توسعه مالی
حسین فتحی زاده؛ مسعود نونژاد؛ علی حقیقت؛ عباس امینی فرد
چکیده
در این تحقیق رابطه بین رشد اقتصادی، شدت انرژی و توسعه مالی در بخشهای کشاورزی، صنعت و معدن و خدمات از اقتصاد ایران بررسی شده است. به این منظور، از دادههای سری زمانی سالانه بخشها در دوره 1353 تا 1395 استفاده شد. جهت تحلیل روابط، روشهای خودرگرسیون با وقفه توزیع شده (ARDL) و خودرگرسیون برداری ساختاری (SVAR) به کار گرفته شد. نتایج رابطه بلندمدت ...
بیشتر
در این تحقیق رابطه بین رشد اقتصادی، شدت انرژی و توسعه مالی در بخشهای کشاورزی، صنعت و معدن و خدمات از اقتصاد ایران بررسی شده است. به این منظور، از دادههای سری زمانی سالانه بخشها در دوره 1353 تا 1395 استفاده شد. جهت تحلیل روابط، روشهای خودرگرسیون با وقفه توزیع شده (ARDL) و خودرگرسیون برداری ساختاری (SVAR) به کار گرفته شد. نتایج رابطه بلندمدت مدل ARDLنشان میدهد که تأثیر شدت انرژی بر رشد اقتصادی بخشهای صنعت و معدن و خدمات منفی و معنادار و در بخش کشاورزی مثبت و معنادار است. اثر توسعه مالی بر رشد اقتصادی بخشهای کشاورزی و صنعت و معدن مثبت و معنادار است، در حالی که علی رغم تأثیر مثبت توسعه مالی بر رشد اقتصادی در بخش خدمات، ضریب این متغیر به لحاظ آماری معنادار نیست. همچنین، بر اساس نتایج تجزیه واریانس در مدل SVARرشد شدت انرژی و توسعه مالی سهم زیادی از نوسانات رشد اقتصادی بخشهای مختلف اقتصاد ایران داشتهاند. به طور مشابه، رشد اقتصادی و توسعه مالی نیز سهم قابل توجهی از نوسانات شدت انرژی بخشها داشتهاند. در نهایت، شدت انرژی بیشترین سهم را از نوسانات توسعه مالی در بخش صنعت داشته است، در حالی که سهم رشد اقتصادی از نوسانات توسعه مالی در بخش خدمات نیز قابل توجه است.
اقتصاد کلان
زهرا شریف؛ مسعود نونژاد؛ علی حقیقت؛ مهرزاد ابراهیمی
چکیده
سؤال اساسی این مطالعه عبارت است از اینکه «آیا عواملی که منجر به افزایش سطح عمومی قیمتها میشوند، به همان شدت و در همان بازه زمانی منجر به کاهش سطح عمومی قیمتها میگردند؟». در راستای پاسخگویی به این سؤال، به بررسی عبور مهمترین عوامل اقتصادی اثرگذار بر نرخ تورم در کشور ایران پرداخته میشود. در این راستا، با استفاده از دادههای ...
بیشتر
سؤال اساسی این مطالعه عبارت است از اینکه «آیا عواملی که منجر به افزایش سطح عمومی قیمتها میشوند، به همان شدت و در همان بازه زمانی منجر به کاهش سطح عمومی قیمتها میگردند؟». در راستای پاسخگویی به این سؤال، به بررسی عبور مهمترین عوامل اقتصادی اثرگذار بر نرخ تورم در کشور ایران پرداخته میشود. در این راستا، با استفاده از دادههای سریزمانی ماهانه عوامل اقتصادی (که عبارتند از متغیرهای حجم نقدینگی، تولید ناخالص داخلی، قیمت نفت خام ایران و درجه باز بودن اقتصاد) طی دوره زمانی آبانماه 1387 لغایت آبانماه 1397 به برآورد الگویCECM که قابلیت تفکیک رفتار نامتقارن قیمتها در هنگام افزایش و کاهش را داشته باشد، پرداخته شده است. نتایج بدست آمده از این پژوهش ضمن تأیید وجود ارتباط نامتقارن میان عوامل اقتصادی و نرخ تورم، بر ناقص بودن عبور کلیه عوامل اقتصادی مذکور از نرخ تورم تأکید داشته است. همچنین، این نتایج نقش پررنگ متغیرهای حجم پول و تولید ناخالص حقیقی در قیاس با سایر متغیرهای تحقیق در امر کنترل تورم را تأیید نموده و الگوسازی مبتنی بر تجزیه دادهها در قالب اجزای مثبت و منفی (تفکیک افزایش یا کاهش قیمتها) نیز ضمن ارائه نتایج دقیقتر، بر این امر تأکید داشتهاند که مدت زمان بازگشت نرخ تورم به میزان تعادلی خود در اثر اعمال سیاست افزایش یا کاهش هر یک از عوامل اقتصادی، به طور قابل توجهی متمایز از هم بوده که این نتیجه میبایست در امر سیاستگذاریهای هدفگذاری تورمی مورد توجه قرار گیرد.