پراکندگی نرخهای بهینه مالیاتی نیز بیشتر میگردد؛ گرچه در تمام سطوح نرخهای پارامتر گریز از نابرابری اجتماعی سیستم چندنرخی مالیاتی تأیید میگردد. نرخ بهینه تورم نیز عددی تقریباً نزدیک به 1/0- است که قاعده بهینه فریدمن را تأمین مینماید.
بهرهوری کل عوامل تولید
فرخ نوروزی؛ مسعود نونژاد؛ مهرزاد ابراهیمی؛ جلیل خداپرست شیرازی
چکیده
کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه بر اهمیت بهرهوری بهعنوان یکی از ضرورتهای توسعه اقتصادی و کسب برتری رقابتی در عرصههای بینالمللی تأکید دارند؛ زیرا امروزه رقابت در صحنههای جهانی ابعاد دیگر به خود گرفته و تلاش برای نیل به سطح بهرهوری بالاتر یکی از پایههای اصلی این رقابتها را تشکیل میدهد. بنابراین در مسیر نیل به رشد ...
بیشتر
کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه بر اهمیت بهرهوری بهعنوان یکی از ضرورتهای توسعه اقتصادی و کسب برتری رقابتی در عرصههای بینالمللی تأکید دارند؛ زیرا امروزه رقابت در صحنههای جهانی ابعاد دیگر به خود گرفته و تلاش برای نیل به سطح بهرهوری بالاتر یکی از پایههای اصلی این رقابتها را تشکیل میدهد. بنابراین در مسیر نیل به رشد و توسعه اقتصادی شناسایی عوامل مؤثر بر رشد بهرهوری در اقتصاد ایران لازم است. این پژوهش در نظر دارد تا در یک تحقیق جامع ابتدا با استفاده از منطق انتخاب ویژگی (الگوریتم ژنتیک دو هدفه) عوامل مؤثر بر رشد بهرهوری را شناسایی کند، سپس با استفاده از شبکههای عصبی مدل انتخابی را در دوره زمانی 1395-1370 تخمین زده و درنهایت با استفاده از شاخص گارسن، تحلیل حساسیت عوامل مؤثر بر رشد بهرهوری را به انجام برساند. بر اساس نتایج حاصل از منطق انتخاب ویژگی از میان بیست متغیر مورد استفاده، پنج متغیر سرمایهگذاری خارجی، سرمایهگذاری در بهداشت، خطوط ریلی، شاخص نوآوری و نرخ ارز از مدل حذف شدند. بر اساس نتایج، مدل شبکه عصبی با تابع فعالسازی تنسیگ با 3 نورون، دارای قدرت پیشبینی 993/0 و حداقل خطا مدل 0019/0 است. همچنین بر اساس نتایج شاخص گارسن سرمایه انسانی با 15 درصد، اندازه دولت با 11 درصد، درجه باز بودن، تحقیق و توسعه و کنترل فساد اقتصادی با حدود 8 درصد بیشترین تأثیر را بر رشد بهرهوری داشتهاند و متغیرهای توسعه پولی با 48/1درصد و حاکمیت قانون با 27/2 درصد، سرمایه فیزیکی با 2/3 درصد کمترین تأثیر را بر رشد بهرهوری داشتهاند.
یگانه موسوی جهرمی؛ محمد رضا رضوی؛ فرهاد خداداد کاشی؛ سید حسین ایزدی
دوره 7، شماره 28 ، مهر 1396، ، صفحه 33-50
چکیده
نظام مالیاتی ایران شامل تعداد زیادی از اشکال مشوقهای مالیاتی، از جمله مشوق مالیاتی هدفمند منطقهای، است. براساس ماده 132 قانون مالیاتهای مستقیم که این نوع مشوق را در بر دارد، درآمد ابرازی مشمول مالیات ناشی از فعالیتهای تولیدی و معدنی در مناطق کمتر توسعه یافته به میزان صد درصد (100% ) و به مدت ده سال از پرداخت مالیات بر درآمد اشخاص ...
بیشتر
نظام مالیاتی ایران شامل تعداد زیادی از اشکال مشوقهای مالیاتی، از جمله مشوق مالیاتی هدفمند منطقهای، است. براساس ماده 132 قانون مالیاتهای مستقیم که این نوع مشوق را در بر دارد، درآمد ابرازی مشمول مالیات ناشی از فعالیتهای تولیدی و معدنی در مناطق کمتر توسعه یافته به میزان صد درصد (100% ) و به مدت ده سال از پرداخت مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی معاف هستند. هدف این مطالعه برآورد تأثیر معافیتهای مالیاتی این ماده قانونی بر اشتغال شهرستانهای کمتر توسعه یافته کشور برای دوره زمانی 1387-1375 بوده است. در مقاله حاضر از یک روش دو مرحلهای استفاده شده است. در مرحله اول با استفاده از روش گروه کنترل ترکیبی (SCM) و روش ژنتیک، برای هر شهرستان مشمول معافیت مالیاتی (شهرستان درمان) یک گروه کنترل مناسب انتخاب، و در مرحله دوم با استفاده از روش DID، تأثیر مشوقهای مالیاتی ماده قانونی 132 بر اشتغال مناطق کمتر توسعه یافته کشور برآورد شده است. نتایج بیانگر آن است که معافیتهای مالیاتی ماده قانونی مذکور تأثیری بر اشتغال مناطق کمتر توسعه یافته کشور نداشتهاند.