لطیف حسینی؛ اکبر میرزاپور باباجان؛ بیت اله اکبری مقدم
چکیده
مالیات اگرچه همواره به عنوان منبع اصلی برای تأمین مالی دولتها مطرح بوده و ابزاری مؤثر برای دولت در جهت نیل به اهداف خود تلقی میشود اما از طرف دیگر این ابزار پر اهمیت باعث بروز اختلالاتی در اقتصاد شده و در نتیجه موجب شکلگیری اختلافات گسترده در بین اقتصاددانان در زمینه نقش و اندازه دولت در اقتصاد بوده است. هدف مقاله حاضر بررسی تاثیردرآمدهای ...
بیشتر
مالیات اگرچه همواره به عنوان منبع اصلی برای تأمین مالی دولتها مطرح بوده و ابزاری مؤثر برای دولت در جهت نیل به اهداف خود تلقی میشود اما از طرف دیگر این ابزار پر اهمیت باعث بروز اختلالاتی در اقتصاد شده و در نتیجه موجب شکلگیری اختلافات گسترده در بین اقتصاددانان در زمینه نقش و اندازه دولت در اقتصاد بوده است. هدف مقاله حاضر بررسی تاثیردرآمدهای مالیاتی بر روی متغیرهای کلان اقتصادی بود. برآورد پارامترهای مدل با استفاده از دادههای سری زمانی تعدیل فصلی شده برای دوره 1395-1388 صورت گرفته است . برای برآورد بیزی پارامترهای مدل ابتدا باید توزیع، میانگین و انحراف معیار پیشین پارامترها تعیین گردد سپس با استفاده از نرم افزار داینر تحت نرم-افزار متلب بر اساس روش مونت کارلو با زنجیره مارکوف در قالب الگوریتم متروپولیس-هستینگز، مقادیر میانگین و انحراف معیار پسین پارامترها محاسبه می-شود.نتایج تخمین مدل نشان داد که درآمدهای حاصل از مالیات بر ارزش افزوده تاثیر مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی استانهای مختلف دارد. همچنین مقدار وقفهدار نرخ رشد تولید ناخالص داخلی سرانه استانها تأثیر مثبت و معنیدار بر نرخ رشد اقتصادی سال جاری داشته و نیز متغیر اعتبار بانکی، میزان سرمایه گذاری، تأثیر مثبت و معنیدار بر نرخ رشد اقتصادی دارد. همچنین متغیر سرمایهگذاری و هزینه های دولت تأثیر مثبت و معنیداری ولی نرخ تورم تأثیر معنیدار و منفی بر رشد اقتصادی دارد. نتایج نیز نشان داد که یک شوک مالیاتی در کوتاه مدت تاثیر منفی بر رشد اقتصادی و مصرف دارد اما در بلندمدت با افزایش در درآمدی مالیاتی میزان تولید ناخالص داخلی و به تبع آن مصرف و سرمایه گذاری در اقتصاد افزایش یافته است.
اقتصاد کلان
علی جعفری؛ جمادوردی گرگانلی دوجی؛ مجید اشرفی؛ آرش نادریان
چکیده
قابلیت مقایسه یکی از خصوصیات کیفی است که بر مفید بودن اطلاعات مالی و اقتصادی میافزاید. متغیرهای کلان اقتصادی میتوانند بر رابطه بین قابلیت مقایسه و پرداخت سود سهام شرکت تأثیر بگذارند. لذا در این مقاله به بررسی نقش تعدیلکننده متغیرهای کلان اقتصادی در رابطه بین معیارهای قابلیت مقایسه و سیاست پرداخت سود سهام پرداخته شده است. برای ...
