دانشگاه پیام نورپژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی2228-595451920150622Assessment of Results of the Implementation of Subsidies Targeted on Production Activitiesارزیابی آثار هدفمندسازی یارانه حاملهای انرژی بر فعالیتهای تولیدی11241641FAزهرانعمتالهیدانشجوی دکتری اقتصاد کشاورزی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی ساریناصرشاهنوشیفروشانیاستاد اقتصاد کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهدعذریجوانبختاستادیار اقتصاد کشاورزی دانشگاه ارومیهمحموددانشورکاخکیاستاد اقتصاد کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20140226Due to the performance of subsidies targeted, present study has been done to examine the effects of results of the implementation of this law on production activities. Social accounting matrix of 2001 was prepared and then general equilibrium model was developed. Gasoline and diesel have two prices, so two scenarios were simulated. The results of the two scenarios showed that, targeted subsidies of energy carriers, reduces product in production activities, increases price of commodities, and decreases households' consumption.<em></em>با توجه به اجرای قانون هدفمندسازی یارانه حاملهای انرژی، مطالعه حاضر با هدف بررسی آثار ناشی از اجرای این قانون بر فعالیتهای تولیدی صورت پذیرفته است. بدین منظور ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1380 ایران تهیه و سپس الگوی تعادل عمومی قابل محاسبه مطالعه تدوین شده است. با توجه به دو نرخی بودن قیمت بنزین و گازوئیل، آثار هدفمندسازی یارانه حاملهای انرژی در قالب دو سناریو شبیهسازی شده است. نتایج حاصل از اجرای سناریوهای دوگانه فوق، نشان دادند که هدفمندسازی یارانه حاملهای انرژی، سبب کاهش تولید در فعالیتهای تولیدی، افزایش قیمت کالاها و خدمات و کاهش مصرف مصرفکنندگان میشود.دانشگاه پیام نورپژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی2228-595451920150622The Relationship between Energy Consumption and Production Growth in Manufacturing Agencies Producing Transportation Vehiclesرابطه بین مصرف انرژی و رشد تولید در بنگاههای بزرگ تولیدکننده وسایل حمل و نقل ایران (رهیافت علّیت گرنجر، تودا و یاماماتو و دادههای تابلویی پویا)40251642FAمحمدعلیمولاییاستادیار اقتصاد دانشکده صنایع و مدیریت دانشگاه شاهرودعلیدهقانیاستادیار اقتصاد دانشکده صنایع و مدیریت دانشگاه شاهرودسمانهحسینزادهاستادیار گروه آمار زیستی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشیJournal Article20140113This study aims at exploring the relationship between energy consumption/efficiency and production growth in manufacturing agencies producing transportation vehicles in 1995-2009 using Granjer, Hsiao’s Granger, Toda-Yamamoto causality and DPD approach. The results of the model show that in these companies there is a one-tailed causal correlation between production value and energy consumption/efficiency and the given correlation is verified in both of the causal approaches. Similarly, the estimation of the model using DPD approach shows that there is a significant positive correlation between energy consumption and the value of the product in big factories producing transportation vehicles. The results also show that compared with an increase in the employment rate or energy consumption/efficiency, an increase in investment in these factories has a more significant effect on the value of the products in these agencies. This indicates that changes in production technology from labor or energy intensive to investment can lead to an increase in the value of products in agencies producing transportation vehicles in Iran.هدف اصلی این مقاله بررسی رابطه بین مصرف انرژی و رشد تولید در 203 بنگاه بزرگ تولیدکننده وسایل حمل و نقل ایران با استفاده از علیت گرنجر، گرنجر- هشیائو، تودا و یاماماتو و دادههای تابلویی پویا در دوره 88-1374 میباشد. نتایج مدل نشان میدهد که بین متغیرهای ارزش تولیدات و انرژی مصرفی در این بنگاهها، یک رابطه علّی یک طرفه از سوی انرژی مصرفی به ارزش تولیدات برقرار بوده و این رابطه علّی یک طرفه در هر دو رویکرد علّیت تأیید میشود. همچنین نتایج تخمین مدل با رویکرد دادههای تابلویی پویا نشان میدهد که در دوره مورد بررسی، رابطه مثبت و معنیداری بین متغیرهای مصرف انرژی و ارزش تولیدات در بنگاههای بزرگ تولیدکننده وسایل حمل و نقل ایران وجود دارد. همچنین بر اساس نتایج این مطالعه، افزایش سرمایهگذاری در بنگاههای تولیدکننده وسایل حمل و نقل ایران طی دوره مورد بررسی، اثر بیشتری بر رشد ارزش تولیدات این بنگاهها، در مقایسه با افزایش استخدام نیروی کار و یا مصرف انرژی داشته است. این نکته بیانگر آن است که، تغییرات تکنولوژی تولید در بنگاههای تولیدکننده وسایل حمل و نقل ایران، از کاربر و یا انرژیبر به سرمایهبر، میتواند منجر به افزایش ارزش محصولات این بنگاهها گردد.