دانشگاه پیام نورپژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی2228-595483120180622Economic instability and the Major Macroeconomic sectors' Economic growth:
Principle Components Analysis (PCA) Approachبیثباتی اقتصادی و رشد اقتصادی بخشهای عمده اقتصاد کلان: رهیافت تحلیل مؤلفههای اصلی13284242FAیگانهموسوی جهرمیاستاد اقتصاد دانشگاه پیام نور، ایرانهادیغفاریدانشیار اقتصاد دانشگاه پیام نور، ایرانمهدیجلولیدانشجوی دکترای اقتصاد و حسابرس ارشد مالیاتی اداره کل امور مالیاتی استان مرکزی، اراک، ایرانJournal Article20170314The current study, using the VAR model, tries to explore the effects and consequences of economic instability on economic growth in Iran during the 1981-2011 periods using the principle components analysis. In this study, using the principle components analysis (PCA), an indicator of economic instability was built and then the impact of this indicator on economic growth of Iran was examined. The findings show that Only the importance of labor in the Agricultural sector but in other sectors more than other variables, physical capital is the more important in explaining economic growth. In all areas of macroeconomics, variable economic instability negative impact on economic growth in the sector. Four parts macroeconomic indicator of economic instability in the analysis of variance, respectively, in the fields of Industry and Minerals, Services, Agriculture and Oil and Gas exploration is more important.در مطالعه پیشِ رو، با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری (VAR)، تأثیرات و پیامدهای بیثباتی اقتصادی بر رشد اقتصادی در ایران در دوره 1392-1360 به کمک روش تحلیل مؤلفههای اساسی بررسی میشود. ابتدا به کمک روش تحلیل مؤلفههای اساسی، شاخصی برای بیثباتی اقتصادی ساخته شد و سپس به اثرگذاری این شاخص بر رشد اقتصادی در بخشهای عمده اقتصاد کلان در ایران پرداخته شده است. نتایج نشان میدهد که تنها در بخش کشاورزی اهمیت نیروی کار نسبت به سایر متغیرها بیشتر است اما در بخشهای دیگر، سرمایه فیزیکی اهمیت بیشتری در تبیین رشد اقتصادی آن بخش داراست. در تمامی بخشهای اقتصاد کلان، متغیر بیثباتی اقتصادی اثری منفی بر رشد اقتصادی آن بخش دارد. سهم شاخص بیثباتی اقتصادی در تجزیه واریانس چهاربخش اقتصاد کلان به ترتیب در بخشهای صنایع و معادن، خدمات، کشاورزی و نفت و گاز از اهمیت بیشتری برخوردار است.https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_4242_40c97c1533fc1bef4b6cf2a4497d251c.pdfدانشگاه پیام نورپژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی2228-595483120180622Monetary Shocks and Monetary Transmission Mechanism in The Iranian Economy: With Emphasis on Exchange Rates, Housing Prices and Creditsشوکهای پولی و کانالهای انتقال دهنده سیاست پولی در اقتصاد ایران: با تأکید بر کانال نرخ ارز، قیمت مسکن و اعتبارات29444342FAرضاراعیاستاد گروه مدیریت دانشگاه تهران، تهران، ایرانمحمد جوادایروانیاستاد گروه مدیریت دانشگاه تهران، تهران، ایرانتیرداداحمدیدانشجوی دکتری مدیریت مالی دانشگاه تهران، تهران، ایرانJournal Article20170806The study of the effect of monetary shocks through monetary policy transmission mechanism is one of the topics in the macroeconomic field that is divided into two main polepoints of the neoclassical (demand side) and nonneoclassical (supply side) perspectives. Researchers in different countries have studied effects of monetary shocks through these channels on macroeconomics, but in domestic studies, the lack of simultaneous attention to the money neutarlity in the long run and the asymmetry of positive and negative shocks in the presence of monetary policy transmission mechanism is one of the main weaknesses in the discussion. This article is intended to fill this research gap with using the seasonal data of Iran's economy during the period of 1990 to 2016, to study the effect of monetary shocks through transmission channels on production. For this purpose, using the Markov Switching model, negative and positive shocks were extracted. Then, the results of the used model by auto regressive distributed lags method showed that three channels of exchange rate, housing prices and credits are incapable of transferring the effects of monetary policy in the long run. These findings validate long-term monetary neutrality. Also there is asymmetry between positive and negative shocks, and the credit chanel has a stronger role in transferring the monetary policy effects on the economy of Iran than the two other channels.