بیشتر
قابلیت مقایسه یکی از خصوصیات کیفی است که بر مفید بودن اطلاعات مالی و اقتصادی میافزاید. متغیرهای کلان اقتصادی میتوانند بر رابطه بین قابلیت مقایسه و پرداخت سود سهام شرکت تأثیر بگذارند. لذا در این مقاله به بررسی نقش تعدیلکننده متغیرهای کلان اقتصادی در رابطه بین معیارهای قابلیت مقایسه و سیاست پرداخت سود سهام پرداخته شده است. برای اندازهگیری قابلیت مقایسه از سه معیار سود خالص، جریانهای نقدی عملیاتی و اقلام تعهدی اختیاری استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 119 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1390 تا 1396 بوده است. برای آزمون فرضیههای پژوهش از الگوی رگرسیون خطی چند متغیره و با استفاده از نرمافزار Eviews9استفاده شده است. نتایج نشان داد که قابلیت مقایسه سود خالص بر پرداخت سود سهام تأثیر منفی و معنیدار داشته است. تأثیر نرخ بهره بر رابطه بین قابلیت مقایسه سود خالص و پرداخت سود سهام، مثبت و معنیدار بوده است. تورم بر رابطه بین قابلیت مقایسه سود خالص و پرداخت سود سهام، تأثیر مثبت و معنیداری داشته است. نرخ ارز رسمی بر رابطه بین قابلیت مقایسه سود خالص و پرداخت سود سهام تأثیر منفی و معنیدار و همچنین بر رابطه بین قابلیت مقایسه اقلام تعهدی اختیاری و پرداخت سود سهام تأثیر منفی و معنیدار داشته است. تأثیر نرخ ارز غیررسمی بر رابطه بین قابلیت مقایسه سود خالص و پرداخت سود سهام، منفی و معنیدار بوده است.
محمد حسن فطرس؛ حسین توکلیان؛ رضا معبودی
دوره 5، شماره 19 ، تیر 1394، ، صفحه 94-73
چکیده
پژوهش حاضر تأثیر تکانههای پولی و مالی بر متغیرهای کلان اقتصادی را بررسی میکند. به این منظور، با استفاده از رهیافت تعادل عمومی پویای تصادفی، الگویی متناسب با فضای اقتصاد ایران طراحی شده است. برای محاسبه ضرایب مورد نیاز، از دادههای منتشر شده بانک مرکزی در دوره زمانی 1391-1340 بهره گرفته شده است. جهت انطباق الگو با فضای اقتصاد ایران، ...
بیشتر
پژوهش حاضر تأثیر تکانههای پولی و مالی بر متغیرهای کلان اقتصادی را بررسی میکند. به این منظور، با استفاده از رهیافت تعادل عمومی پویای تصادفی، الگویی متناسب با فضای اقتصاد ایران طراحی شده است. برای محاسبه ضرایب مورد نیاز، از دادههای منتشر شده بانک مرکزی در دوره زمانی 1391-1340 بهره گرفته شده است. جهت انطباق الگو با فضای اقتصاد ایران، درآمدهای نفتی، چسبندگی قیمتها، سیاست پولی، سیاست مالی و تکانه تکنولوژی در نظر گرفته شدهاند. نتایج حاکی از آنند که تکانه فنآوری، سرمایهگذاری بخش خصوصی، مصرف داخلی، تولید غیرنفتی و تولید ناخالص داخلی را افزایش میدهد. از اینرو، تکانه تکنولوژی رشد اقتصادی را افزایش و میزان تورم را کاهش میدهد. تکانه نفتی، درآمد نفتی را افزایش میدهد. افزایش درآمد نفت، تولید غیرنفتی، مخارج مصرفی، مخارج دولت و سرمایهگذاری بخش خصوصی را افزایش میدهد. بنابراین، در کوتاهمدت تأثیر تکانه نفتی بر رشد اقتصادی مثبت است. همچنین، تکانه نفتی از طریق افزایش پایه پولی تورم را افزایش میدهد. تکانه پایه پولی، مصرف داخلی، نقدینگی و تورم کشور را افزایش میدهد. اما، تأثیر تکانه پایه پولی بر تولید غیرنفتی اندک است. در مجموع، رابطه مثبتی بین تکانه پایه پولی و تولید ناخالص داخلی مشاهده میشود. بنابراین، در کوتاهمدت، فرضیه خنثایی پول پذیرفته نمیشود. تکانه مخارج دولت، به افزایش مخارج دولت، مصرف خصوصی و کاهش سرمایهگذاری بخش خصوصی منجر میشود. در کل، تأثیر تکانه مخارج دولت بر تولید ناخالص داخلی، رشد اقتصادی و تورم مثبت است.