علی عباسی؛ علی حسین صمدی؛ ابراهیم هادیان؛ پرویز رستم زاده
چکیده
اثربخشی سیاستهای پولی از مهمترین چالشهای مقامات پولی است. این موضوع به نحوه تعامل دولت یا مقام پولی و رفتار کارگزاران اقتصادی بستگی دارد. مقام مالی ممکن است نسبت به رعایت یا عدم رعایت توازن بین زمانی بودجه اقدام نماید. رفتار کارگزاران اقتصادی در نحوه پیشبینی مقادیر آتی متغیرهای اقتصاد کلان نیز اهمیت زیادی دارد. در الگوهای استاندارد ...
بیشتر
اثربخشی سیاستهای پولی از مهمترین چالشهای مقامات پولی است. این موضوع به نحوه تعامل دولت یا مقام پولی و رفتار کارگزاران اقتصادی بستگی دارد. مقام مالی ممکن است نسبت به رعایت یا عدم رعایت توازن بین زمانی بودجه اقدام نماید. رفتار کارگزاران اقتصادی در نحوه پیشبینی مقادیر آتی متغیرهای اقتصاد کلان نیز اهمیت زیادی دارد. در الگوهای استاندارد سیاست پولی، فرض میشود که دولت تلاش میکند تا بدهی انباشته خود راکاملاَ تسویه کند. همچنین فرض میشود که کارگزاران اقتصادی با استفاده از انتظارات عقلایی، نسبت به پیشبینی مقادیر آتی متغیرهای اقتصاد کلان اقدام میکنند. برخی مطالعات در زمینه ساختار مالی دولتها نشان میدهند که دولتها با کسری بودجه مداوم یا بدهی انباشته فزاینده مواجه هستند. از همین رو مطالعات زیادی سیاست پولی را با وجود دولتی که مایل یا قادر به برقراری توازن بین زمانی بودجه خود نیست، بررسی کردهاند. شواهد و مطالعات مختلفی نیز نشان دادهاند که نحوه شکلگیری انتظارات کارگزاران اقتصادی با انتظارات عقلایی فاصله دارد. گروههای مختلف اقتصادی ممکن است با استفاده از رویههای مختلف نسبت به پیشبینی مقادیر آینده متغیرهای اقتصاد کلان اقدام نمایند. در این مطالعه، با توجه به این موضوعات، قاعده پولی متناسب با وجود انتظارات ناهمگن و سلطه مالی استخراج شده است. برای این منظور از یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی اقتصاد بسته با دو نوع انتظارات آیندهنگر عقلایی و گذشتهنگر تطبیقی استفاده شده است. نتایج حاصل از شبیهسازی الگو نشان میدهد که، تکانه ی مخارج دولت باعث افزایش تولید، تورم و سرمایهگذاری و کاهش مصرف میشود. همچنین، تکانهی افزایش نرخ رشد حجم پول منجر به افزایش تولید، تورم، و مصرف شده و سرمایهگذاری را کاهش میدهد. مقایسه اثر دو تکانه، نشان میدهد که تأثیر تکانه ی مالی بر متغیرها بزرگتر از تأثیر تکانه ی پولی است. همچنین نشان داده شده است که افزایش سهم کارگزاران غیرعقلایی در اقتصاد، موجب افزایش نوسان تورم و شکاف تولید در واکنش به وقوع تکانه مخارج دولت و تکانه نرخ رشد عرضه پول، میگردد. این موضوع اهمیت طراحی سیاستهای پولی کنترل کننده انتظارات را نشان میدهد.
آلودگی هوا
فاطمه نعمت اللهی؛ احمد صدرایی جواهری؛ علی حسین صمدی؛ روح اله شهنازی
چکیده
امروزه کاهش در میزان انتشار گازهای گلخانهای، به منظور دستیابی به یک رشد اقتصادی پایدار، در کانون توجه جهان قرار گرفته است. پرداخت یارانه به سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و وضع مالیات بر مصرف انرژیهای فسیلی، از جمله سیاستهای مطرح شده در زمینه کاهش انتشار گازهای گلخانهای است. این سیاستها با هدف ایجاد تغییرات فنی اتخاذ میشوند. ...
بیشتر
امروزه کاهش در میزان انتشار گازهای گلخانهای، به منظور دستیابی به یک رشد اقتصادی پایدار، در کانون توجه جهان قرار گرفته است. پرداخت یارانه به سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و وضع مالیات بر مصرف انرژیهای فسیلی، از جمله سیاستهای مطرح شده در زمینه کاهش انتشار گازهای گلخانهای است. این سیاستها با هدف ایجاد تغییرات فنی اتخاذ میشوند. در این تحقیق، با استفاده از یک الگوی تعادل عمومی محاسبهپذیر، دو سناریوی پرداخت یارانه به سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و پرداخت یارانه به همراه وضع مالیات بر مصرف سوختهای فسیلی، با هدف دو برابر نمودن نسبت سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه به تولید ناخالص داخلی، مورد توجه قرار گرفته است. در ابتدا نرخ یارانه لازم به سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه برای دستیابی به هدف مزبور تعیین و سپس، آثار اقتصادی، رفاهی و محیط زیستی سیاستهای یاد شده مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تدوین و عدددهی الگو نشان میدهد که در سناریوی اول، نرخ یارانه لازم به سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، جهت دستیابی به هدف مزبور، معادل 4/9 درصد و در سناریوی دوم برابر 1/9 درصد است. در این میان نرخ مالیات لازم در سناریوی دوم معادل 5/2 درصد از مصرف انرژیهای فسیلی برآورد شده است. نتایج حاکی از کاهش رفاه در هر دو سناریو، بدون توجه به منافع اجتماعی حاصل از کاهش انتشار گازهای آلاینده است. همچنین نتایج نشان میدهد که هر دو سیاست مالیات بر مصرف انرژی فسیلی و سیاست پرداخت یارانه به تحقیق و توسعه قادر به کاهش مصرف انرژی و آلودگی هوا میباشند.
علیحسین صمدی؛ زهرا دهقانشبانی؛ عاطفه مرادیکوچی
دوره 5، شماره 19 ، تیر 1394، ، صفحه 72-57
چکیده
هدف اصلی مقاله حاضر، تحلیل فضایی تأثیر نابرابری توزیع درآمد بر رشد اقتصادی در 28 استان کشور در سالهای 1380 و 1390 است. برای رسیدن به این هدف، از روش رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شده و در آن ناهمسانی فضایی در نظر گرفته شده است. برای بررسی ناهمسانی فضایی از آزمونهای مونت-کارلو و آزمون دامنة میان- چارکی استفاده میشود. نتایج این تحقیق ...
بیشتر
هدف اصلی مقاله حاضر، تحلیل فضایی تأثیر نابرابری توزیع درآمد بر رشد اقتصادی در 28 استان کشور در سالهای 1380 و 1390 است. برای رسیدن به این هدف، از روش رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شده و در آن ناهمسانی فضایی در نظر گرفته شده است. برای بررسی ناهمسانی فضایی از آزمونهای مونت-کارلو و آزمون دامنة میان- چارکی استفاده میشود. نتایج این تحقیق نشان میدهد که ناهمسانی فضایی در استانهای ایران وجود دارد. نتایج حاصل از برآورد رگرسیون وزنی جغرافیایی نشان میدهد که تأثیر نابرابری توزیع درآمد بر رشد اقتصادی منفی بوده است. این نتیجه با استفاده از رگرسیون دادههای پانلی پویا نیز تأیید شده است.