بررسی نحوه تأثیر شوکهای پولی از کانالهای انتقالدهنده سیاست پولی یکی از مباحث در حوزه اقتصاد کلان است که به دو قطب اصلی دیدگاه نئوکلاسیکی (طرف تقاضا) و دیدگاه غیرنئوکلاسیکی (طرف عرضه) تقسیم میشود، محققان و پژوهشگران متعددی در کشورهای مختلف به بررسی نحوه انتقال اثرات شوکهای پولی از طریق این کانالها بر سیستم اقتصاد کلان پرداختهاند، اما در مطالعات داخلی عدم توجه همزمان به بحث خنثایی پول در بلندمدت و عدم تقارن شوکهای مثبت و منفی با وجود کانالهای انتقالدهنده سیاست پولی یکی از مهمترین ضعفهای موجود در بحث مذکور است، این مقاله جهت پر کردن شکاف تحقیقاتی مذکور با استفاده از دادههای فصلی اقتصاد ایران طی دوره زمانی 1369 تا 1395 به بررسی نحوه تأثیر شوکهای پولی از کانالهای انتقالدهنده سیاست پولی بر تولید پرداخته است، بدین منظور با استفاده از مدل چرخشی مارکوف شوکهای مثبت و منفی پولی استخراج شدند و سپس نتایج حاصل از مدل مورداستفاده با بهکارگیری روش خودرگرسیون با وقفههای توزیعی نشان داد که؛ سه کانال نرخ ارز، قیمت مسکن و اعتبارات در انتقال اثرات سیاست پولی در بلندمدت ناتوان است، این به معنای خنثایی پول در بلندمدت است، همچنین با وجود کانالهای مذکور عدم تقارن بین شوکهای مثبت و منفی وجود دارد، از سوی دیگر کانال اعتبارات نقش قویتری در انتقال اثرات سیاست پولی نسبت به دو کانال دیگر در اقتصاد ایران دارد.https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_4342_89e8afdacb9d09e2505146fb3f15f81f.pdfدانشگاه پیام نورپژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی2228-595483120180622Conditional Exchange Rate Pass-Through (ERPT) to Import Prices and Effects of a Change in Variance of the Shocks on ERPT: A DSGE Approachمیزان عبور نرخ ارز به شاخص قیمت واردات بهشرط تکانههای وارد بر اقتصاد و تأثیر تغییر در انحراف معیار تکانهها بر آن: رهیافت الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی45603833FAمتین ساداتبرقعیدانشجوی دکترای علوم اقتصادی دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانتیمورمحمدیدانشیار دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانJournal Article20170103<span>In this paper, for analysis of exchange rate pass-through (ERPT) to import prices, a structural dynamic stochastic general equilibrium model is used and exchange rate is considered as an endogenous variable not exogenous. Therefor we can calculate exchange rate pass-through conditional on each shock. The advantage of this approach is that it shows to policy makers that ERPT conditional on each shock is different and policy maker should take the cause of the change, into account. Hence a dynamic stochastic general equilibrium model for Iran is presented and calibrated. Then by impulse response functions, ERPT conditional on different shocks (technology, oil revenues, foreign output, money demand, foreign interest rates and monetary policy shocks) has derived. Also, a test for the effects of the changes in variance of each shock on the degree of conditional ERPT has been performed. The standard deviations of the shocks affect the scale of the impulse-response functions, but not their shape. This means that the relative magnitude of</span><span>these responses and conditional measures of pass-through will not be altered by changes in the variance of the</span><span>shocks.