دانشگاه پیام نورپژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی2228-595451920150622Estimation of the Spatial Spillover Effects of Economic Growth in Adjacent Countries of Caspian Sea: Spatial Dynamic Panel Data Approachبرآورد اثرات سرریز فضایی رشد اقتصادی در بین کشورهای مجاور دریای خزر: رویکرد دادههای تابلویی پویای فضایی56411643FAحسنحیدریدانشیار دانشگاه ارومیهداودحمیدیرزیدانشآموخته کارشناسی ارشد علوم اقتصادی دانشگاه ارومیهJournal Article20150606The purposes of this paper are the investigation of convergence hypothesis for GDP per labor in the presence of spatial dependence, and estimation of the spatial spillover effects of economic growth among the 11 adjacent countries of Caspian Sea during 1990 to 2010. Hence, the spatial Solow model has been estimated in the framework of spatial dynamic panel data. The results indicate that conditional beta convergence hypothesis is true for the countries under investigation and every country with average speed of 26.2% moves in the balanced growth path towards its own steady state. Moreover, according to the spatial Durbin model, there is a positive spatial autocorrelation of per labor GDP among adjacent countries of Caspian Sea; if the weighted average of neighboring countries per capita labor GDP of a country increases one percent, average per capita income of the country's labor force will raise 0.75 percent. Deepening regional cooperation and the development of common markets in order to gain more economic benefits are the two important policy proposed in this study. <br /> هدف این پژوهش بررسی فرضیه همگرایی درآمد سرانه نیروی کار در حضور وابستگی فضایی و برآورد اثرات سرریز فضایی رشد اقتصادی در بین 11 کشور حوزه دریای خزر در بازه زمانی 2010- 1990 میباشد. بدین منظور مدل سولوی فضایی در چارچوب دادههای تلفیقی پویای فضایی تخمین زده شده است. بررسی نتایج این تحقیق بیانگر صادق بودن فرضیه همگرایی بتای شرطی برای متغیر درآمد سرانه نیروی کار در بین کشورهای تحت بررسی میباشد و هر کشور بهطور متوسط با سرعت 2/26 درصد در مسیر رشد متوازن به سمت حالت پایدار خاص خود حرکت میکند. همچنین بر طبق مدل دوربین فضایی، سرریز فضایی مثبت درآمد سرانه نیروی کار در بین کشورهای حوزه دریای خزر برقرار است و در صورتیکه میانگین وزنی لگاریتم درآمد سرانه نیروی کار کشورهای مجاور یک کشور، یک درصد افزایش یابد، بهطور متوسط لگاریتم درآمد سرانه نیروی کار آن کشور به اندازه 75/0 درصد افزایش مییابد. تعمیق همکاری های منطقه ای و گسترش بازارهای مشترک در جهت کسب منافع بیشتر اقتصادی؛ دو پیشنهاد مهم سیاستی این مطالعه میباشد.دانشگاه پیام نورپژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی2228-595451920150622Spatial Analysis of the Effect of Income Inequality on Economic Growth in Iranتحلیل فضایی تأثیر نابرابری توزیع درآمد بر رشد اقتصادی در ایران72571645FAعلیحسینصمدیدانشیار بخش اقتصاد دانشگاه شیراز0000-0002-8491-6192زهرادهقانشبانیاستادیار بخش اقتصاد دانشگاه شیرازعاطفهمرادیکوچیکارشناس ارشد اقتصاد از دانشگاه شیرازJournal Article20140507The aim of this paper is to analyze the effects of income inequality on economic growth in 28 provinces of Iran during 2000-2011 by using Geographically Weighted Regressions (GWR) and Dynamic Panel Data (DPD) models. This paper has tried to study the spatial heterogeneity among 28 provinces in Iran by using the Mont-Carlo and Inter-quartile tests. The results show that spatial heterogeneity exists for income inequality, human capital and logarithm of real per capita income. This paper is focused on geographic weighted model that contain spatial heterogeneity. The empirical results of GWR and DPD models have shown that income inequality has a negative effect on economic growth in Iran. هدف اصلی مقاله حاضر، تحلیل فضایی تأثیر نابرابری توزیع درآمد بر رشد اقتصادی در 28 استان کشور در سالهای 1380 و 1390 است. برای رسیدن به این هدف، از روش رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شده و در آن ناهمسانی فضایی در نظر گرفته شده است. برای بررسی ناهمسانی فضایی از آزمونهای مونت-کارلو و آزمون دامنة میان- چارکی استفاده میشود. نتایج این تحقیق نشان میدهد که ناهمسانی فضایی در استانهای ایران وجود دارد. نتایج حاصل از برآورد رگرسیون وزنی جغرافیایی نشان میدهد که تأثیر نابرابری توزیع درآمد بر رشد اقتصادی منفی بوده است. این نتیجه با استفاده از رگرسیون دادههای پانلی پویا نیز تأیید شده است.