سید مجتبی مجاوریان؛ فاطمه کشیری کلایی؛ ذبیح الله فلاحتی
دوره 5، شماره 17 ، دی 1393، صفحه 22-11
چکیده
در سالهای اخیر تأثیر محرکهای غیراقتصادی نظیر رضایت از زندگی و اعتقادات جامعه بر روی رفتارهای اقتصادی مانند رشد و درآمد سرانه مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این مطالعه شناسایی رابطه بین شاخص رضایت از زندگی افراد با درآمد سرانه با توجه به شدت اعتقادات مذهبی میباشد. به این منظور از تخمینزن 2SLS و اطلاعات مقطعی 88 کشور در سال ...
بیشتر
در سالهای اخیر تأثیر محرکهای غیراقتصادی نظیر رضایت از زندگی و اعتقادات جامعه بر روی رفتارهای اقتصادی مانند رشد و درآمد سرانه مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این مطالعه شناسایی رابطه بین شاخص رضایت از زندگی افراد با درآمد سرانه با توجه به شدت اعتقادات مذهبی میباشد. به این منظور از تخمینزن 2SLS و اطلاعات مقطعی 88 کشور در سال 2010 استفاده گردید. نتایج نشان داد که شاخص درآمد سرانه در سطح کشورها تأثیر مثبت و معنیداری بر رضایت از زندگی داشته است. همچنین محدودیتهای مذهبی بالاتر در جوامع با رضایت از زندگی کمتری همراه گردید که این مسئله حاکی از دخالتهای دولت بر عقاید مذهبی و به دنبال آن کاهش رضایت مردم از زندگی میباشد. در یک نتیجه کلی حاصل از بررسی عوامل مؤثر بر رضایت از زندگی میتوان گفت کشورهای ثروتمندتر، با محدودیتهای کمتر مذهبی و با میانگین عمر بالاتر راضیتر نیز میباشند. علاوه بر این متغیرهای سرمایهگذاری، تجارت و مخارج سرانه دولت با درآمد سرانه رابطه مثبت و معنیداری داشتهاند. همچنین پارامتر مربوط به متغیر رضایت از زندگی نیز تأثیر مثبت و معنیداری بر درآمد سرانه دارد. لذا بر مبنای اطلاعات مورد استفاده در این مطالعه، رابطه دوطرفه بین رضایت از زندگی و درآمد سرانه وجود دارد.
محمدعلی متفکرآزاد؛ زهرا کریمیتکانلو؛ محمدرضا سلمانی بیشک؛ الناز حسننژاد دانشمند
دوره 5، شماره 17 ، دی 1393، صفحه 48-23
چکیده
فرایند جهانی شدن و پیامدهای آن در دهههای اخیر در بسیاری از کشورهای در حال توسعه بهویژه کشورهایی که از تنوع قومی برخوردارند منجر به حرکتهایی از سوی اقلیتهای قومی شده است که از این حرکتها با نام درگیری و کشمکشهای قومی یاد میشود. از سوی دیگر، رشد آگاهیهای سیاسی و اجتماعی موجب تقویت روحیه، وحدت و همدلی حول منافع ...
بیشتر
فرایند جهانی شدن و پیامدهای آن در دهههای اخیر در بسیاری از کشورهای در حال توسعه بهویژه کشورهایی که از تنوع قومی برخوردارند منجر به حرکتهایی از سوی اقلیتهای قومی شده است که از این حرکتها با نام درگیری و کشمکشهای قومی یاد میشود. از سوی دیگر، رشد آگاهیهای سیاسی و اجتماعی موجب تقویت روحیه، وحدت و همدلی حول منافع و مصالح ملی و افزایش تقاضا نسبت به صلحطلبی، آرامش سیاسی و اجتماعی از جانب اقلیتها میشود که این فضای آرام و باثبات، شرایط مناسبی برای رشد و توسعه اقتصادی فراهم میکند که در نتیجه آن دسترسی به حقوق اجتماعی و اقتصادی فراهم و نابرابریها کاهش مییابد و نهایتاً این امر به کاهش خشونتها و درگیریها و تأمین بیشتر امکانات از فضای همدلی منتهی میگردد. در این مطالعه اثر متغیرهای اقتصادی- اجتماعی بر کاهش اختلافات قومی در طی دوره زمانی (2009-1984) و با بهرهگیری از رهیافت دادههای تابلویی برای یازده کشور حوزه منا (شامل کشورهای بحرین، مصر، ایران، عراق، کویت، لبنان، عمان، عربستان سعودی، سودان، تونس و امارات متحده عربی) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از اثر مثبت و معنیدار متغیرهای اقتصادی – اجتماعی (نرخ بیکاری، نرخ تورم، نابرابری درآمدی) بر میزان اختلافات قومی میباشد. از طرف دیگر، رشد اقتصادی اثر منفی و معنیدار و جهانی شدن اثر مثبت و معنیدار بر میزان اختلافات قومی دارد.