</span>تحلیل چگونگی عبور نرخ ارز به قیمتهای داخلی یعنی رابطه تغییر نرخ ارز و قیمتها و عوامل مؤثر بر آن در وضع سیاستگذاریهای بهینه در اقتصادهای باز و همچنین در فهم اثرات انتقال تکانهها اهمیت زیادی دارد. در این مطالعه برای بررسی چگونگی عبور نرخ ارز به شاخص قیمتهای وارداتی در ایران از یک الگوی ساختاری تعادل عمومی پویای تصادفی استفاده شده است. در این الگو تغییرات نرخ ارز درونزا در نظر گرفته شده و نه برونزا. در نتیجه این امکان فراهم آمده که عبور نرخ ارز به شرط هر یک از تکانههای وارد بر اقتصاد جداگانه محاسبه شود. مزیت استفاده از این الگو این است که به سیاستگذار نشان میدهد که عبور نرخ ارز به قیمتها همیشه به یک میزان نیست و در سیاستگذاری، اینکه کدام تکانه سبب تغییر نرخ ارز و قیمتها شده را باید لحاظ کرد. از اینرو ابتدا، یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی برای اقتصاد ایران ارائه و سپس مقداردهی و شبیه سازی شده است. سپس با استفاده از توابع ضربه-واکنش، عبور نرخ ارز به شرط هریک از تکانههای وارد بر اقتصاد (تکانه تکنولوژی، درآمد نفتی، تقاضای خارجی، تقاضای پول، نرخ بهره خارجی و سیاست پولی) جداگانه محاسبه گردید. نتایج حاکی از آن است که انتقال نرخ ارز در ایران ناقص است و درجه انتقال با توجه به هر شوک وارد بر اقتصاد متفاوت است و بعد از بیست فصل به حدود 40 تا 70 درصد میرسد. هدف دیگر مقاله بررسی اثر افزایش واریانس تکانهها بر عبور نرخ ارز بود. از آنجاییکه افزایش انحراف معیار تکانهها، مقیاس توابع ضربه واکنش را تغییر میدهد ولی شکل آنها را تغییر نمیدهد، اندازه نسبی این واکنشها نسبت به هم و درنتیجه، عبور نرخ ارز تغییر نمیکند.https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_3833_1336fe186ab35699df79fac809105979.pdfدانشگاه پیام نورپژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی2228-595483120180622A Study on the Effect of Savings Rates on Trade Balance in Iranian Economy, Application of Fuzzy Regression and Auto Regressive Distributed Lag Approachesبررسی تأثیر نرخ پسانداز بر تراز تجاری ایران، کاربرد رهیافت رگرسیون فازی و خودرگرسیون با وقفههای توزیعی61783934FAمحمد مهدیبرقی اسگوییدانشیار گروه اقتصاد دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانعلیرضاکازرونیاستاد گروه اقتصاد دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانبهزادسلمانیاستاد گروه اقتصاد دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانصابرخداوردیزادهدانشجوی دکتری اقتصاد بینالملل دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانJournal Article20170227The trade balance is one of the most important macroeconomic variables, and the macroeconomic strategic constraints for developing countries. The main target of this paper is study the effect of savings rate on the trade balance. According to the article target we used time series data of Iranian macroeconomic variables during 1960-2015 with application of fuzzy regression and auto regressive distributed lag approaches. The results of fuzzy regression approach show that savings rate and GDP per capita have a positive effect on the trade balance in the short term and long term. In the other hand the real effective exchange rate and degree of trade openness have a negative effect on the trade balance in long term. Also the results of auto regressive distributed lag approach show that savings rate, trade openness and GDP per capita have a positive effect on the trade balance and the real effective exchange rate has a negative effect on the trade balance. The other results are: error correction coefficient shows that 93 present of unbalanced short term adjusted to achieving long term balance. According to the results of research to reduce the trade deficit, an increase in gross domestic savings can be one of the important policy recommendations.تراز تجاری یکی از مهمترین متغیرهای کلان و از محدودیتهای استراتژیک اقتصاد کلان برای کشورهای در حال توسعه میباشد. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی تأثیر نرخ پسانداز بر تراز تجاری ایران است. در این راستا، با استفاده از رویکردهای رگرسیون فازی و خودرگرسیون با وقفههای توزیعی و با به کارگیری دادههای سری زمانی طی سالهای 1394-1339 به بررسی این موضوع پرداخته شده است. نتایج حاصل از رگرسیون فازی نشان میدهد که متغیرهای نرخ پسانداز، درجه باز بودن تجاری و تولید ناخالص داخلی سرانه اثر مثبت و نرخ ارز مؤثر واقعی اثر منفی بر تراز تجاری دارند. همچنین نتایج حاصل از خودرگرسیون با وقفههای توزیعی نشانگر این است که متغیرهای نرخ پسانداز و تولید ناخالص داخلی سرانه اثرات مثبتی در کوتاهمدت و بلندمدت بر تراز تجاری داشتهاند. از سویی در بلندمدت نرخ ارز مؤثر واقعی و درجه باز