دانشگاه پیام نورپژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی2228-595451920150622Impact of Fiscal and Monetary Shocks on Macroeconomic Variables in Iran, Dynamic Stochastic General Equilibrium Approach 1961-2012تأثیر تکانههای پولی و مالی بر متغیرهای کلان اقتصادی- رهیافت تعادل عمومی تصادفی پویای کینزی جدید 1391-134094731646FAمحمد حسنفطرساستاد علوم اقتصادی دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی دانشگاه بوعلیسینا همدانحسینتوکلیاناستادیار پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایرانرضامعبودیدانشجوی دکتری علوم اقتصادی دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی دانشگاه بوعلیسینا همدانJournal Article20140611This paper studies impacts of monetary and fiscal shocks on macroeconomic variables in Iran. For this purpose, a dynamic stochastic general equilibrium approach is employed to sketch an appropriate model for Iranian economy. To calculate the required coefficients, data of the period 1961-2012 released by the Central Bank of Iran are gathered. In order to take in consideration the Iranian economic characteristics, oil revenues, sticky prices, monetary policy, fiscal policy, and technology are considered in the model. Results indicate that technological shocks increase non oil production, private investment consumption, and GDP. So, technological shocks increase economic growth and reduce inflation. Increase in oil revenues promotes non-oil production, private consumption, government expenditure, and private investment. So, in short run, the impact of oil shock on economic growth is positive. But oil shock increases inflation via an increase in money base. Monetary shocks (increase in money base) increase internal consumption and money liquidity (the inflation) and somehow the GDP. But, monetary shocks have small effects on the non oil production. In sum, monetary shock has a small positive impact on economic growth. So, in short run, money neutrality hypothesis cannot be retained. Also, government expenditure shock increases government expenditures, private consumption, and decreases private investment. In sum, government expenditure shock has a positive effect on production, inflation and economic growth.پژوهش حاضر تأثیر تکانههای پولی و مالی بر متغیرهای کلان اقتصادی را بررسی میکند. به این منظور، با استفاده از رهیافت تعادل عمومی پویای تصادفی، الگویی متناسب با فضای اقتصاد ایران طراحی شده است. برای محاسبه ضرایب مورد نیاز، از دادههای منتشر شده بانک مرکزی در دوره زمانی 1391-1340 بهره گرفته شده است. جهت انطباق الگو با فضای اقتصاد ایران، درآمدهای نفتی، چسبندگی قیمتها، سیاست پولی، سیاست مالی و تکانه تکنولوژی در نظر گرفته شدهاند. نتایج حاکی از آنند که تکانه فنآوری، سرمایهگذاری بخش خصوصی، مصرف داخلی، تولید غیرنفتی و تولید ناخالص داخلی را افزایش میدهد. از اینرو، تکانه تکنولوژی رشد اقتصادی را افزایش و میزان تورم را کاهش میدهد. تکانه نفتی، درآمد نفتی را افزایش میدهد. افزایش درآمد نفت، تولید غیرنفتی، مخارج مصرفی، مخارج دولت و سرمایهگذاری بخش خصوصی را افزایش میدهد. بنابراین، در کوتاهمدت تأثیر تکانه نفتی بر رشد اقتصادی مثبت است. همچنین، تکانه نفتی از طریق افزایش پایه پولی تورم را افزایش میدهد. تکانه پایه پولی، مصرف داخلی، نقدینگی و تورم کشور را افزایش میدهد. اما، تأثیر تکانه پایه پولی بر تولید غیرنفتی اندک است. در مجموع، رابطه مثبتی بین تکانه پایه پولی و تولید ناخالص داخلی مشاهده میشود. بنابراین، در کوتاهمدت، فرضیه خنثایی پول پذیرفته نمیشود. تکانه مخارج دولت، به افزایش مخارج دولت، مصرف خصوصی و کاهش سرمایهگذاری بخش خصوصی منجر میشود. در کل، تأثیر تکانه مخارج دولت بر تولید ناخالص داخلی، رشد اقتصادی و تورم مثبت است.دانشگاه پیام نورپژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی2228-595451920150622Monopoly Power in Industry and Evaluation of Its Effect on Iran’s Economic Growth:
Application of Endogenous Markup Approachقدرت انحصاری در بخش صنعت و ارزیابی تأثیرات آن بر رشد اقتصادی ایران با استفاده از رویکرد مارکآپ درونزا114951647FAفرهادخدادادکاشیاستاد دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانمحمدنبیشهیکیتاشدانشیار دانشگاه سیستان و بلوچستان، ایرانسمانهنورانیآزاددانشجوی دوره دکتری دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانJournal Article20140628The main purpose of this study is to examine the relationship between market structure and economic growth in iran. Using Lopez - Azzam (2002) Approach, the extent of endogenous markup in different markets was estimated. Then the relationship between markup and economic growth was investigated by baranova (2013) model. In this paper we also examined structural and behavioral aspects of 131, 4-digit industry over the 1995-2011 periods. These aspects include markt power as structural variable and conjectural variation as behavioral variable. In addition we sought to identify the impacts of markup on economic growth. The results of this study indicate that based on conjectural variation, firms cooperate in 91 percent of industries. On the other hand, Lerner index and markup in 94.2 percent of industries were higher than 0.1 percent and 1.001 respectively. Our findingsalso indicate that there is a negative association between endogenous markup and economic growth. According to the results of this study, low level of competition in industries led to limited growth in Iran.
هدف محوری این مقاله بررسی ارتباط میان ساختار بازار و رشد اقتصادی در ایران میباشد. در این مقاله برای ارزیابی ساختار بازار، ابتدا با استفاده از رویکرد لوپز و آزام (2002) شاخص مارکآپ درونزا استخراج شده و پس از آن ارتباط میان مارکآپ و رشد اقتصادی بر اساس مدل بارانوا (2013) بررسی شده است. در این تحقیق 131 صنعت کارخانهای ایران در کد ISIC چهاررقمی در بازه سالهای 1390-1374 انتخاب شده و قدرت بازاری، تغییرات حدسی، مارکآپ درونزا و اثرات آن بر رشد مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که با استناد به تغییرات حدسی در 91 درصد صنایع، بنگاهها به همکاری و هماهنگی با یکدیگر میپردازند. از طرفی در 2/94 درصد صنایع، شاخص لرنر و مارکآپ بهترتیب بالاتر از 1/0 درصد و 001/1 بوده است. همچنین نتایج حاصل از اثرات مارکآپ درونزا بر رشد اقتصادی نشان میدهد که با افزایش مارکآپ بهدلیل کاهش ضریب رقابت بین بنگاهها، رابطه منفی بین این دو متغیر وجود دارد. به عبارت دیگر رقابت محدود در اقتصاد کشور منجر به کاهش ضریب رشد اقتصادی در ایران شده است.دانشگاه پیام نورپژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی2228-595451920150622The impact of Education and Health Infrastructures on Economic Growth of Iranتأثیر زیرساختهای آموزش و سلامت بر رشد اقتصادی ایران1361151648FAمهدیشهرکیدانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه تربیت مدرسسیمینقادریاستادیار دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار، چابهار، ایرانJournal Article20140630Infrastructures are one of the most important tools for transferring technology from developed countries to developing ones. These infrastructures will also increase the economic activities; decrease the production and transportation costs, and finally increase the efficiency. Thus, they can affect the economic growth. This study investigates the direct and indirect effects of education and health, and economic infrastructures on the economic growth of Iran from 1980 to 2011. To that end, an equation system was designed which uses 2SLS. The findings showed that one percent increase in the education and health infrastructures will increase GDP by 0.06, and increase the foreign direct investment by 0.03. The indirect effect of improving education and health infrastructures on economic growth via foreign investment is 0.06 while export can bring about a 0.02 increase in economic growth.زیرساختها یکی از ابزارهای مهم در انتقال تکنولوژی پیشرفته از کشورهای توسعهیافته به کشورهای در حال توسعه میباشند. همچنین زیرساختها باعث افزایش فعالیتهای اقتصادی، کاهش هزینههای تولید، حمل و نقل و نهایتاً افزایش کارایی میشوند و از این طریق بر رشد اقتصادی تأثیرگذار هستند. در این مقاله اثرات مستقیم و غیرمستقیم زیرساختهای آموزش و سلامت و همچنین زیرساختهای اقتصادی بر رشد اقتصادی ایران طی سالهای 2011-1980 بررسی میشود. برای این موضوع یک سیستم معادلات طراحی شده است که با روش 2SLS مورد برآورد قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که اگر زیرساختهای آموزش و سلامت یک درصد افزایش یابند تولید ناخالص داخلی به میزان 06/0، و سرمایهگذاری مستقیم خارجی به میزان 03/0 افزایش مییابد. همچنین میزان تأثیر غیرمستقیم زیرساختهای آموزش و سلامت بر رشد اقتصادی از طریق سرمایهگذاری خارجی 06/0 است که همین تأثیر از طریق صادرات 02/0 میباشد.