دانشگاه پیام نور
پژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی
2228-5954
2251-6891
11
43
2021
06
22
تحلیل اثرات کوتاهمدت و بلندمدت شوکهای پولی بر تولید و اشتغال صنعت فلزات اساسی در ایران: رهیافت ARDL غیرخطی
30
15
FA
ابراهیم
نصیریفر
دانشجوی دکتری اقتصاد، دانشکده مدیریت و اقتصاد، واحد علوم تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
nasiri_e@yahoo.com
کامبیز
هژبر کیانی
استاد گروه اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات و شهید بهشتی تهران، ایران
kianikh@yahoo.com
سید شمس الدین
حسینی
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و علوم تحقیقات، تهران، ایران
hosseini.sh@aru.ac.ir
فرهاد
غفاری
دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات تهران، ایران
farhad.ghaffari@yahoo.com
10.30473/egdr.2020.50543.5597
صنعت فلزات اساسی یکی از مهمترین صنایع تولیدی کشور است که سهمی حدود 20 درصد از تولید و 13 درصد از اشتغال بخش صنعت کشور را دارا میباشد. هدف این مقاله بررسی اثرات کوتاهمدت و بلندمدت شوکهای مثبت و منفی پولی و همچنین نامتقارنی آنها از طریق کانالهای انتقال سیاست پولی شامل کانالهای نرخ ارز، وامدهی و اعتباری و نرخ بهره بر مقدار تولید و میزان اشتغال این صنعت مهم بوده که با استفاده از الگوی خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی غیرخطی (NARDL) بهصورت فصلی طی دوره زمانی 1376 تا 1397 ارزیابی گردیده است. اثر شوک این متغیرها با استفاده از فیلتر هودریک-پرسکات به شوکهای مثبت و منفی تفکیک شده است. بر اساس نتایج تحقیق در بلندمدت شوکهای پولی اثرات بیشتری بر روی مقدار تولید صنعت فلزات اساسی در مقایسه با میزان اشتغال آن دارند. همچنین در کوتاهمدت اثر شوکهای منفی پولی بر اشتغال این صنعت همواره بیشتر از اثر شوکهای مثبت است. در پایان نامتقارنی اثرات بلندمدت شوکهای پولی بر مقدار تولید این صنعت اثبات گردید.
شوکهای پولی,فلرات اساسی,مدل ARDL غیرخطی,اثر نامتقارن,فیلتر هودریک-پرسکات
https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_6626.html
https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_6626_a1f5fa31903a8cee6061397b0afa0d25.pdf
دانشگاه پیام نور
پژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی
2228-5954
2251-6891
11
43
2021
06
22
بررسی کانالهای اثرگذاری تلاطم قیمت نفت بر رشد اقتصادی ایران از طریق برخی متغیرهای نهادی، پولی و مالی
50
31
FA
حمید
خاوری
دانشآموخته کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
khavari.hkh@gmail.com
محمدعلی
فلاحی
0000-0001-7442-4269
استاد گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
falahi@um.ac.ir
نرگس
صالح نیا
0000-0002-7505-5335
استادیار گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
n.salehnia@um.ac.ir
10.30473/egdr.2020.50575.5604
فرآوردههای نفتی در اقتصاد ایران از یک طرف، تأمین کننده سوخت مورد نیاز کشور و از سوی دیگر، صادرات آن برای کشور منبع اصلی درآمدهای ارزی است. به این ترتیب، هر گونه تلاطم در بهای نفت بر درآمدهای ارزی ایران مؤثر میباشد. این پژوهش به بررسی آثار تلاطم قیمت نفت بر رشد اقتصادی ایران از طریق برخی متغیرهای نهادی، پولی و مالی طی دوره 1396-1360 با استفاده از الگوی خودبازگشت برداری ساختاری (SVAR) میپردازد. نتایج بدست آمده نشان میدهد که تکانه وارده بر تلاطمهای قیمت نفت، واکنشی منفی از سوی رشد تولید را در پی دارد. عکسالعمل شاخص نهادی دموکراسی به تلاطمهای نفتی، منفی است و با توجه به رابطه مستقیم آن با رشد تولید، مجموعاً از این طریق رشد تولید کاهش مییابد. در رابطه با مخارج دولت نیز به طریق مشابهی، منجر به کاهش رشد تولید میشود. اما رشد حجم نقدینگی عکسالعمل مثبتی به تلاطمهای قیمت جهانی نفت خام از خود نشان میدهد و همچنین در کوتاهمدت آثار مثبتی بر رشد تولید دارد. نتایج همچنین نشان میدهد هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت مهمترین متغیر اثرگذار بر تغییرات رشد تولید، تکانه رشد مخارج دولت است. بنابراین توصیه میشود برای دستیابی به رشد اقتصادی پایدار و بهرهگیری از پویاییهای بخش خصوصی، بهتدریج و بر اساس مفاد اصل 44 قانون اساسی، مسئله واگذاری شرکتهای دولتی به بخش خصوصی واقعی با اهتمام پیگیری شود.