بودن تجاری موجب بدتر شدن تراز تجاری گردیدهاند. سایر نتایج حاکی از آن است که ضریب تصحیح خطا نشان میدهد که در هر سال حدود 93 درصد از عدم تعادل کوتاهمدت برای دستیابی به تعادل بلندمدت تعدیل میشود. با توجه به نتایج حاصل از تحقیق به منظور کاهش کسری تجاری، افزایش در پسانداز ناخالص داخلی میتواند یکی از توصیههای سیاستی مهم باشد.https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_3934_704f4c5de454eb75aaa471c0641daf3b.pdfدانشگاه پیام نورپژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی2228-595483120180622The Effects of Fiscal Policy on Economic Growth in the Iranian Economy: The State-Space Modelsبررسی اثرات سیاستهای مالی بر رشد اقتصادی در اقتصاد ایران: مدلهای حالت- فضا79924008FAمهدیخداییدانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه لرستان، لرستان، ایرانمحمدجعفریاستادیار اقتصاد دانشگاه لرستان، لرستان، ایرانشهرامفتاحیدانشیار اقتصاد دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایرانJournal Article20160524Macro-economic relationship between fiscal policy and economic growth has long been considered by economists. In this study to evaluate the more accurate effect of the government's fiscal policy in the economy, using quarterly data for the years 1988 to 2016, a factor-augmented vector autoregressive (FAVAR) model with time varying parameter model (TVP) in Iran's economy has been modeling. The variables of GDP growth, investment growth, inflation, exchange rates, the growth of private consumption expenditure and latent variable of government fiscal policies are used in model. Based on results the effects of fiscal policy on economic growth in the whole period is positive and investment increased the rate of economic growth. Also the additive positive effects of fiscal policy on the unofficial exchange rate has increased over time. In addition, the effect of fiscal policy on inflation is positive, so that the additive effect in economic prosperity period is more. Finally, the effect of fiscal policy on private sector spending is negative. Results of this study show changes in relationships between variables over time and also indicate that economic conditions of the country affects the impacts of independent variables.<span lang="AR-SA" dir="RTL">ارتباط بین سیاستهای مـالی و رشـد اقتصـادی از دیربـاز مورد توجه اقتصاددانان بوده است. از این رو مطالعات نظری و تجربی متعددی در این زمینه انجام شده است. در این مطالعه جهت بررسی دقیقتر اثر سیاستهای مالی دولت در اقتصاد ایران، با استفاده از دادههای فصلی سالهای 1367 تا 1395 و استفاده از الگوی خودرگرسیون برداری عامل-افزوده شده </span><span>(FAVAR)</span><span lang="AR-SA" dir="RTL"> در ترکیب با روشهای پارامترهای متغیر در طول زمان </span><span>(TVP)</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">، اقتصاد ایران مدلسازی شده است. در این مدلسازی متغیرهای رشد تولید ناخالص داخلی، رشد سرمایهگذاری، تورم، تغییرات نرخ ارز، رشد مخارج مصرفی خصوصی و متغیر سیاستهای مالی دولت، بهعنوان متغیر غیرقابل مشاهده وارد مدل شدهاند. بر اساس نتایج تحقیق اثر سیاستهای مالی بر رشد اقتصادی ایران در کل دوره مورد بررسی، مثبت است و افزایش سرمایهگذاری زمینهساز افزایش نرخ رشد اقتصادی است. همچنین اثرات مثبت سیاستهای مالی بر نرخ ارز غیررسمی در طول زمان افزایش یافته است. بهعلاوه اثر سیاست مالی بر تورم در اقتصاد ایران مثبت است، به طوریکه اثرات افزایشی فوق در دورههای رونق اقتصادی بیشتر است. در</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">نهایت اینکه اثر سیاستهای مالی دولت بر مخارج بخش خصوصی منفی است. نتایج تحقیق حاضر بیانگر تغییر روابط بین متغیرهای مدل در طول زمان است به طوریکه شرایط حاکم بر اقتصاد کشور در نحوه اثرگذاری متغیرهای مدل بر یکدیگر اثرگذار است</span><span>.