سلمان ستوده نیا کرانی
چکیده
بهطورکلی از جمله کانالهایی که به تسریع رشد اقتصادی کشورها کمک میکند، رشد بخش صنعت آنها است. اهمیت و نقش اساسی بخش صنعت و سهم آن بهعنوان مهم ترین عامل تحریک رشد اقتصادی، در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه تا حدی است که بسیاری از صاحبنظران اعتقاد دارند که توسعه صنعتی، به رشد و توسعه دیگر بخشهای اقتصادی منجر میشود. پژوهش ...
بیشتر
بهطورکلی از جمله کانالهایی که به تسریع رشد اقتصادی کشورها کمک میکند، رشد بخش صنعت آنها است. اهمیت و نقش اساسی بخش صنعت و سهم آن بهعنوان مهم ترین عامل تحریک رشد اقتصادی، در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه تا حدی است که بسیاری از صاحبنظران اعتقاد دارند که توسعه صنعتی، به رشد و توسعه دیگر بخشهای اقتصادی منجر میشود. پژوهش حاضر پیرامون تحلیل نامتقارنی شوکهای پولی بر نرخ رشد اقتصادی بخش صنعت در ایران با مدل SURانجام شده است. در این پژوهش با بهرهگیری از دادههای سری زمانی فصلی طی دوره ۱۳۶۵ الی 139۸ و با بکارگیری رویکرد غیرخطی تغییر رژیم مارکوف، رگرسیونهای به ظاهر نامرتبط (SUR) و روش رگرسیون خطی، تأثیر شوکهای اشاره شده بر رشد تولید صنعتی بررسی میگردد. نتایج حاصل از تکنیک SUR نشان داد که واکنش بخش صنایع و معادن و زیربخش های آن به شوک های پیش بینی شده و نشده پولی در شرایط متعارف اقتصاد بی معنا می باشد. بنابراین بدون توجه به نوسانات حاکم بر اقتصاد، کانالهای انتقـال سیاسـت پـولی در کل بخش صنایع و معادن و زیربخش های آن ضعیف می باشد.
احمد جعفریصمیمی؛ محمدعلی احسانی؛ امیرمنصور طهرانچیان؛ سامان قادری
دوره 4، شماره 16 ، آبان 1393، ، صفحه 40-21
چکیده
اقتصاددانان کینزی جدید نامتقارنی در زمینه سیاست پولی را به سه گروه تقسیمبندی میکنند: نامتقارنی در ارتباط با جهت اثرگذاری سیاست پولی (مثبت و منفی)، نامتقارنی مربوط به اندازه اثرگذاری سیاست پولی (بزرگ و کوچک) و نامتقارنی نسبت به موقعیت زمانی دورههای رکود و رونقی که سیاست پولی در آنها اجرا میشود. پژوهش حاضر با تکیه بر گروه ...
بیشتر
اقتصاددانان کینزی جدید نامتقارنی در زمینه سیاست پولی را به سه گروه تقسیمبندی میکنند: نامتقارنی در ارتباط با جهت اثرگذاری سیاست پولی (مثبت و منفی)، نامتقارنی مربوط به اندازه اثرگذاری سیاست پولی (بزرگ و کوچک) و نامتقارنی نسبت به موقعیت زمانی دورههای رکود و رونقی که سیاست پولی در آنها اجرا میشود. پژوهش حاضر با تکیه بر گروه سوم نامتقارنیها به بررسی اثرات نامتقارن شکاف پولی بر تورم در رژیمهای تورمی بالا و پایین با بکارگیری یک فرآیند تغییر رژیم مارکوف و الگوی برای تبیین رفتار تورم ایران طی دوره زمانی 1369 تا 1390 با تناوب فصلی میپردازد. همچنین در این پژوهش به دلیل نقش مهم تعریف حجم پول در اندازهگیری حجم پول و شکاف پولی، از کلهای پولی جمع ساده و دیویژیا استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که اثرات شکاف پولی در رژیمهای تورمی مختلف، یکسان نبوده و نامتقارن ارزیابی شده و این اثرات در رژیمهای تورم بالا ضعیفتر از رژیمهای تورم پایین مشاهده گردید، که در واقع مطابق انتظار نبود. دلایل این امر را میتوان در وقفههای اثرگذاری سیاستهای پولی، بیثباتی تقاضای پول و مهمتر از آن کاهش سرعت در گردش پول به دلیل رکود حاکم بر اقتصاد ایران و افزایش فعالیتهای سوداگرانه عنوان نمود. بنابراین پیشنهاد میشود بانک مرکزی سیاستهای متناسب با این رژیمها اتخاذ نماید. همچنین نتایج نشان میدهد که کلهای پولی دیویژیا نسبت به جمع ساده در بیان نامتقارنیها بهتر عمل کرده و به نظر میرسد که کلهای پولی دیویژیا برای بررسی نقش پول در سیاستهای اقتصاد کلان شاخص مناسبتری است.