قیمت نفت,رشد اقتصادی,شاخص دموکراسی,مخارج دولت,حجم نقدینگی,تلاطم,ایران
https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_6643.html
https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_6643_b745c69fdf962a129d340d9fc5351e99.pdf
دانشگاه پیام نور
پژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی
2228-5954
2251-6891
11
43
2021
06
22
آثار نوسانات اقتصادی و سیاستهای پولی و مالی بر چرخههای تجاری (با تأکید بر اقتصادهای نفتی و با رویکرد BVAR)
64
51
FA
آنیتا
عظیمی حسینی
دانشجوی دکتری رشته اقتصاد، گروه اقتصاد، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران
a_azimihosseiny@yahoo.com
بیتاله
اکبری مقدم
دانشیار دانشکده مدیریت و حسابداری، گروه اقتصاد، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران
akbari.beitollah@gmail.com
مرتضی
اسدی
استادیار، گروه اقتصاد، واحد تهران، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
asadi1339@gmail.com
10.30473/egdr.2020.49957.5569
<span lang="AR-SA">در این پژوهش با استفاده از الگوی خودرگرسیون برداری بیزین، به شناخت متغیرهای مهم و تأثیرگذار در ایجاد ادوار تجاری با حضور عوامل نهادی، سیاسی و جهانی در پنج کشور صادرکننده نفتی شامل کانادا، ایران، نیجریه، نروژ و ونزوئلا طی دوره 1995 تا سال 2016 پرداخته شده است.</span><br /><span lang="AR-SA">نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که در کوتاهمدت تولید ناخالص داخلی در توجیه بیثباتی خود بیشترین مقدار را در طول دوره داشته است. در بلندمدت به دلیل افزایش نقش سایر متغیرها نقش تولید ناخالص داخلی کاهش یافته بهنحویکه در انتهای دوره به جز کشورهای ایران، نیجریه و ونزوئلا تکانه نفتی در کشور کانادا، تکانه مالی در کشور نروژ از دلایل ادوار تجاری میباشند.همچنین یافتهها نشان میدهد که عوامل سیاسی و نهادی باعث تغییر در نقش تکانهها گردیده بهنحوی که اثر تکانههای تأثیرگذار در بیثباتی را در بلندمدت کاهش داده است. عوامل سیاسی و نهادی به ترتیب بیشتر در کشورهای ایران و نروژ نقش زیادی را داشته است.</span><br /><span lang="AR-SA">پیشنهاد میشود سیاستگذاران قبل از تصمیمگیری در خصوص سیاستها، ابتدا با مدلهای مورد استفاده در این تحقیق به بررسی متغیرهای اقتصادی، غیراقتصادی و تأثیرگذار بر چرخههای تجاری پرداخته و بعد از آن اقدام به اتخاذ سیاستهای پولی و مالی مناسب نمایند</span><span lang="FA">. </span><br /><br /><br /><br /><br />
ادوار تجاری,الگوی خودرگرسیون برداری بیزین (BVAR),سیاستهای پولی و مالی
https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_6624.html
https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_6624_139690ad1ed0414651efca7ee3e8169a.pdf
دانشگاه پیام نور
پژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی
2228-5954
2251-6891
11
43
2021
06
22
ارزیابی اثرات شوک مالیاتی بر متغیرهای کلان اقتصادی در یک اقتصاد نفتی با رویکرد مدل تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE)
82
65
FA
روح الله
عبدخانی
دانشجوی دکتری گروه اقتصاد نفت وگاز، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی، مرودشت، ایران
r_abedkhani@yahoo.com
سید نعمت الله
موسوی
دانشیار گروه اقتصاد، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی، مرودشت، ایران
seyed_1976mo@yahoo.com
شراره
مجدزاده طباطبایی
استادیار گروه اقتصاد ، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی، مرودشت، ایران
sh_tabamajd@yahoo.com
10.30473/egdr.2019.49195.5481
درآمدهای نفتی و مالیاتها، به ترتیب اولین و دومین منبع تأمینکننده درآمدهای دولت در اقتصاد ایران محسوب میگردند که تغییرات در حجم آنها اثرات قابل توجهی بر تولید، اشتغال و نهایتاً رشد اقتصادی، که از اهداف کلان اقتصاد است، دارند. هدف مقاله حاضر ارزیابی اثرات شوک مالیاتی بر متغیرهای کلان اقتصادی در یک اقتصاد نفتی با رویکرد مدل تعادل عمومی پویای تصادفی بود. برآورد پارامترهای مدل با استفاده از دادههای سری زمانی تعدیل فصلی شده برای دوره 1368 تا 1396 صورت گرفته است. نتایج بدست آمده بیانگر این بود که یک شوک مالیاتی در کوتاهمدت تأثیر منفی بر متغیرهای کلان اقتصادی از قبیل رشد اقتصادی و مصرف دارد اما در بلندمدت با افزایش درآمد مالیاتی میزان تولید ناخالص داخلی و به تبع آن مصرف و سرمایهگذاری در اقتصاد افزایش یافته است. علاوه بر این نتایج بیانگر این واقعیت است که تأثیر درآمدهای نفتی به تنهایی بر روی رشد اقتصادی مثبت اما با ورود متغیر توضیحی، میزان انباشت سرمایه، به دلیل اثری که درآمدهای نفتی بر این متغیر (مکانیسمهای اثرگذاری) دارد، اثر آن بر رشد اقتصادی، منفی شده است.