</span>https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_4008_92a1ba21e290494a33dba0c2d8a94976.pdfدانشگاه پیام نورپژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی2228-595483120180622Measuring the Consumption Smoothing of Iranian Households’ Consumption Food Against the Temporary and Permanent Income Shocksاندازهگیری میزان هموارسازی مخارج مصرفی خوراکی در برابر شوکهای موقت و دائمی درآمد خانوارها در ایران931064343FAمحمدمولاییاستادیار اقتصاد دانشگاه بوعلی سینا همدان، همدان، ایرانعدیعلیدانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه بوعلی سینا همدان، همدان، ایرانJournal Article20170502Household consumption expenditures one of the main economic variables that reflect the households’ welfare level as well as stimulate aggregate demand and purpose of all production in the economy. Therefore, measuring the income shocks transmission to household consumption is critical for evaluation the ability of consumption smoothing with income shocks or economic stability and hence, for designing stabilization, income-maintenance and optimal social policies in the aim to increasing purchasing power, preserving and promoting the welfare of households. According to the terms of stagflation in Iran economy over the past few years, this paper computes the degree of transmission of temporary and permanent income shocks to using the panel data on the income, meal consumption expenditures and other household characteristics (Age, gender, education, working status and marital status) gathered by Iranian urban and rural households’ expenditures and Income Surveys (HEIS) over the period 1388-1393. The results show that there is nearly complete insurance against temporary and permanent income during the period of study.مصرف کالاها و خدمات یکی از اصلیترین متغیرهای اقتصادی منعکسکننده شرایط رفاه خانوارها در یک جامعه و نیز محرک تقاضای کل و هدف تولید در اقتصاد است. بدین ترتیب اندازهگیری میزان انتقال شوکهای درآمد به مصرف خانوار در راستای درک توانایی هموارسازی مصرف و بررسی تغییرات رفاهی افراد تحت شرایط بیثباتی درآمد و نیز در طراحی و ارزیابی سیاستهای بهینه اجتماعی و جهتدادن این سیاستها با هدف افزایش قدرت خرید، حفظ و ارتقای سطح رفاه خانوارها نقش مهمی ایفا میکند. هدف از این مطالعه اندازهگیری میزان هموارسازی مخارج مصرفی خوراکی خانوارها در ایران در برابر شوکهای دائمی و موقت درآمد با استفاده از دادههای پانلی متشکل از درآمدها، هزینهها، شاخصهای اجتماعی خانوارهای ایرانی از قبیل سن، جنسیت، تحصیلات، وضع فعالیت، وضعیت زناشویی طی سالهای 1393-1388 و از قیود کوواریانس تحمیل شده بر رشد درآمد و مصرف جهت شناسایی مقادیر پارامترهای شوکهای دائمی و موقت درآمد، است. نتایج به دستآمده نشان میدهند که گرچه بیمه تقریباً کامل برای مخارج خوراکی خانوارها در مقابل شوکهای موقت و دائمی درآمد طی دوره مورد بررسی وجود دارد، اما برای شوکهای موقت به میزان بیشتری مورد هموارسازی قرار گرفته است. همچنین عواملی مانند افزایش سطح تحصیلات، شهرنشینی، متأهل بودن و اشتغال همبستگی مثبت با درآمد دارند به طوری که نقش مهمی قدرت هموارسازی مصرف خانوار به ازای شوکهای درآمد داشتهاند.https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_4343_d91eda68027f877560f5d03fc1b312bc.pdfدانشگاه پیام نورپژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی2228-595483120180622Economic Growth and Regional Labour Market Development in Iran's Provinces: Okun’s Law in a Spatial Contextرشد اقتصادی و توسعه بازار کار ناحیهای در استانهای ایران: قانون اوکان در مفهوم فضایی1071223930FAسیابممی پوراستادیار دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی، تهران، ایرانعاطفهرضاییدانشجوی کارشناسی ارشد دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی، تهران، ایرانJournal Article20170101The inverse relationship between economic growth and unemployment rate is known as Okun’s law in the economic literature. According to the importance of Okun's law on economic policy, investigating the relationship between unemployment rate and economic growth is very important at provincial level. Also, with regard to labor mobility between provinces based on economic conditions, spatial and spillover effects are essential in regional studies; therefore, the main objectives of this paper are to investigate Okun's law in Iran's provinces with spatial econometric approach and whether Okun’s law can be used as a rule of thumb for surveying the labor market response to changes