مسعود قربانی؛ محمدطاهر احمدی شادمهری؛ سید مهدی مصطفوی
دوره 5، شماره 17 ، دی 1393، صفحه 60-49
چکیده
توسعه زیرساختها از الزامات مهم رشد اقتصادی و افزایش رفاه عمومی به شمار میرود. سرمایهگذاری مستقیم بر روی زیرساختها باعث فراهم شدن امکانات تولیدی شده و فعالیتهای اقتصادی را تحریک نموده و با کاهش هزینههای تجارت و انتقالات باعث بهبود رقابتپذیری میشوند و در نهایت به رشد اقتصادی ایران کمک مینماید. در این مقاله، ...
بیشتر
توسعه زیرساختها از الزامات مهم رشد اقتصادی و افزایش رفاه عمومی به شمار میرود. سرمایهگذاری مستقیم بر روی زیرساختها باعث فراهم شدن امکانات تولیدی شده و فعالیتهای اقتصادی را تحریک نموده و با کاهش هزینههای تجارت و انتقالات باعث بهبود رقابتپذیری میشوند و در نهایت به رشد اقتصادی ایران کمک مینماید. در این مقاله، تلاش شده است زیرساختهای فیزیکی به عنوان نوعی زیرساخت مهم و به صورت یک متغیر کلی مورد بررسی قرار گیرد. برای این منظور از مدل رشد تابع تولید استفاده گردید و برای شناسایی اثر زیرساختها بر رشد اقتصادی ایران، از سه نوع متغیر زیرساختهای فیزیکی، اجتماعی و فناوری اطلاعات و ارتباطات استفاده شد. زیرساخت فیزیکی را با استفاده از 4 متغیر که در نهایت با روش تحلیل مؤلفههای اصلی به یک شاخص تبدیل شدند، معرفی نمودیم و مخارج بهداشتی و سرمایه فناوری اطلاعات و ارتباطات بهترتیب برای زیرساخت اجتماعی و زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات بهکار برده شد. برای برآورد مدل از روش خودرگرسیون با وقفههای توزیعی (ARDL) در دوره زمانی 1355 تا 1391 استفاده شد. یافتهها نشان داد که طی دوره مورد بررسی تأثیر زیرساختها، اعم از زیرساختهای فیزیکی، اجتماعی و فناوری اطلاعات و ارتباطات بر رشد اقتصادی ایران مثبت و معنیدار بوده است.
تیمور رحمانی؛ مرتضی مظاهریماربری
دوره 5، شماره 17 ، دی 1393، صفحه 74-61
چکیده
یکی از پدیدههایی که در دهههای گذشته افزایش بیسابقهای یافته، پدیده مهاجرت بینالمللی افراد متخصص یا فرار مغزهاست. در ابتدا تنها اثرات منفی فرار مغزها بر کشورهای مبدأ مورد توجه قرار گرفت، اما پس از چند دهه رویکرد جدیدی شکل گرفت که بر اثرات مثبت فرار مغزها بر کشورهای مبدأ تأکید میکرد. در این تحقیق با استفاده از دادههای ...
