ثمینه قاسمی فر؛ ابوالفضل شاه آبادی؛ شمس الله شیرین بخش؛ میرحسین موسوی؛ اعظم احمدیان
چکیده
با وقوع بحرانهای مالی بزرگ جهان و انتشار پرقدرت بحرانها در اقتصاد سایر کشورها، اهمیت شناسایی و اندازهگیری بحرانها و بررسی آثار اقتصاد کلان آن بیش از پیش هویدا شده است. در مطالعه حاضر جهت کمیسازی بحرانهای مالی به تبعیت از رویکرد تئوری پورتفولیوی پایه، شاخص استرس سیستمیک طی بازه زمانی 1398-1387 برای اقتصاد ایران طراحی شده است. ...
بیشتر
با وقوع بحرانهای مالی بزرگ جهان و انتشار پرقدرت بحرانها در اقتصاد سایر کشورها، اهمیت شناسایی و اندازهگیری بحرانها و بررسی آثار اقتصاد کلان آن بیش از پیش هویدا شده است. در مطالعه حاضر جهت کمیسازی بحرانهای مالی به تبعیت از رویکرد تئوری پورتفولیوی پایه، شاخص استرس سیستمیک طی بازه زمانی 1398-1387 برای اقتصاد ایران طراحی شده است. هدف مطالعه نه تنها شناسایی شاخص استرس مالی اقتصاد ایران، بلکه بررسی این مسئله است که آیا استرس مالی میتواند اثرات جبرانناپذیری بر متغیرهای کلیدی اقتصاد داشته باشد یا خیر. از اینرو در مطالعه حاضر با بهرهگیری از استنباط بیزی در مدلهای خودرگرسیون برداری، اثرات استرس مالی در قالب دو مدل رشد اقتصادی بر بهرهوری کل عوامل تولید و تعیینکنندههای آن تحلیل شده است. نتایج مطالعه نشان میدهد که در هر دو مدل اثرات تکانه استرس مالی بر بهرهوری کل عوامل تولید منفی و با ماندگاری نسبی همراه است، ضمن اینکه واکنش متغیرهای بهرهوری کل عوامل تولید، انباشت هزینههای تحقیق و توسعه داخلی و شدت سرمایهگذاری فیزیکی به تکانه استرس مالی در مقایسه با واکنش سایر متغیرها، شدیدتر است. یافتههای این پژوهش از ضرورت اندازهگیری و لحاظ شاخص استرس مالی در تصمیمگیریهای سیاستی کلان حمایت میکند.
ابوالفضل شاه آبادی؛ طیبه صفات؛ علی مرادی
چکیده
جهانی شدن اقتصاد، افزایش حجم سرمایه گذاری های بین المللی و بازبودن تجاری، درهای اقتصاد کشورها را به روی تکانههای خارجی گشوده و احتمال بروز تأثیرات منفی ناشی از این تکانهها را بر رشد اقتصادی افزایش داده است. از این رو، افزایش تاب آوری اقتصادی به اولویت سیاستگذاری کشورهای مختلف برای مقابله با آثار منفی ناشی از این تکانهها تبدیل ...
بیشتر
جهانی شدن اقتصاد، افزایش حجم سرمایه گذاری های بین المللی و بازبودن تجاری، درهای اقتصاد کشورها را به روی تکانههای خارجی گشوده و احتمال بروز تأثیرات منفی ناشی از این تکانهها را بر رشد اقتصادی افزایش داده است. از این رو، افزایش تاب آوری اقتصادی به اولویت سیاستگذاری کشورهای مختلف برای مقابله با آثار منفی ناشی از این تکانهها تبدیل شده و در این بین، تعیین عوامل موثر بر تاب آوری اقتصادی می تواند به سیاستگذاران در اتخاذ سیاست های درست کمک شایان توجهی نماید. بنابراین، تحقیق حاضر سعی نمود تأثیر کارایی بازار کالا، کارایی بازار کار و کارایی بازار مالی را بر تاب آوری اقتصادی در دو گروه از کشورهای منتخب درحال توسعه و توسعه یافته طی دوره 2018-2014 بررسی و تعیین نماید. برای این منظور، مدل تحقیق با رویکرد داده های تابلویی و روش گشتاورهای تعمیم یافته به تفکیک دو گروه از کشورهای منتخب برآورد گردیده است. نتایج نشان داد، تأثیر کارایی بازار کالا، کارایی بازار کار و کارایی بازار مالی بر تاب آوری اقتصادی در هر دو گروه از کشورهای منتخب مثبت و معنادار است. اما، ضریب تخمینی کارایی بازار کالا و کارایی بازار کار در کشورهای درحال توسعه و ضریب تخمینی کارایی بازار مالی در کشورهای منتخب توسعه یافته بزرگتر بوده است. همچنین، تأثیر متغیرهای کنترلی کیفیت نهادی و نوآوری بر تاب آوری اقتصادی در هر دو گروه از کشورهای منتخب مثبت و معنادار است.