in regional economic growth, in Iran's provinces. A panel data set for 30 provinces during period of 2005 to 2013. The results show that unemployment rates and economic growth of provinces have spatial dependence and labor market performance is influenced by macroeconomic situation and its features the economic situation in neighboring provinces. Hence, in this study spatial panel is employed to investigate Okun’s law. The results of spatial panel (SAC) approve accuracy of Okun's law in Iran's provinces; and the development of regional labor market is not limited to the provincial borders and spillovers to other provinces.<span lang="AR-SA" dir="RTL">رابطه معکوس بین رشد اقتصادی و نرخ بیکاری در ادبیات اقتصادی با عنوان قانون اوکان شناخته میشود. با</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">توجه</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">به</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">اهمیت</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">قانون</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">اوکان</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">در</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">سیاستگذاری</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">اقتصادی،</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">بررسی</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">رابطه نرخ</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">بیکاری</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">و</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">رشد اقتصادی</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">در</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">سطح</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">استانها،</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین با توجه به امکان جابهجایی نیروی کار برحسب شرایط اقتصادی بین استانها، اثرات مکانی و سرریز فضایی در مطالعات ناحیهای بسیار ضروری است؛ از اینرو هدف اصلی از این مطالعه، بررسی قانون اوکان برای استانهای کشور ایران با رویکرد اقتصادسنجی فضایی است و اینکه آیا قانون اوکان میتواند بهعنوان یک رابطه کلی جهت بررسی واکنش بازار کار به تغییرات رشد اقتصادی ناحیهای، در استانهای ایران مورد استفاده قرار گیرد. به این منظور از دادههای پانل برای 30 استان طی دوره زمانی ۱۳۹۲-۱۳۸۴ استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل نشان میدهد که رشد اقتصادی و نرخ بیکاری استانها دارای وابستگی فضایی بوده و اثرات و عملکرد بازار کار یک استان، علاوه بر وضعیت اقتصاد کلان و ویژگیهای آن استان، تحت تأثیر وضعیت اقتصادی استانهای مجاور نیز است. به همین دلیل در این مطالعه برای بررسی قانون اوکان از پنل فضایی استفاده شده است. نتایج حاصل از مدل پنل فضایی (</span><span>SAC</span><span lang="AR-SA" dir="RTL">) نشان میدهد رابطه اوکان در سطح استانهای ایران مورد تأیید قرار میگیرد و توسعه بازار کار ناحیهای تنها محدود به مرزهای استانی نبوده و به استانهای دیگر نیز سرریز میکند.</span>https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_3930_153e78b0ab95429b319d3f3546f5dc9b.pdfدانشگاه پیام نورپژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی2228-595483120180622The Impact of International Financial Integration on Income Convergence in Iran and Developing Countriesیکپارچگی مالی و نقش آن در همگرایی درآمد سرانه مطالعه موردی: ایران و کشورهای در حال توسعه1231344044FAمنیرهرفعتاستادیار گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانJournal Article20170531The widespread progress on capital account liberalization and the massive increase in financial flows across the borders, have stimulated a lively debate on the broad economic effects of financial openness. <br />This paper contributes to the debate by assessing whether financial openness facilitates per-capita income catching-up across countries in Iran and the developing countries? As the current wave of globalization has generated widespread interest among national policymakers on the factors and policies that best promote economic integration, the paper provides empirical evidence on whether financial openness should be included among such policies by focusing on the dimensions that most critically characterize the process of economic integration, namely income convergence? The key results of the analysis can be summarized as follows: Financial openness, financial integration and internal financial development, significantly facilitates per-capita income catching-up, but the role of internal financial development are more than two other variables.