بیشتر
یکی از پدیدههایی که در دهههای گذشته افزایش بیسابقهای یافته، پدیده مهاجرت بینالمللی افراد متخصص یا فرار مغزهاست. در ابتدا تنها اثرات منفی فرار مغزها بر کشورهای مبدأ مورد توجه قرار گرفت، اما پس از چند دهه رویکرد جدیدی شکل گرفت که بر اثرات مثبت فرار مغزها بر کشورهای مبدأ تأکید میکرد. در این تحقیق با استفاده از دادههای پنل بین کشوری، اثر فرار مغزها بر انباشت سرمایه انسانی و رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه در فاصله سالهای 1975 تا 2000 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان میدهد که چشمانداز مهاجرت اثری مثبت و معنادار بر انباشت سرمایه انسانی دارد و لذا مکانیسم انگیزش که در ادبیات جدید مورد تأکید قرار گرفته تأیید میشود. همچنین خود مهاجرت بالفعل نیز در هر دوره اثر منفی بر انباشت سرمایه انسانی دارد. با توجه به آزمون والد میتوان گفت که از لحاظ آماری مجموع برآیند اثرات چشمانداز مهاجرت (اثر انگیزشی مثبت) و خود مهاجرت (اثر منفی) بر انباشت سرمایه انسانی کشور مبدأ همدیگر را خنثی میکنند. در مرحله بعدی اثر مهاجرت افراد متخصص بر رشد اقتصادی مورد بررسی قرار گرفت، نتایج پژوهش نشان داد که اثر مهاجرت فرار مغزها بر رشد اقتصادی کشور مبدأ منفی است.
اسمعیل ابونوری؛ عبدالحامد نیکپور
دوره 5، شماره 17 ، دی 1393، صفحه 90-75
چکیده
هدف اصلی از این پژوهش بررسی اثر شاخصهای بار مالیاتی بر حجم اقتصاد پنهان در ایران طی دوره زمانی 1390-1345 میباشد. بدین منظور در مرحله اول: شاخص حجم اقتصاد پنهان با نرمافزار لیزرل و با رویکرد علل چندگانه- آثار چندگانه (MIMIC)، با متغیرهای علل (کنش): بارمالیاتی، درآمدهای حاصل از منابع طبیعی، نرخ بیکاری، محدودیت تجاری، درآمد سرانه، تورم و ...
بیشتر
هدف اصلی از این پژوهش بررسی اثر شاخصهای بار مالیاتی بر حجم اقتصاد پنهان در ایران طی دوره زمانی 1390-1345 میباشد. بدین منظور در مرحله اول: شاخص حجم اقتصاد پنهان با نرمافزار لیزرل و با رویکرد علل چندگانه- آثار چندگانه (MIMIC)، با متغیرهای علل (کنش): بارمالیاتی، درآمدهای حاصل از منابع طبیعی، نرخ بیکاری، محدودیت تجاری، درآمد سرانه، تورم و حجم دولت، و متغیرهای اثر (واکنش): نرخ رشد GDP واقعی و تقاضای پول در گردش، محاسبه شد و با استفاده از اطلاعات جانبی و کالیبره کردن سری زمانی اندازه مطلق و نسبی اقتصاد پنهان بر حسب قیمت پایه سال 1376 بهدست آمد. در مرحله دوم: اثر شاخصهای مختلف بار مالیاتی بر رشد اقتصاد پنهان برآورد گشت. نتایج گام اول نشان داد که بار مالیاتی، حجم دولت و محدودیت تجاری عوامل اصلی پیدایش اقتصاد پنهان در ایران هستند در حالیکه درآمد سرانه اثر معناداری در پیدایش آن ندارد. نتایج گام دوم نیز نشان داد که رشد بار مالیات بر واردات موجب افزایش حجم اقتصاد پنهان میگردد و رشد بار مالیات کل (تعریف1) حجم اقتصاد پنهان را کاهش میدهد. در مجموع، اثر نهایی متغیر بار مالیاتی بر اندازه اقتصاد پنهان مثبت و معنادار میباشد.