درآمد مالیاتی,درآمد نفتی,رشد اقتصادی,تعادل عمومی پویای تصادفی
https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_7832.html
https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_7832_76ce9acb468db6ad04780f914471118b.pdf
دانشگاه پیام نور
پژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی
2228-5954
2251-6891
11
43
2021
06
22
بررسی رابطه علّیت فضایی بین مهاجرت، نابرابری درآمد و فقر در شهرستانهای ایران
102
83
FA
الهام
نوبهار
استادیار اقتصاد، دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه تبریز
enobahar@tabrizu.ac.ir
فهمیده
قربانی
دانشجوی دکتری اقتصاد، دانشکده اقتصاد و مدیریت، دانشگاه تبریز
f_ghorbani@tabrizu.ac.ir
10.30473/egdr.2020.49894.5529
مهاجرت یکی از عوامل اصلی تغییر و تحول جمعیت است و دارای اثرات مثبت و منفی، کوتاهمدت و بلندمدت بسیاری است و این اثرات تغییراتی را در ساختار اجتماعی و اقتصادی منطقه مهاجرفرست و مهاجرپذیر ایجاد میکند. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی رابطه علّی خالص مهاجرت با نابرابری درآمد و شاخص فقر در ایران است. در این مطالعه به منظور در نظر گرفتن خصوصیات فضایی متغیرها از روش علّیت فضایی استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمامی شهرستانهای کشور طی دوره زمانی 95-1385 میباشد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد رابطه بین خالص مهاجرت و نابرابری درآمد به صورت یکطرفه از خالص مهاجرت به نابرابری درآمد برقرار است. همچنین برآورد مدل خالص مهاجرت و نابرابری درآمد با استفاده از روش اقتصادسنجی فضایی نشان میدهد رابطه بین خالص مهاجرت و نابرابری درآمد معکوس بوده و از معناداری بسیار بالایی برخوردار است. به عبارت دیگر، پدیده مهاجرت موجب افزایش نابرابری درآمد در شهرستانهای مهاجر فرست و کاهش نابرابری درآمد در شهرستانهای مهاجرپذیر میشود. همچنین نتایج حاصل از این مطالعه حاکی از عدم وجود رابطه بین خالص مهاجرت و فقر در دوره مورد بررسی است.