<span lang="FA">یکپارچگی مالی از طریق افزایش سطح سرمایهگذاری در کشورها میتواند اثرات مثبت فراوانی بر متغیرهای کلان اقتصادی از جمله اشتغال، رشد اقتصادی، افزایش حجم مبادلات بینالمللی و در نهایت افزایش درآمد سرانه کشورها داشته باشند. این مطالعه به بررسی این مسئله میپردازد که آیا یکپارچگی مالی و بازبودن بازارهای مالی در ایران و کشورهای در حال توسعه میتواند بر فرایند همگرایی درآمدی مؤثر باشد و آیا سیاستهای بازبودن، یکپارچگی و به دنبال آن ادغام مالی میتواند جزء سیاستهایی باشد که لازم است این کشورها برای فرایند ادغام اقتصادی خود اتخاذ نمایند؟</span><br /> <span lang="AR-SA" dir="RTL">نتایج این مطالعه نشان میدهد که بازبودن مالی، یکپارچگی مالی و توسعه مالی داخلی، به طور معنیداری باعث تسهیل در همگرایی درآمدی بین ایران و شرکای تجاریاش در کشورهای در حال توسعه با درآمد متوسط به بالا میگردد اما نقش توسعه بازارهای مالی داخلی بیش از دو متغیر دیگر است. </span>https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_4044_137b9e8158c94b47b5ffa447995826ad.pdfدانشگاه پیام نورپژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی2228-595483120180622The Effect of Real Exchange Rate Volatility Regimes on Foreign Direct Investment in Iran (Markov Switching Non-Linear Approach)بررسی تأثیر نظامهای بیثباتی نرخ واقعی ارز بر جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی ایران (رهیافت غیرخطی الگوی چرخشی مارکوف1351504306FAمجیدفشاریاستادیار دانشکده اقتصاد دانشگاه خوارزمی، تهران ایرانJournal Article20171006The investigation of relationship between real exchange rate volatility regime and FDI is one of the main issues in macroeconomics and has been considered empirically in recent years. Economic activity in the world and in every moment of life is faced with a variety of risks and uncertainty. Through of the uncertainty, it can be noted that the phenomenon of real exchange rate risk. This study intends to investigate the impact of real exchange rate fluctuations on foreign direct investment with annual data and during the 1974-2016, by using a Markov Switching on Iran deal. The results suggest that, real GDP as an indicator of the size of economy and trade openness have a positive and significant effect, real exchange rate has a positive impact on foreign direct investment in Iran. Hence, the decreasing of real exchange rate volatility through the control of domestic price fluctuations especially in the situation of high volatility is the main policy implication of this study to emprovement of FDI in Iran.بررسی تأثیر نظامهای مربوط به بیثباتی نرخ واقعی ارز بر متغیرهای کلان اقتصادی همانند سرمایهگذاری مستقیم خارجی یکی از موضوعات مهم در ادبیات مالیه بینالملل محسوب شده و بخش عمدهای از مطالعات تجربی را به خود اختصاص داده است. از اینرو هدف اصلی این مطالعه بررسی چگونگی تأثیرگذاری نظامهای بیثباتی نرخ واقعی ارز در دو وضعیت بیثباتی زیاد و کم بر سرمایهگذاری مستقیم خارجی طی سالهای 1395-1353 میباشد. برای دستیابی به این هدف، دو وضعیت بیثباتی زیاد و کم در رفتار نرخ واقعی ارز به روش الگوی خودرگرسیونی تعمیم یافته تحت شرایط ناهمسانی واریانس وابسته به تغییر رژیم استخراج شده و تأثیر این متغیر به همراه متغیرهای توضیحی همانند نرخ واقعی ارز، تولید ناخالص داخلی حقیقی و درجه بازبودن تجارت بر سرمایهگذاری مستقیم خارجی بررسی شده است. نتایج تخمین مدل دلالت بر تأیید دو وضعیت بیثباتی نرخ واقعی ارز زیاد و کم در رفتار نرخ واقعی ارز داشته و تأثیر منفی و معنیدار بیثباتی نرخ واقعی ارز بر سرمایهگذاری مستقیم خارجی در وضعیت بیثباتی زیاد بیشتر از حالت بیثباتی کم است. از سوی دیگر متغیرهای نرخ واقعی