غلامرضا زمانیان؛ محمدحسن فطرس؛ الهام رضائی
دوره 5، شماره 17 ، دی 1393، صفحه 108-91
چکیده
تحقیق و توسعهبه عنوان مهمترین روش پیشرفت فناوری و تقویت رقابت و نوآوری صنایع تولیدی تلقی شده است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی اثر سرریزهای تحقیق و توسعه از طریق واردات بر بهرهوری کل عوامل تولید زیر بخشهای صنایع کارخانهای با استفاده از روش GMM دو مرحلهای در دوره زمانی 1387-1379 است. بدین منظور از اطلاعات آماری سطح صنایع ...
بیشتر
تحقیق و توسعهبه عنوان مهمترین روش پیشرفت فناوری و تقویت رقابت و نوآوری صنایع تولیدی تلقی شده است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی اثر سرریزهای تحقیق و توسعه از طریق واردات بر بهرهوری کل عوامل تولید زیر بخشهای صنایع کارخانهای با استفاده از روش GMM دو مرحلهای در دوره زمانی 1387-1379 است. بدین منظور از اطلاعات آماری سطح صنایع کارخانهای ایران و انباشت تحقیق و توسعه صنایع داخلی و خارجی و واردات 15 شریک تجاری ایران در 19 کد ISIC دو رقمی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که اثر متقابل سرمایه انسانی و انباشت تحقیق و توسعه خارجی، اثر متقابل واردات و انباشت تحقیق و توسعه خارجی و اثر انباشت تحقیق و توسعه خارجی و داخلی به ترتیب بیشترین تأثیر مثبت را بر بهرهوری کل صنایع کارخانهای ایران داشتهاند. به طوریکه هزینههای تحقیق و توسعه داخلی در طی دوره مورد بررسی نتوانسته است تأثیر چشمگیری را بر رشد بهرهوری کل عوامل صنایع کارخانهای ایران اعمال نماید.
زهرا عربی؛ ابوطالب کاظمی
دوره 5، شماره 17 ، دی 1393، صفحه 124-109
چکیده
مطابق نظریات جدید رشد، سرمایه انسانی به عنوان یکی از متغیرهای مؤثر بر رشد و توسعه مد نظر میباشد. بنابراین در صورت ایجاد بسترهای لازم برای آن، شاهد افزایش تولید و توسعه خواهیم بود. شاخص توسعه انسانی با در نظر گرفتن مؤلفههای اساسی چون سلامت، آموزش و درآمد نیروی انسانی که در برخی از متون به عنوان بخش نرمافزاری رشد از آنها یاد میشود، ...
بیشتر
مطابق نظریات جدید رشد، سرمایه انسانی به عنوان یکی از متغیرهای مؤثر بر رشد و توسعه مد نظر میباشد. بنابراین در صورت ایجاد بسترهای لازم برای آن، شاهد افزایش تولید و توسعه خواهیم بود. شاخص توسعه انسانی با در نظر گرفتن مؤلفههای اساسی چون سلامت، آموزش و درآمد نیروی انسانی که در برخی از متون به عنوان بخش نرمافزاری رشد از آنها یاد میشود، میتواند سهم قابل ملاحظهای را در توسعه اقتصادی داشته باشد. این مطالعه به بررسی تأثیر شاخص توسعه انسانی بر تولید ناخالص داخلی ایران طی دوره 1390-1350 پرداخته است. مطالعه حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال است که چه رابطه تعادلی (بلندمدت و کوتاهمدت) بین متغیرها وجود دارد. بدین منظور با استفاده از روش ARDL ابتدا تأثیر شاخص توسعه انسانی بر تولید ناخالص داخلی را ارزیابی کرده و سپس به منظور شناخت دقیق اثر، تأثیر مؤلفههای موجود در شاخص توسعه انسانی بر تولید ناخالص داخلی را مورد آزمون قرار داده است. نتایج برآورد مدل اول نشان داد که شاخص توسعه انسانی در کوتاهمدت اثر ناچیز و غیرقابل ملاحظهای بر تولید ناخالص داخلی دارد، ولی این اثر در بلندمدت قویتر میشود. نتایج مدل دوم نیز نشان داد که تأثیر هر یک از مؤلفههای شاخص توسعه انسانی در بلندمدت نسبت به کوتاهمدت قویتر میباشد.