علّیت فضایی,خالص مهاجرت,نابرابری درآمد,فقر
https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_6637.html
https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_6637_f61dd5f10169c63f1dd69c68c806245f.pdf
دانشگاه پیام نور
پژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی
2228-5954
2251-6891
11
43
2021
06
22
تحلیل مقدار بهینه و شرایط آستانهای بدهیهای دولت در ایران
124
103
FA
رضا
زمانی
استادیار دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
e_reza_e@yahoo.com
مسعود
مجیدی
کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
masoudmajidi.co@gmail.com
10.30473/egdr.2020.51086.5644
<span lang="FA">هدف اصلی این مقاله تحلیل مقدار بهینه و مقدار آستانهای بدهیهای دولت در ایران و تأثیر بدهیهای دولت بر رشد اقتصادی است. بدهیهای دولت یک پدیده اقتصادی و سیاسی است و از بعد نظری، ملاحظات مرتبط با بازتوزیع مجدد</span><span lang="FA">و بین نسلی، انتخاب مجدد دولتها، سیکلهای سیاسی بودجه، تضاد اجتماعی گروهها، توهم مالی و چانهزنی مجلس و قانونگذاران بر آن تأثیر دارند. </span><br /><span lang="FA">بدهی دولت از طریق کانالهای شش گانه مخارج دولت، نرخ بهره، مالیات آینده، تورم، احتمال شکل گیری مثلث شوم بحران (سه بحران بدهی، بانکی و ارزی) و ظرفیت اتخاذ سیاستهای ضد چرخهای بر رشد اقتصادی تأثیر دارد. در مجموع سه دیدگاه کلی درباره تأثیر بدهیها بر رشد اقتصادی وجود دارد که عبارتند از تأکید بر اثر مثبت، تأکید بر اثر منفی و وجود مقدار آستانهای. این مقاله مبتنی بر دادههای سالیانه ۱۳۹۵-۱۳۵۳ و با استفاده از روش </span><span dir="LTR">OLS</span> <span lang="FA">نشان داده است که رابطه بدهیهای دولت و رشد اقتصادی به صورت </span><span dir="LTR">U</span> <span lang="FA">معکوس است و مقدار بهینه شاخص بدهیهای دولت (نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی) در ایران حدود ۱۶/۵۴ درصد و مقدار آستانهای شاخص بدهیها نیز حدود ۳۲/۱۰۸ درصد است. </span><br /><span dir="RTL" lang="AR-SA">همچنین مشاهده شده است که از سال ۱۳۵۳ تا اواسط دهه ۱۳۸۰ میزان بدهیهای دولت به بانک مرکزی بیشتر از بدهی دولت به بانکها و مؤسسات مالی بوده اما از اواسط دهه ۱۳۸۰ این روند معکوس شده است. </span>
بدهیهای دولت,رشد اقتصادی,ایران
https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_6684.html
https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_6684_a59f9ec864f5963232e0c27f5eb42a6f.pdf
دانشگاه پیام نور
پژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی
2228-5954
2251-6891
11
43
2021
06
22
بررسی اثر حسابگری ذهنی سرمایهگذاران بر سیاستهای تأمین مالی و رشد اقتصادی از دیدگاه گزارشگری مالی
136
125
FA
فرهاد
کوه کن
دانشجوی دکتری حسابداری، گروه حسابداری، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران
koohkan.ju1@gmail.com
محمدرضا
شورورزی
دانشیارحسابداری، گروه حسابداری، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران
mohammadreza.shoorvarzi@yahoo.com
ابوالقاسم
مسیح آبادی
استادیار حسابداری، گروه حسابداری، واحد سبزوار، دانشگاه آزاد اسلامی، سبزوار، ایران.
masihabadi.abolghasem1@yahoo.com
علیرضا
مهرآذین
استادیار حسابداری، گروه حسابداری، واحد نیشابور، دانشگاه آزاد اسلامی، نیشابور، ایران
mehrazeen1@gmail.com
10.30473/egdr.2019.48536.5395
<span lang="FA">هدف این پژوهش بررسی تأثیر حسابگری ذهنی سرمایهگذاران بر سیاستهای تأمین مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. جامعه آماری پژوهش شامل 14 شرکت کارگزاری برتر و شرکتهای سرمایهپذیر آنها مشتمل بر 109 شرکت طی دوره 96-1390 میباشد. در این بررسی از متغیرهای اهرم مالی، سود نقدی سهام، نسبت بدهی، سررسید بدهی و نسبت بدهیهای بلندمدت به حقوق صاحبان سهام به عنوان شاخصهای سیاستهای تأمین مالی استفاده شد و جهت تجزیه و تحلیل دادهها از مدل دادههای تابلویی به روش اثرات ثابت استفاده شد. نتایج نشان داد که شرکتهای سرمایهگذاری مورد بررسی در 69/34% موارد، تورش رفتاری حسابگری ذهنی از خود نشان دادهاند، همچنین حسابگری ذهنی سرمایهگذاران دارای اثر معکوس بر اهرم مالی، سود همگن نقدی سهام و اثر مستقیم بر نسبت بدهی، سررسید بدهی و بدهیهای بلندمدت به حقوق صاحبان سهام میباشد. یافتهها میتواند حاوی مفاهیم ارزشمندی جهت مدیران در رسیدن به سطح بهینه تأمین مالی و نقش مهمی در رشد اقتصادی ایفا کند. </span>
حسابگری ذهنی,سیاستهای تأمین مالی,اثر تمایلی,تئوری چشم انداز
https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_6794.html
https://egdr.journals.pnu.ac.ir/article_6794_d44883bb64afa6236aa872de9148ae0e.pdf