بهرهوری کل عوامل تولید
ابوالفضل شاه آبادی؛ سارا ساری گل
دوره 7، شماره 28 ، مهر 1396، ، صفحه 141-164
چکیده
نفت نقش مهمی را در تأمین منابع مالی کشور ایفا میکند و میتواند به عنوان اهرمی مثبت در جهت ارتقای بهرهوری کل عوامل تولید و کاهش شکاف فنی کشور با کشورهای توسعه یافته عمل کند اما اکثر کشورهای صاحب درآمدهای نفتی با وجود حجم قابل توجه درآمدهای حاصل از این منابع، عملکرد مناسب اقتصادی ندارند. از این رو مطالعه حاضر با بهرهگیری از سیستم ...
بیشتر
نفت نقش مهمی را در تأمین منابع مالی کشور ایفا میکند و میتواند به عنوان اهرمی مثبت در جهت ارتقای بهرهوری کل عوامل تولید و کاهش شکاف فنی کشور با کشورهای توسعه یافته عمل کند اما اکثر کشورهای صاحب درآمدهای نفتی با وجود حجم قابل توجه درآمدهای حاصل از این منابع، عملکرد مناسب اقتصادی ندارند. از این رو مطالعه حاضر با بهرهگیری از سیستم معادلات همزمان به بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم نفت بر بهرهوری کل عوامل تولید اقتصاد ایران طی دوره زمانی 1392-1357 پرداخته است. نتایج برآورد مدل به روش 3SLS نشان میدهد، اثر مستقیم درآمدهای نفتی بر بهرهوری کل عوامل تولید منفی و معنیدار است. همچنین اثر درآمدهای نفتی در معادلات انباشت سرمایه انسانی، انباشت تحقیق و توسعه داخلی و توسعه مالی منفی و معنیدار و در معادلات سرریز تحقیق و توسعه شرکای تجاری و انباشت فناوری اطلاعات و ارتباطات مثبت ولی بیمعنی است. براساس نتایج مطالعه، اثر انباشت سرمایه انسانی، انباشت تحقیق و توسعه داخلی، سرریز تحقیق و توسعه شرکای تجاری، توسعه مالی و انباشت فناوری اطلاعات و ارتباطات مثبت و معنیدار و اثر توسعه مالی بر بهرهوری کل عوامل تولید مثبت و بیمعنی است. لذا براساس نتایج به دست آمده انتظار میرود سیاستگذاران و تصمیمگیران اقتصادی کشور با مدیریت درست منابع ارزی حاصل از فراوانی منابع نفتی از کانال تدوین صحیح سیاستهای اقتصادی (هماهنگی سیاستهای سمت عرضه و تقاضا با محوریت بسط بازار مؤلفههای دانش محور) در جهت ایجاد تحول فنی درونزا و بهبود بهرهوری کل عوامل تولید گام بردارند.
اقتصاد سلامت
ابوالفضل شاه آبادی؛ مرضیه صالحی
دوره 7، شماره 26 ، فروردین 1396، ، صفحه 35-48
چکیده
تأثیر افزایش هزینههای بهداشت عمومی برعملکرداقتصادی–اجتماعی افراد جامعه وبهویژه اهمیت و نقش آن درتأمین و تضمین توسعه پایدار درکشورهای در حال توسعهوتوسعه یافته ازگذشتهتاکنون، موردتوجه اقتصاددانانوسیاستگذارانبودهاست. بدینمنظور، الگوهای زیادی تلاشنمودندتابتوانند عوامل مؤثر بر رشد سرانه هزینههای بهداشت عمومی را شناسایی ...