ارز، تولید ناخالص داخلی حقیقی و درجه بازبودن تجارت تأثیر مثبت و معنیدار بر سرمایهگذاری مستقیم خارجی در ایران در دوره زمانی مورد مطالعه داشتهاند. از اینرو کاهش بیثباتی نرخ واقعی ارز از طریق کنترل نوسانات سطح قیمتهای داخلی به ویژه در وضعیت بیثباتی زیاد از مهمترین توصیههای سیاستی این مطالعه برای افزایش میزان سرمایهگذاری مستقیم خارجی به شمار میآید.https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_4306_66bb3e5466bdb9cc3cac59432d39110d.pdfدانشگاه پیام نورپژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی2228-595483120180622Investigating the Relationship Between Government Size and Economic Growth in Iran: An Application of State-Space and Auto Regressive Distributed Lags Modelsبررسی رابطه اندازه دولت و رشد اقتصادی ایران: کاربردی از مدلهای حالت-فضا و خودرگرسیون با وقفههای توزیعی1511683764FAحسنخداویسیدانشیار اقتصاد دانشگاه ارومیه، آذربایجان غربی، ایراناحمدعزتی شورگلیدانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه ارومیه، آذربایجان غربی، ایران0009-0002-7946-3050Journal Article20170101<span>Barro (1990) by adding government spending into the growth models showed that the amount of government activities have a positive impact on economic growth, but if government spending is increased over a certain size, government activities will have a negative impact on economic growth. In this direction, this paper by using theoretical Barro growth model and an empirical model for Iranian economy tries to investigate the impact of current and capital government expenditure on output growth using ARDL approach and state-space models applying quarterly data during 1967-2014. First, using Lumsdaine-Papell (1997) unit root test and Gregory-Hansen (1996) and Saikkonen and Lutkepohl (2002) cointegration test we determine the degree of integration and cointegration of the variables. The results indicate that there are structural breaks in the variables under study and these breaks affect the relationship between variables. Then we use ARDL model, considering structural breaks, to determine threshold level for current government expenditure which is 15.2 percent and for capital government expenditure which is 8.2 percent of GDP per head. Regarding Lucas theoretical critique and empirical structural breaks in the Iranian economy, we use state space model to investigate relationship between growth and the government size and the results indicate that coefficients are not stable during time and they behave differently regarding the source of the shock.</span>بارو (1990) با وارد کردن مخارج دولت به تابع رشد نشان داد که میزان فعالیتهای دولت تأثیر مثبتی بر رشد اقتصادی دارد، اما چنانچه میزان مخارج دولت بیش از اندازه مشخصی افزایش یابد، فعالیتهای دولت تأثیر منفی بر رشد اقتصادی خواهد داشت. در این زمینه، این مقاله بر مبنای مدل نظری رشد بارو و یک الگوی تجربی برای اقتصاد ایران، به بررسی رابطه اندازه دولت از منظر مخارج عمرانی و جاری با رشد تولید ناخالص داخلی ایران با بهکارگیری الگوی خودرگرسیون با وقفههای توزیعی و رهیافت پارامتر متغیر با استفاده از دادههای سالانه طی دوره 1393-1346 میپردازد. ابتدا با استفاده از آزمون ریشه واحد لامزداین پاپل (1997) و آزمونهای همانباشتگی گریگوری هانسن (1996) و سایکنن لوتکیپل (2002) به ترتیب به بررسی انباشتگی و همانباشتگی متغیرها پرداخته شد. نتایج این بخش تحقیق نشان از وجود شکستهای ساختاری در متغیرهای تحقیق دارد که روابط بین متغیرها را تحت تأثیر قرار میدهد. سپس با استفاده از مدل خودرگرسیون با وقفههای توزیعی مقدار آستانه با لحاظ شکستهای ساختاری برای مخارج جاری 2/15 درصد و برای مخارج عمرانی 2/8 درصد تولید ناخالص داخلی سرانه به دست آمد. با توجه به انتقاد لوکاس بهصورت نظری و اثبات وجود شکستهای ساختاری متعدد در اقتصاد ایران، از مدل حالت فضا برای بررسی رابطه رشد و اندازه دولت استفاده شد و نتایج نشان داد که ضرایب متغیرهای مورد استفاده در طی زمان ثابت نیست و این پارامترها در گذر زمان با توجه به منبع تکانه، رفتار متفاوتی را از خود نشان میدهند.https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_3764_2c79bf0a2606bc0f2a1b8785f9d5f960.pdf