بیشتر
تأثیر افزایش هزینههای بهداشت عمومی برعملکرداقتصادی–اجتماعی افراد جامعه وبهویژه اهمیت و نقش آن درتأمین و تضمین توسعه پایدار درکشورهای در حال توسعهوتوسعه یافته ازگذشتهتاکنون، موردتوجه اقتصاددانانوسیاستگذارانبودهاست. بدینمنظور، الگوهای زیادی تلاشنمودندتابتوانند عوامل مؤثر بر رشد سرانه هزینههای بهداشت عمومی را شناسایی و نحوه اثرگذاری این مؤلفهها را توضیحدهند. باتوجه بهنقشحیاتیسرانه هزینههای بهداشت عمومیدرتوسعه اقتصادی، پژوهش حاضربا استفاده از روش گشتاورهای تعمیمیافته GMM به بررسی بهبود مدیریت فراوانی ثروت نفتی و سرانه هزینههای بهداشت عمومی در کشورهای برگزیده نفتی و توسعه یافته طی دوره 2012-1996 پرداخته است. شواهدگویایآناستکهمدیریتکارا، هوشمندانهو آیندهنگرمنابع نفتی نقشبسزاییدرافزایشسرانههزینههایبهداشت عمومیدر هر دو گروه کشورهایبرگزیدهنفتیوتوسعه یافته مورد مطالعه دارد. این مطلب بیان کننده لزوم حرکت جدی کشورهای برگزیده نفتی ناموفق نسبت به شاخصهای نهادی حکمرانی در راستای بهبود مدیریت فراوانی ثروت نفتی است. علاوه بر این یافتههای تحقیق نشان میدهد رشد تولید ناخالص داخلی سرانه و شاخص قیمت مصرفکننده اثر مثبت و معنیداری بر رشد سرانه هزینههای بهداشت عمومی در کشورهای برگزیده نفتی و توسعه یافته دارد. همچنین نتایج نشان میدهد نابرابری درآمد اثر منفی و معنیداری بر رشد سرانه هزینههای بهداشت عمومی در هر دو گروه کشورهای برگزیده نفتی و توسعه یافته دارد.
رشد اقتصادی
ابوالفضل شاه آبادی؛ حسین سهرابی وفا؛ یونس سلمانی
دوره 6، شماره 23 ، تیر 1395، ، صفحه 88-75
چکیده
نظریههای اخیر رشد اقتصادی ابداعات حاصل از تحقیق و توسعه را موتور اصلی پیشرفت فناوری و رشد اقتصادی میدانند. بر این اساس، مطالعه حاضر تأثیر سرمایه تحقیق و توسعه و سرمایه فیزیکی بر اقتصاد کشورهای ایران، ترکیه و مالزی را با استفاده از روش رگرسیون با وقفههای توزیعی طی دوره زمانی 2012-1981 مدلسازی و مقایسه میکند. نتایج دلالت دارند که ...
بیشتر
نظریههای اخیر رشد اقتصادی ابداعات حاصل از تحقیق و توسعه را موتور اصلی پیشرفت فناوری و رشد اقتصادی میدانند. بر این اساس، مطالعه حاضر تأثیر سرمایه تحقیق و توسعه و سرمایه فیزیکی بر اقتصاد کشورهای ایران، ترکیه و مالزی را با استفاده از روش رگرسیون با وقفههای توزیعی طی دوره زمانی 2012-1981 مدلسازی و مقایسه میکند. نتایج دلالت دارند که تأثیر بلندمدت سرمایه تحقیق و توسعه بر رشد اقتصادیدر کشورمالزی در مقایسه با کشورهای ترکیه و ایرانپایدارتر، باثباتتر و بیشتر است، همچنین سرمایه تحقیق و توسعه در مقایسه با سرمایه فیزیکی تأثیر بیشتری بر رشد اقتصادی کشورهای ترکیه و ایران دارد.
رشد اقتصادی
ابوالفضل شاه آبادی؛ حامد صادقی
دوره 5، شماره 20 ، مهر 1394، ، صفحه 98-79
چکیده
طی سالیان گذشته همواره بین پژوهشگران اقتصادی در زمینه ارتباط بین وفور منابع طبیعی با رشد اقتصادی اختلاف نظر وجود داشته است. عده ای براساس شواهد تجربی به بازدارنده بودن وفور منابع در مسیر دستیابی به تولید ناخالص داخلی اعتقاد داشته اند، در حالیکه برخی دیگر از محققین با ارائه شواهدی بر این باورند منابع طبیعی در ذات خود اثر مثبت بر تولید ...
بیشتر
طی سالیان گذشته همواره بین پژوهشگران اقتصادی در زمینه ارتباط بین وفور منابع طبیعی با رشد اقتصادی اختلاف نظر وجود داشته است. عده ای براساس شواهد تجربی به بازدارنده بودن وفور منابع در مسیر دستیابی به تولید ناخالص داخلی اعتقاد داشته اند، در حالیکه برخی دیگر از محققین با ارائه شواهدی بر این باورند منابع طبیعی در ذات خود اثر مثبت بر تولید ناخالص داخلی دارد، ولی اثر غیرمستقیم و متقاطع آن منفی است. هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین وفور منابع طبیعی و تولید ناخالص داخلی سرانه با لحاظ اثر متقاطع در دو گروه از کشورهای عضو اوپک و غیر عضو اوپک طی دوره 2012-1995 است. برای این منظور از متغیرهایی همچون وفور منابع طبیعی، بیماری هلندی، آزادی اقتصادی و سرمایه مالی و نیز تأثیر فراوانی منابع طبیعی بر درجه آزادی اقتصادی بعنوان اثر متقاطع استفاده شده است. نتایج برآوردها نشان می دهد در هر دو گروه از کشورهای مورد مطالعه وفور منابع طبیعی اثر مثبت و معناداری بر تولید ناخالص داخلی سرانه دارد، در حالیکه اثر متقاطع آزادی اقتصادی با فراوانی منابع طبیعی در کشورهای عضو اوپک بعنوان عامل بازدارنده و در گروه دیگر بعنوان عامل بسطدهنده تولید ناخالص داخلی عمل می کند.
دکتر ابوالفضل شاهآبادی؛ زهرا خانی
دوره 2، شماره 7 ، شهریور 1391، ، صفحه 32-21
چکیده
کاهش نرخ بیکاری یکی از بارزترین اهداف برنامهریزان و تصمیمگیران اقتصادی کشورها محسوب میشود و رسیدن به این مهم، سرآغاز از میان بردن بسیاری از مشکلات اقتصادی، اجتماعی خواهد بود. براساس مبانی نظری و مطالعات تجربی بهرهوری کل عوامل نقش تعیینکنندهای بر نرخ بیکاری دارد. لذا هدف مطالعه حاضر بررسی اثر بهرهوری کل عوامل بر ...
بیشتر
کاهش نرخ بیکاری یکی از بارزترین اهداف برنامهریزان و تصمیمگیران اقتصادی کشورها محسوب میشود و رسیدن به این مهم، سرآغاز از میان بردن بسیاری از مشکلات اقتصادی، اجتماعی خواهد بود. براساس مبانی نظری و مطالعات تجربی بهرهوری کل عوامل نقش تعیینکنندهای بر نرخ بیکاری دارد. لذا هدف مطالعه حاضر بررسی اثر بهرهوری کل عوامل بر نرخ بیکاری اقتصاد ایران و بررسی جهت علّیت بین این دو متغیر طی دوره 1388-1350میباشد. نتایج مطالعه بیانگر اثر منفی و معنیدار بهرهوری کل عوامل بر نرخ بیکاری اقتصاد ایران در کوتاهمدت و بلندمدت است. از طرفی انجام آزمون علّیت گرنجری نشان داد، هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت شاهد رابطۀ علّیت دو طرفه بین نرخ بیکاری و بهرهوری کل عوامل اقتصاد ایران میباشیم. بنابراین با ارتقاء سطح دانش فنی(تکنولوژی) و افزایش انگیزه نیروی کار و پرهیز از تعیین دستوری دستمزدها، میتوان در راستای افزایش بهرهوری کل عوامل و کاهش نرخ بیکاری گام برداشت.